هستی
هستی

هستی

عنوان: هستی
کد کالا:

درحالیکه بغض کرده بود به اتاق خواب رفت و در را بست. میلی به خوردن غذائی که روی میز چیده شده بود نداشتم. باوجودی که آرزو داشتم همانجاروی مبل بخوابم بلند شدم و به اتاق رفتم. آنا پشت به در خوابیده بود. لبه تخت کنارش نشستم و صدایش زدم. اما جواب نداد. شانه‌های ظریفش آرام تکان می‌خورد. طاقت دیدن اشکهایش را نداشتم. بازویش را گرفتم و به سمت خودم چرخاندمش اما رویش را به سمت دیگر کرد. چهره‌اش از اشک خیس بود. صورتش را به سمت خودم چرخاندم اما چشمانش به سینه‌ام خیره شده بود. آرام گفتم :
ــ دوست نداری تو چشام نگاه کنی؟ برای چی گریه می‌کنی؟

نویسنده:

رویا نوری


شابک:

9789647543538


نوبت چاپ:

چهارم


ناشر:

علی


قطع کتاب:

رقعی


نوع جلد:

شمیز


تعداد صفحه:

518


تیراژ:

2000

1,600,000  ريال
وضعیت: موجود
طرح جلد (0)
محتوا (0)

 
نظرات کاربران
  • میترا
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1396/10/9

عالی بود ولی هر بار که میخونم به قصه ی پرستو که میرسم گریه ام میگیره ولی دوست دارم بدونم اگه واقعیه با شخصیت اصلی هستی اشنا بشم اگه امکانش باشه
  • رها شایگان
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1394/5/22

سلام. کتاب خوبی بود اما اگر به نظرم یک جور دیگه تموم میشد خیلی بهتر بود.
  • فرشاد
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1392/1/28

من این کتاب را 4سال پیش خواندم...واقعا عالی است...خیلی واقعی و گزنده بود..قلم بسیار شیوایی داشت...پیشنهاد میکنم بخواننید....
  • سمیه
  • محدوده سنی: از 15 تا 25 سال
  • 1391/8/6

خوب و جالب بود ولب قیمتش رو اشتباه زدید 1600 تومان
  • معصومه
  • محدوده سنی: از 25 تا 35 سال
  • 1391/5/7

کتاب زیبایی بود تعجب می کنم چرا این قدر بهش ناملایمتی شده.
  • سحر
  • محدوده سنی:
  • 1391/2/23

سلام منم دوسش نداشتم فقط اخر داستان یکم بهتر شد
  • aida rajaie
  • محدوده سنی:
  • 1391/2/23

bad nis arzeshe 1bar khoondan dare
  • رویا نوری
  • محدوده سنی:
  • 1390/12/26

از همه عزیزانی که وقت گذاشتند و هستی رو خوندند و از همه مهمتر زحمت کشیدند و نظر دادند ممنونم. کاش در توانم بود تا نوشته بهتری به جای هستی بهتون تقدیم کنم اما هستی قولی بود به یک عزیز که تبدیل به یک رمان شد. شاید اگر خواننده های خوبم قبل از خوندن داستان میدونستند که این رمان بر اساس زندگی واقعی آدمها نوشته شده به نویسنده بیشتر حق میدادند. به هر حال نوشتن این رمان یکی از زیباترین تجربیات زندگی من بوده که با وجود همه کاستی ها بهش افتخار میکنم و امیدوارم خوانندگان خوبم این نقص رو به من ببخشند. در ضمن از ناشر عزیز بی نهایت ممنونم که در این راه کمکم کردند.
  • تینا
  • محدوده سنی:
  • 1390/10/15

خوب بود.
  • niki
  • محدوده سنی:
  • 1390/9/25

vaaaaaaaaaaaaaaaaaaaghaaaan ro asab bod vali mamnoon
  • منصوره
  • محدوده سنی:
  • 1390/9/25

خوب نبود توکل این کتاب آدم عادی فقط امید بود
  • شیرین
  • محدوده سنی:
  • 1390/8/9

