اهو
عضو سایت تاریخ عضویت: 14 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 30
اعتبار: 20

947 مرتبه در 156 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 935 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 آذر 1390 - 12:04 ب.ظ

سلام دوستان عزیزم می خواستم من رو راجع به این کتاب راهنمایی کنید وبگید که نظرتون چیه.

 


گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم .
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 آذر 1390 - 09:02 ب.ظ

سلام دوست خوبم جمعا کتاب خوبیه اما خیلی چیزها توی کتاب غیر طبعییه کل کل های بی مورد بخششهای بی مورد وقهر های بی مورد زیادی توی کتاب وجود داره اما به یک بار خوندنش می ارزه نه بیشتر


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 20 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 6
اعتبار: 1

37 مرتبه در 7 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 240 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 آذر 1390 - 03:09 ق.ظ

سلام دوست عزیز

به نظر من که کتاب قشنگییه و ارزش خوندن رو داره , داستانش کشش خاصی داره و نمیشه حدس زد که چه اتفاقی قراره پیش بیاد , من که خیلی خوشم اومد و لذت بردم ولی خب سلیقه ها متفاوت .

 


گوشهای خدا پر از آرزوست و دستهایش پر از معجزه،آرزویی بکن...شاید کوچکترین معجزه اش بزرگترین آرزوی تو باشد....
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 دی 1390 - 02:20 ب.ظ

دوست خوبم سلام

داستان قشنگیه البته نواقصی هم داره ولی کشش و خوبیهاش بیشتره . حتما بخونش فوقالعاده بود


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 14 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 30
اعتبار: 20

947 مرتبه در 156 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 935 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 آذر 1390 - 09:10 ب.ظ

با تشکر فراوان از مریم جون گندم جون و مریم گلم و از راهنماییتون  بسیار سپاس گذارم.


گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم .
عضو سایت تاریخ عضویت: 5 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 1
اعتبار: 6

46 مرتبه در 9 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 25 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 اردیبهشت 1391 - 10:04 ق.ظ

من از این کتاب خیلی خوشم اومد و یکی از جذابترین کتابا بود که موضوع  نگارشش بابقیه فرق داشت. بهتون تبریک میگم خانم نادریان به خاظر قلم زیباتون.

با این کتاب که به چاپ سوم هم رسیده گل کاشتین و از صمیم دل بهتون تبریک میگم.

منتظر کارهای بعدی شما هستیم.

راستی شما چه روزی میایین نمایشگاه؟ خیلی مشتاق دیدارتون هستم.


پیروزی و پایندگی همگان آرزوی من است.
عضو سایت تاریخ عضویت: 5 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 19
اعتبار: 6

79 مرتبه در 25 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 06:02 ق.ظ

خیلی قشنگه اگر تونمایشگاه بود حتما بخرید وبخونید.


همیشه کامتان شیرین باشه به امید خدا.
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 اردیبهشت 1391 - 04:07 ب.ظ

سلام به بهانه عزیزم ببخش که دیر نوشته تو دیدم

ممنون از اینهمه لطف عزیزم منو شرمنده میکنی و خوشحالم که کتابمو دوست داشتی

از نمایشگاه پرسیدی ،راستش قرار شده پنج شنبه چهاردهم  بیام نمایشگاه خوشحال میشم ببینمت .منم مشتاق دیدار شما و همه ی دوستان عزیزم هستم .

دوستت دارم و بازم ممنونم

از نیوشا خانم گل هم تشکر میکنم .

دوستت دارم .خیلی خیلی بهم لطف داری عزیزم .

 


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 خرداد 1391 - 06:15 ب.ظ
آهو

مریم جون
تاریخ ارسال: 19 مهر 1390 - 8:21 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 133
اعتبار: 62

739 مرتبه در 150 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1082 مرتبه تشکر کرده است.

