تردید
عنوان:
تردید
کد کالا:
ـ خیالتون راحت باشه! آسیاب به نوبت.
بعد به طرف اتاقش راه افتاد. بهنود درون چمدان به دنبال سوغاتی که برای تینا گرفته بود میگشت. در گوشه چمدان آن را پیدا کرد و بیرون آورد. در جعبه کوچک و زرشکی رنگش را باز کرد. یک دستبند ظریف با نگینهای رنگارنگ. لبخندی زد و با خود گفت «تینای عزیز بالاخره تونستم بر تردیدم غلبه کنم. به زودی میبینمت و حرف دلمو بهت میزنم و تا ازت اقرار نگیرم از پیشت نمیرم. میدونم دوستم داری، هیچوقت اون نگاههای معنادار و دوست داشتنی، اون گونههایی که به هنگام شرم گلگون میشدند رو فراموش نمیکنم.»
نویسنده:شابک:9789641931249
نوبت چاپ:دوم
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:624
تیراژ:2000