پس با این همه نقد بد چرا به چاپ سوم رسیده
  • صدا
  • محدوده سنی:
  • 1390/8/7

من خیلی از کتاب های نشر علی را خواندم واغلب راپسندیدم ولی این کتاب را غیر واقعی ومتناقض دیدم و احساس می کنم ان قسمت اول داستان را نویسنده با زیرکی خاصی بیان کرده بود تا خواننده راتااخر داستان بکشاند ولی هرچه جلو تر میرفتی بی حاصل تر بود از چنین نشری توقع بیشتری است
  • رزا فتحی
  • محدوده سنی:
  • 1390/6/4

خسته نباشید ولی ارزش یک بار خوندن بیشتر رو نداره
  • Hengame
  • محدوده سنی:
  • 1390/5/22

khob bod.ama be nazaram shakhsiyate hasti kheyli to sari khor bod
  • طناز
  • محدوده سنی:
  • 1390/4/8

کتاب بدی نبود اما رفتار پدر هستی باهاش غیر قابل تحمل بود !
  • Faezeh
  • محدوده سنی:
  • 1390/3/26

خوب بود.
  • فاطمه سخاوتی
  • محدوده سنی:
  • 1390/3/9

جالب و كمي غير معمول ولي در كل خيلي زيبا بود ممنون از نشر علي
  • محبوبه
  • محدوده سنی:
  • 1390/2/23

بد نبود
  • نسرین
  • محدوده سنی:
  • 1390/2/4

منم کمی با سپیده جون موافقم اخه مگه میشه یه خونوادهای اینقدر سنگدل باشند و ماجرای پرستو دیگه خیلی غیر واقعی بود ولی از بقییه کتاب خوشم اومد در کل کتابه بدی نبود ولی امیدوارماز این نویسنده محترم کتابهای بهتری ببینم
  • م.مرجان
  • محدوده سنی:
  • 1389/12/18

من يه كم با خانوم سپيده موافقم اما در مورد اين كتاب نه. حق ميدم ساتگين به هيچ عنوان قشنگ و قابل قبول نبود شلر هم معمولي بود
اما كتاب هستي كه قشنگه ديگه..............
  • کوثر موسوی
  • محدوده سنی:
  • 1389/11/2

بد نبود ولی به نظر من بهترین قسمت داستان همون شعرای خود نویسنده بود یکیم موقع خوندن کتاب احساس می کردم از زندگی خیلی ناامیده که هر کاری می کردن اون دوتا طفلک به بن بست می خوردن
  • فرنوش
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/23

به نظر من کتاب بدی نبود یعنی معمولی بود ولی از نشر علی توقع بیشتر از این هارا داشتم........!!
  • *سحر*
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/20

اول حوصله ادمو سر مي برد ولي اواسطش بهتر شد در كل زياد خوشم نيومد
  • azin
  • محدوده سنی:
  • 1389/10/14

mamnon ghashang bod
man kheyli khosham omad
  • ناهید راستین
  • محدوده سنی:
  • 1389/9/11

رمان جالب بود مخصوصا شعر های خود نویسنده اش.
  • هستی
  • محدوده سنی:
  • 1389/8/10

قشنگ بود اما زیادی کشش داده بود آدم قلبش میومد تو دهنش
  • tina
  • محدوده سنی:
  • 1389/7/4

ketabe khoobi bood amma manam ba nazare bazi az doostam movafegham vaghean keshesh dade boodan vali bara yebar khoondan khoob bood
  • tara
  • محدوده سنی:
  • 1389/6/11