این که آدم بتونه در آن واحد دو نفر رو دوست داشت باشه کمی عجیبه  دعواهای بین آهو و افشین یا بی خودی کش می آمد یا بی خودی خیلی زود تمام می شد ولی در کل خوب بود


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
بالای صفحه

 

admin2
تاریخ ارسال: 2 آذر 1390 - 4:20 PM
مدیر سایت
موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 164
اعتبار: 60

524 مرتبه در 150 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 209 مرتبه تشکر کرده است.

نقل از کاربر گندم

 

تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 9
اعتبار: 0

1 مرتبه در 1 ارسال مورد تشکر قرار گرفته.

خوب بود

 

بالای صفحه

 

admin2
تاریخ ارسال: 2 آذر 1390 - 4:29 PM
مدیر سایت
موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 164
اعتبار: 60

524 مرتبه در 150 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 209 مرتبه تشکر کرده است.

 

بهار رستمی
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1390 - 7:03 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 14 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 17
اعتبار: 1

44 مرتبه در 17 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 19 مرتبه تشکر کرده است.

سلام به خانم نادریان عزیز

مدتها بود دنبال کتاب جدیدتون بدوم وقتی اسمتون رو تو نشر محبوبم دیدم از خوشحالی جیغ کشیدم.کتابتون خیلی قشنگ بود اما یه جاهاییش خدایی خسته کننده بود.اما بازم دوستش دارم

 

بالای صفحه

 

bahar58
تاریخ ارسال: 29 دی 1390 - 5:23 PM
عضو سایت
موقعیت: لس آنجلس
تاریخ عضویت: 23 دی 1390

پیام های ارسالی: 15
اعتبار: 7

58 مرتبه در 17 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 36 مرتبه تشکر کرده است.

کتاب قشنگی بود، من اواخر تابستون خوندمش و دوستش داشتم. جر و بحث هاش خیلی شیرین بود!!!

بالای صفحه

 

کتی.
تاریخ ارسال: 13 اسفند 1390 - 11:47 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 7
اعتبار: 3

32 مرتبه در 9 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 13 مرتبه تشکر کرده است.

خانم نادریان محترم کتاب زیبایی خلق کردید از شما بسیار ممنونم.

امیددارم زودتر کتاب جدیدتون برسه.

بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 15 اسفند 1390 - 11:37 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

کتی عزیزم ممنون که کتابو دوست داشتی

لطف و عنایت تو و دوستای عزیز دیگه منو تشویق به نوشتن هر چه بهتر و بیشتر می کنه.

 


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

فرناز نخعی
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 12:58 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 199
اعتبار: 260

1180 مرتبه در 218 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 741 مرتبه تشکر کرده است.

آهااااااااااااااااااااای ملت!

امروز زمان کشفیات جالب و دلپذیره. دقایقی پیش به گزارش واحد مرکزی خبر طی گشت و گذاری در سایت فهمیدیم آهو هم داره می ره برای چاپ سوم. زنده باد نویسندگان سالار نشر علی!

به افتخار افسانه جون هیپ هیپ! هورا!


من خوشحالم!
بالای صفحه

 

مریم جون
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 9:37 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 133
اعتبار: 62

739 مرتبه در 150 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1082 مرتبه تشکر کرده است.

سلام

یک تبریک ویژه خدمت شما خانم نادریان عزیز امیدوارم همیشه و در همه مراحل زندگیتون مثل نویسندگی موفق باشید


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
بالای صفحه

 

هدا
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 12:13 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 61
اعتبار: 27

369 مرتبه در 63 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 343 مرتبه تشکر کرده است.

تبریک میگم خانم نادریان برای کتاب آهو چندین و چند بار این کتابو خوندم

و هر دفعه بیشتر لذت برم

کتاب بعدی تون کی منتشر میشه

بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 2:36 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

مریم جون نوشت:
 

سلام

یک تبریک ویژه خدمت شما خانم نادریان عزیز امیدوارم همیشه و در همه مراحل زندگیتون مثل نویسندگی موفق باشید



 

سلام به مریم جونم

ممنون به خاطر لطفت و منم برات آرزوی موفقیت دارم

از راه دور می بوسمت


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 2:45 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

هدا نوشت:
 

تبریک میگم خانم نادریان برای کتاب آهو چندین و چند بار این کتابو خوندم

و هر دفعه بیشتر لذت برم

کتاب بعدی تون کی منتشر میشه



 

سلام به روی ماهت

خوشحالم یه خانم خبرنگار به کتابم علاقه منده . من ارادت خاصی به خبرنگارا دارم امیدوارم تو کارت موفق باشی عزیزم .

کتاب بعدیم هنوز در مرحله ی تحقیق و نگارش اولیه ست چون دارم راجع به یه بیماری خاص می نویسم احتیاج به تحقیق زیادی داره که خدای نکرده اشتباهی پیش نیاد .

دعا کن بتونم خوب از آب در بیارمش .خیلی سعی دارم واقعیت های زندگی رو نشون بدم البته با هیجان و فراز و فرود هاش خداکنه بتونم .

می بوسمت .


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

بهار1355
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 5:42 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 52
اعتبار: 36

379 مرتبه در 68 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1296 مرتبه تشکر کرده است.

سلام خدمت خانم نادریان عزیز

من هم چاپ سوم اهو رو تبریک میگم امیدوارم که در تمامی مراحل زندگی موفق و موید باشد دوستدار شما بهاره


چنانت دوست میدارم که وصلت دل نمیخواهد کمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن مراد خسرو از شیرین کناری بود و اغوشی محبت کار فرهاد است کوه بیستون سفتن
بالای صفحه

 

گندم
تاریخ ارسال: 24 فروردین 1391 - 11:38 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 182

755 مرتبه در 144 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1356 مرتبه تشکر کرده است.

افسانه جون تبریک خاص و صمیمانه ی من رو هم بپذیر

آهو واقعا شایستگی چاپ های بعدی رو هم داره

بووووووووووووووووووس

 


از غوغای زندگی تا سکوت مرگ ، خرابتم خدا جون
بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 25 فروردین 1391 - 1:27 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

سلام به دوستان خوبم

نمی دونم با نوشتن چه کلمه و جمله ای ازتون تشکر کنم

فقط اینهمه لطف شما کارمو برای نوشتن رمانای بعدی سخت تر میکنه

الان که دارم مینویسم باهر سطر و صفحه مدام به خودم میگم  دوستان دقیق و نکته بین هم تالاریم نوشته هامو دوست دارند یا نه چه فکری راجع به شخصیت هام میکنند طوری بنویسم خوششون بیاد 

مثلا فکر میکنم گندم جونم این دیالوگو دوست داره بهاره چه فکری میکنه یا سپیده جونم خوشش میاد مبادا غلط املایی و ویراستاری داشته باشم پیش شریف عزیز شرمنده بشم یا آخرشو در نهایت خوبی و خوشی تموم کنم نکنه نیلوفر غصه بخوره یا مریم جون دلش بگیره 

یه جوری باشه برای محیای گلم که تازه زندگیشو شروع کرده نکات آموزنده و بدرد بخور داشته باشه 

 زری جون و هدی جونم  خوششون بیاد وقتشون با خوندن رمانم هدر نره

برای کوچولو ترای تالار مثل آواتار و خیلی های دیگه بد آموزی نداشته باشه

برای طاهره خانم حرفی برای گفتن داشته باشم  مریم ماندگار عزیزم ،طیبه جونم، تینا خانم و آنای رنگین کمونی و کتی عزیز

و خیلی از دوستان عزیز دیگه

خلاصه جونم براتون بگه دارم کتاب می نویسم ولی فکرم پیش شما عزیزانه

بازم ممنونم و همتونو دوست دارم


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

محیا
تاریخ ارسال: 27 فروردین 1391 - 6:03 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 13 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 43
اعتبار: 20

263 مرتبه در 50 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 138 مرتبه تشکر کرده است.