dar hade khoob va mamooli
  • مریم مزرعی
  • محدوده سنی:
  • 1389/5/25

کمی تا قسمتی خسته کننده :)
  • f4rno0sh
  • محدوده سنی:
  • 1389/5/23

خیلیییییییی عالی بود
  • سپیده
  • محدوده سنی:
  • 1389/5/9

نمی دونم چرا هرچی درمورد این رمان نظر می ذارم ثبت نمی شه!!!!!!!!!!!!!!!
برای سومین باز نظرم رو می ذارم و امیدوارم این بار ثبت بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ببخشیذ دوستان خوبم که انقدر بی پروا می خوام از زمانی که خیلی از شماها دوستش دارین انتقاد کنم!
می خوام اعتراف کنم که این سومین رمانی بود که من توی تمام عمرم به جرأت گفتم ازش خیلی بدم میاد! اولیش شلر بود، دومیش ساتگین و سومیش همین کتاب هستی... .
نمی خوام به نویسنده ی عزیز این کتاب توهین کنم. امّا می خوام بدونم انگیزه ی ایشان از نوشتن این رمان چی بود؟
انقدر این رمان رو کش داده بود که واقعاً حوصله ام سررفت... .
رفتارهای پدر و مادر هستی و برادرش به شدت غیرواقعی بودند... .
بهرام برادر هستی بود و من با توجه به پیش زمینه ای که از رفتار برادرم با خودم دارم، مطمئنم که هیچ برادری طاقت نداره که قید خواهرش رو بزنه و یا نسبت به ناراحتی و مشکلات اون بی توجه باشه... امّآ بهرام واقعاً نوبر بود... . خواهرش رو بدون هیچ پشتوانه ای رها می کنه و می ره خارج از کشور به امید خاله و شوهر خاله ای که واقعاً خاله و شوهرخاله نبودند...
ماجرای پرستو از همه ی داستان بدتر بود... . یه ماجرای فوق العاده پیش پا افتاده که خیلی هم بد درموردش قلم رده بودند... من روزای زیادی به فرار پرستو فکر کردم! واقعاً بی دلیل و بی مفهوم بود! از اون بدتر رفتار پدر هستی با هستی بود... . یه ضرب المثل داریم که می گه نه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری... . حمایت این هستی بدبخت بود که هرکی هرکاری می کرد، اون باید نقش کیسه بوکس رو برای پدرش بازی می کرد... .
شاید تنها نقطه ی قوت این کتاب شخصیت پویا بشه که خیلی دوست داشتنی بود.. . امید که کلاً تعطیل بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
باز هم عذر می خوام. این نظر شخصی من هست و می دونم که ممکنه هیچ وقت شما دوستان عزیز اون رو نخونین!!!!!!!!!!!!!
به امید اینکه نویسنده ی این رمان رمانی خلق کنه با داستانی جدید و شخصیت های قوی و فضاسازی و نگارش مناسب!!!!!!!!!!
  • فریبا خالق زادگان
  • محدوده سنی:
  • 1389/5/5

عالی بود
  • الناز ساربان تاج احمدی
  • محدوده سنی:
  • 1389/4/8

خوب بود ولی بهتر هم می تونست باشه
  • باران
  • محدوده سنی:
  • 1389/2/12

بد نبود بعضی جاها حوصله ام سر می رفت
  • مائده
  • محدوده سنی:
  • 1389/1/21

کتاب بدی نبود . فقط خیلی خیلی کش داده شده بود.
  • متین
  • محدوده سنی:
  • 1389/1/19

من با نظر ناهور موافقم
  • ناهور nahoor
  • محدوده سنی:
  • 1388/11/14

خوب بود...
ولی نویسنده چرا این قدر موضوع را کش داده بود؟؟؟
خیلی جاها زیاده گویی منجر به از دست رفتن سیر کلی داستان و ریزش مخاطب می شود...
  • سارا
  • محدوده سنی:
  • 1388/11/2

نه کی میگه.اصلا خسته کننده نبود
  • شهرزاد
  • محدوده سنی:
  • 1388/10/16

خوب بود
  • نیلوفر
  • محدوده سنی:
  • 1388/10/2

خسته کننده بود ولی قابل تحمل
  • aida
  • محدوده سنی:
  • 1388/7/25

salam
kganom nory asare jaidi nadaran
ketabe sher nazadan
mamnon
 
نظر شما
نظر شما
نام:
*
ایمیل:
محدوده سنی:
*
متن:
*
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*