سلان خانوم نادریان عزیزم تبریک تیریک تبریک تبریک تبریک  انشاالله همیشه موفق باشین خیلی خیلی خیلی خیلی  خوشحال شدم واسه ی چاپ سوم بازم تبریک دیدین  جای آهو بایدم توی بهترینه بهترینا باشه وممنون از اینکه به فکره همه ی ما هستین خیلی دوستون دارم مرسی


دوستتون دارم عزیزان دل
بالای صفحه

 

k!m!a
تاریخ ارسال: 28 فروردین 1391 - 1:44 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 28 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 2
اعتبار: 1

13 مرتبه در 3 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 10 مرتبه تشکر کرده است.

کتاب خیلی قشنگی بود اما احساس سامان ب اهورو دوست نداشتم.


من برای متنفربودن از کسانی ک ازمن متنفرند وقتی ندارم زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم ک مرا دوست دارند.
بالای صفحه

 

آذر
تاریخ ارسال: 30 فروردین 1391 - 5:42 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 3
اعتبار: 2

22 مرتبه در 3 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 8 مرتبه تشکر کرده است.

با این کتاب به نشر علی علاقه مند شدم به خانم نادریان تبریک میگم امیدوارم همیشه موفق باشند.


همگی در کنار یاد خدا.
بالای صفحه

 

Goli
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 9:40 AM
عضو سایت
موقعیت: هلنا
تاریخ عضویت: 22 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 6
اعتبار: 3

16 مرتبه در 6 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 8 مرتبه تشکر کرده است.

خیلی خوشحالم که این کتاب زیبا به چاپهای بعدی رسیده. من چاپ اولش رو خوندم و خیلی خوشم اومده بود.

بهتون تبریک میگم خانم نادریان عزیز و براتون آرزوی موفقیت دارم.


وطنم پارهء تنم...
بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 4:39 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

محیا نوشت:
 

سلان خانوم نادریان عزیزم تبریک تیریک تبریک تبریک تبریک  انشاالله همیشه موفق باشین خیلی خیلی خیلی خیلی  خوشحال شدم واسه ی چاپ سوم بازم تبریک دیدین  جای آهو بایدم توی بهترینه بهترینا باشه وممنون از اینکه به فکره همه ی ما هستین خیلی دوستون دارم مرسی

سلام محیا جونم تو همیشه به من لطف داری عزیزم

اسمت که میاد کلی انرزی مثبت به من منتقل میشه و نا خوداگاه لبخند میزنم اگه به این اعتقاد داشته باشی که خدا بعضی انسانها رو برای این آفریده که دیگرانو

خوشحال کنند به نظر من که به این مسئله معتقدم تو یکی از اون فرشته هایی .

دوستت دارم و می بوسمت


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 5:00 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

k!m!a نوشت:
 

کتاب خیلی قشنگی بود اما احساس سامان ب اهورو دوست نداشتم.


سلام به کیمیا ی عزیز
 

ممنون از اینکه کتابو دوست داشتی

نظرت خیلی برام جالب بود اینکه احساس سامانو دوست نداشتی گاهی اوقات خودمم موقع خوندنش این حسو پیدا می کردم بخصوص  بعد از عشق افشین به اهو چون افشینو خیلی دوست داشتم از سامان لجم می گرفت شاید چون از اهو گذشت ازش دلخور شده بودم ولی خوب سامان بود دیگه ،همه  که افشین نمیشن و تا اخرش با چنگ و دندون پای عشقشون نمیمونن .اینطوری دیگه اهو نمی تونست عشق واقعیشو پیدا کنه .

یه جورایی خواستم برخورد آدمای مختلفو با عشقشون نشون بدم آهو، افشین، سامان، رویا ، سروش، حاج اقا ،حتی پدر و مادر آهو رو

بازم ممنون وخوشحالم نظرتوصادقانه  نوشتی دوستت دارم .


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 5:08 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

آذر نوشت:
 

با این کتاب به نشر علی علاقه مند شدم به خانم نادریان تبریک میگم امیدوارم همیشه موفق باشند.


سلام به آذر عزیزم که هم اسم خواهرم هستید

 خوشحالم آهوی من باعث دوستی و علاقه ی شما به این نشر عالی شده .

ممنون از اینهمه لطف و محبت منم برای شما ارزوی سلامتی و موفقیت دارم .


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

 

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 5:14 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 76
اعتبار: 38

498 مرتبه در 77 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

Goli نوشت:
 

خیلی خوشحالم که این کتاب زیبا به چاپهای بعدی رسیده. من چاپ اولش رو خوندم و خیلی خوشم اومده بود.

بهتون تبریک میگم خانم نادریان عزیز و براتون آرزوی موفقیت دارم.



 

سلام به گلی خوبم

منم خوشحالم که شما دوست عزیزم کتابو دوست داشتی.

ممنون از اینهمه لطفی که بهم داری خدارو شکر میکنم که  گلی مثل شما کتابو دوست داره نوشته ات کلی بهم دلگرمی داد از اینهمه دقت و توجه ازت ممنونم 

روی ماهتو می بوسم .


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 تیر 1391 - 12:58 ب.ظ

سلام خانوم گلا

آهو قشنگ بود ولی از اون کتاب هایی نبود که من دوست داشته باشم زیاد بخونمش

به نظرم چند جاش یجوری بود

1) روسری که افشین از آهو کش رفته بود بعد از یک سال هنوز بوی عطر میداد

2) شب نامزدی سامان  او متوجه حضور آهو تو اتاق نشد ولی بعدن افشین به آهو میگه بوی عطرت اتاق رو برداشته بود

3) افشین که انقد عاشق بود چرا سر این قضیه آهو رو ول کرد

خانم نادریان عزیز از کتاب های قشنگتون ممنونم،امیدوارم به زودی   کتاب های زیبای  دیگه ای از شما بخونم

موفق باشید.

 

عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 تیر 1391 - 02:30 ق.ظ

سلام دوست جونا

من آهوروخوندم دوسش داشتم خیلی راستش اون نکته ای که کشف کردم این بودکه این کتاب اصلانقش منفی نداشت!!!!!!!!باورکنیدراست میگم همه شخصیتا ش توجای خودشون بهترین آدم بودن حتی اذیتای سروش که اوایل داستان اومده وقتی منطقی بهش نگاه میکنیم بدنبوده خیلی برام جالب بود اگرقبل ازاینکه این کتابوبخونم بهم میگفتن همه آدماش خیلی خوبن برام جذابیتی نداشت اماباورکنیدجدی میگم یکی ازقشنگترین کتابایی بود که خوندم خیلی جذاب بود این خوب بودن آدمادرکنارمشکلاتی که داشتن بدون حرص دادن آدموجذب میکردمن پیشنهادمیکنم بخونیدش ممنون افسانه جون من که ازهمین الان مشتاق کتاب جدیدتم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 تیر 1391 - 02:44 ب.ظ

Naghmeh نوشت:
 

سلام خانوم گلا

آهو قشنگ بود ولی از اون کتاب هایی نبود که من دوست داشته باشم زیاد بخونمش

به نظرم چند جاش یجوری بود

1) روسری که افشین از آهو کش رفته بود بعد از یک سال هنوز بوی عطر میداد

2) شب نامزدی سامان  او متوجه حضور آهو تو اتاق نشد ولی بعدن افشین به آهو میگه بوی عطرت اتاق رو برداشته بود

3) افشین که انقد عاشق بود چرا سر این قضیه آهو رو ول کرد

خانم نادریان عزیز از کتاب های قشنگتون ممنونم،امیدوارم به زودی   کتاب های زیبای  دیگه ای از شما بخونم

موفق باشید.

 


سلام نغمه عزیزم راستش من که این نکاتو دیدم کلی خندیدم  به نظرم خیلی بامزه بود منم مثل خودت جواب میدم تا نکته ی مبهمی برات باقی نمونه :
 

1 - اینکه روسری بوی عطرو بده (احتمالا عطر آهو مارک گرونقیمت از نوع صد در صد اصل بوده حیف که نمیتونم اسمشو بگم تبلیغ میشه  عزیزم من که ازش پرسیدم اینطور بود ) ببخش شوخی کردم این یه جور استعاره ست البته من تو واقعیتم دیدم مثلا همسرم یه چادر و روسری از مادر خدابیامرزش داره و نگه داشته و میگه بوی عطر مامانمو میده هر وقتم دلش تنگ میشه اونو بو میکنه خود منم عطر مورد علاقه ی پدرمو نگه داشتم البته با یادگاریهای دیگه الانم ده سالی شده ولی یادگارای پدرم هنوزم بوی اونو میده یه سال که چیزی نیست قربونت .

2 -احتمالا سامان بینی حساسی نداشته تا متوجه بشه ولی افشین خیلی خوب بوها رو از هم تشخیص میداده

3 -مگه هرکسی عاشقه باید راحت ببخشه  آدما اونقدر متفاوت و با شخصیت های جورواجور هستند که نمیشه هر کسی رو با دیگری مقایسه کردعشق تو هر آدمی اونقدر متفاوت هست که نشه قانون و شکل مشخصی براش گذاشت ممکنه یه ادم عاشق باشه بدترین اشتباهات ،خیانت ها و درد و غمو از طرف معشوقش ببینه بگذره و ببخشه ولی یه آدم دیگه حتی کوچکترین اشتباهم نبخشه .پس با توجه به شخصیت افشین این مسئله اصلا دور از ذهن نبود که نبخشه هرچند که آخرشم بخشید ولی احتیاج به زمان داشت .

امیدوارم ابهامات ریزی  که به نظرت اومده و تو کتابم پیدا کرده بودی برطرف شده باشه

ممنون که اینهمه دقیق کتابمو خوندی به خودم و کتابم افتخار میکنم که تونست اینهمه فکر یکی از خواننده های عزیزشو به خودش مشغول کنه بازم ممنون


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 تیر 1391 - 02:58 ب.ظ

mahan.s نوشت:
 

سلام دوست جونا

من آهوروخوندم دوسش داشتم خیلی راستش اون نکته ای که کشف کردم این بودکه این کتاب اصلانقش منفی نداشت!!!!!!!!باورکنیدراست میگم همه شخصیتا ش توجای خودشون بهترین آدم بودن حتی اذیتای سروش که اوایل داستان اومده وقتی منطقی بهش نگاه میکنیم بدنبوده خیلی برام جالب بود اگرقبل ازاینکه این کتابوبخونم بهم میگفتن همه آدماش خیلی خوبن برام جذابیتی نداشت اماباورکنیدجدی میگم یکی ازقشنگترین کتابایی بود که خوندم خیلی جذاب بود این خوب بودن آدمادرکنارمشکلاتی که داشتن بدون حرص دادن آدموجذب میکردمن پیشنهادمیکنم بخونیدش ممنون افسانه جون من که ازهمین الان مشتاق کتاب جدیدتم



 

سلام به ماهان عزیزم تو از بس خوبی همه رو خوب میبینی قربونت بشم حق با توئه شاید من نمیتونم خوب شخصیت بد بسازم شایدم فکر میکنم هیچ آدم بدی ذاتا بد نیست شایدم زیادی خوش بینم و وقتی تو دنیای واقعی ادم بد هست چرا باید تو کتاب هم خواننده رو اذیت کرد و مدام شخصیت بد ساخت .

البته اینم بگم یکی از نکات برای ساختن شخصیت بد و وجودش تو کتابا اینه که شخصیت های خوب بیشتر به چشم بیان البته مادر افشین یه جورایی خاکستری بود ولی از اونجایی که من دوست ندارم زیاد آدمای داستانمو بد نشون بدم دلم نیومد و اول و اخرش جنبه های مثبتشو نشون دادم فقط وسطای کتاب یکمی بدجنس شد اونم زود توبه کرد و برگشت به همون شکل اول بیچاره مجبور بود شیطون گولش زده بود :))باضافه خاله ها که اونام بنابه شرایط اونطوری بودن .....کمی تا اندکی بد بودند و گاهی بدجنسی میکردند ....و دختر خاله ها (ای بابا کلی ادم خاکستری دارم که :))

سروشم به خاطر موقعیتش اونطوری بود ذاتا آدم بدی نبود همونطور که خودت نوشتی

خیلی ممنون که اینقدر با دقت مثل یه منتقد کتابمو خوندی

خیلی خوشحالم که حرص نخوردی ،  جذب شدی و خوشت اومد

مرسی ازدلگرمی که برای کتاب جدیدم بهم میدی امیدوارم بتونم مثل آهو رضایتتو جلب کنم .

میبوسمت بوس بوس بوس


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 تیر 1391 - 10:26 ب.ظ

سلام افسانه جون

آهو معرکه بود خیلی جذاب و پرکشش بود

ولی از عمو آهو یا همون سوگند زیاد خوشم نیومد اون باید از اول میگفت که آهو دختر برادرش به نظر من

بازم ممنونت هستم منتظر کتاب جدیدت هستم و براش لحظه شماری میکنم


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مرداد 1391 - 07:38 ب.ظ

افسانه جان من الان دیدم که لطف کردی و جواب به نظرم دادی . ممنون از جواب هات و امیدوارم همیشه شاد باشی .

عضو سایت تاریخ عضویت: 15 اسفند 1391

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 0

54 مرتبه در 35 ارسال مورد تشکر قرار گرفته.
تاریخ ارسال: 16 اردیبهشت 1392 - 05:25 ب.ظ

امسال خریدم با راهنمایی مسئولین غرفه امیدوارم از اون کتابا باشه که هر چی بخونی سیر نشی

عضو سایت تاریخ عضویت: 15 اسفند 1391

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 0

54 مرتبه در 35 ارسال مورد تشکر قرار گرفته.
تاریخ ارسال: 23 اردیبهشت 1392 - 06:12 ب.ظ

عالی بود وافعا خسته نباشید خانم نادریانبوسه

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 5 شهریور 1392 - 10:43 ق.ظ

مجموعه قوانین تالار نقد کتاب

1: در این بخش کاربران فقط در مورد کتاب مورد نظر به بررسی می پردازند. و از مقایسه کتاب ها و نویسنده باید خودداری کنند .

2: با هر گونه توهین به نویسنده و نشر در این بخش بر خورد خواهد شد .

3: کاربران به بررسی و نقد کتاب بپردازند علاوه بر نکات منفی نکات مثبت را هم مطرح کنند

4: از توهین به نظرات یکدیگر جداً خودداری کنید .

5 : مطالبی که به تعریف داستان می پردازند حذف خواهد شد .

6: از برخورد سلیقه ای جدا خودداری کنید.

7: نقد مغرضانه در مورد کتاب ها در این بخش تایید نخواهد شد .

عضو سایت تاریخ عضویت: 26 مهر 1391

پیام های ارسالی: 36
اعتبار: 0

135 مرتبه در 45 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 62 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 آبان 1392 - 08:25 ب.ظ

آهو کشش خوبی داشت و شخصیت ها همه خوب توصیف شده بود موضوع و محتواش هم قشنگ بود آخرش هم خوب تموم شد ممنون و خسته نباشید خانم نادریان عزیز

عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 آبان 1392 - 05:15 ب.ظ

گل رز نوشت:

آهو کشش خوبی داشت و شخصیت ها همه خوب توصیف شده بود موضوع و محتواش هم قشنگ بود آخرش هم خوب تموم شد ممنون و خسته نباشید خانم نادریان عزیز

مرسی از لطفت  ، خوشحالم کتابو پسندیدی عزیزمبغل کردن


 

 


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 27 آبان 1392

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 0

50 مرتبه در 36 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 آذر 1392 - 12:15 ق.ظ

خیلی کتاب خوبیه اهو و افشین واقعا برای هم ساخته شدن

ممنون از خانم نادریان


من شبح مردی بدبختم که شما او را در سیاهچال قلعه دیف دفن کردید خداوند به این شبح برآمده از گور،ماسک کنت دومونت کریستو زد او را از الماس و طلا پوشاند تا شما او را فقط امروز بشناسید "من ادموند دانتس هستم"



کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*