شلر
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 آذر 1390 - 06:01 ب.ظ

بچه ها سلام

کسی کتاب شلر رو خونده؟ لطفا منو راهنمایی کنید نظرها متفاوته میخوام مطمئن بشم بعد بخرمش . ممنون میشم کمکم کنید


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 آذر 1390 - 01:45 ق.ظ

گندم نازنین سلام من این کتاب رو خیلی وقت پیش خوندم واز انجا که فقط موضوعش به صورت کلی در ذهنم مونده وخیلی از اسامی وشخصیتهاش رو به خاطر ندارم یعنی تنها یک بار خوندمش و بدون دقت پس زیاد راضی نبوده ام  اما اگه نظر قطعی تر میخوای باید سری به کتاب خانه ام بزنم عزیزم


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 آذر 1390 - 02:38 ب.ظ

 نیلوفر و مریم عزیزم

از توجه و محبت شما ممنونم

 


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 29 دی 1390

پیام های ارسالی: 4
اعتبار: 11

67 مرتبه در 12 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 18 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 بهمن 1390 - 10:19 ق.ظ

کتاب بدی نیست ولی راستش یه کم بچگونه ست، یعنی همش نصیحتهاییه که به درد نوجوونها میخوره. البته واسه یه بار خوندن خوبه.

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 خرداد 1391 - 09:06 ق.ظ
شریف
تاریخ ارسال: 3 اسفند 1390 - 6:34 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 8 دی 1390

پیام های ارسالی: 85
اعتبار: 68

590 مرتبه در 105 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 322 مرتبه تشکر کرده است.

دوستان خوبم اگر خاطرتون باشه زمانیکه کتاب شلر بیرون امد جز اولین کتابهای پربرگ بودکه دوجلدی نشدن ان نیزپرسش برانگیز بودواز انجاکه نام شلر نیز به عنوان یک نام ایرانی کمتر به گوش رسیده بود البته نه دربین هموطنان کردزبان در بین بقیه هم میهنان عزیز ،عده ای قبل از تهیه ان تفکرشان براین بود که کتابی غیروطنی میباشد.

حال باتوجه به انکه نویسنده این اثر متفاوت وزیبا از جرگه اقایون میباشد به عکس جمعیت نود درصدی مولفین نشر علی محترم وبازهم از انجاکه ایشون در قالب یک مرد تاحد قانع کننده ای شخصیت شلر را بانگرشی زنانه وبیان عواطفی زنانه پردازش کرده بودند ،دوست دارم در مورد این کتاب که به قلم یک اقا است به اجماعی کلی برسیم ومتوجه شویم نظرات اکثریت دوستان در این باره چیست.

ایا قلم اقایون با خانمها فرق انچنانی دارد؟

ایا یک اقا هرگز نمی تواند شما خانمها را متقاعد کند که میتواند کاملا مبنی ونزدیک به شخصیت یک خانم قلم زند ؟

ایا شما این باور رادارید که یک اقا حتما باید در جلد یک اقا قلم بزند؟

ایا یک رمان تنها باراوی زن برای شما جذاب وپرکشش میباشد؟

......................................وایا های دیگر برای ملاک انتخاب شمادوستان محترم چیست وچه پاسخی دارد.

 

با نهایت احترام وتشکر  بی پایان از تمام دوستانی که با نظرات خود به رونق مباحث کمک میکنیدوکمک به هرچه بیشتر فهمیدن سلایق همدیگر میکنند.

ودر انتها سپاس وسلام وعرض ادبی فراوان دارم به نویسنده خوبمان جناب م.عطریانی که بنده به شخصه با خواندن کتاب شلر اولا در موردخطه زیبایی از کشورم به اطلاعات ارزنده ای رسیدم وهمچنین بااداب ورسوم قشنگی اشنا شدم ودیگرنامهای زیبایی را از طوایف همیشه ماندگار وسرافراز میهنم اموختم.

موید ونامدارباشید شریف.


امروز اولین روز از بقیه عمر شماست .
بالای صفحه
nilofar
تاریخ ارسال: 3 اسفند 1390 - 8:53 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 122

966 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1062 مرتبه تشکر کرده است.

شریف جان درود برتو

قبل از هر حرفی    باید بگم با اون دو خط اخر نظرت کاملا موافقم منهم بابت  کسب  اگاهی بیشتر از خطه ی زیبای کردستان و مردم غیور و مهربانش از جناب عطریانی بسیار سپاس گزارم.

با توجه به بضاعت ناچیزم در این زمینه پاسخت رو بر اساس باور های خودم می دم  وممکنه از نظر دوستان صاحب نظر و با فرهنگ تالار  با چارچوب های داستان نویسی همخوانی نداشته باشه.

بنده از اساس با مردانه - زنانه کردن و دسته بندی قلم (وهر مورد دیگری)  به شدت مخالفم قلم اقا یا قلم خانم   نه!  قلم خوب قلم بد!

تفاوت قلم هم به نوع نگاه و احساسات نویسنده برمی گرده  نه مرد یا زن بودن اون بعضی اقایون خانم ها رو حتی بهتر از خودشون می فهمن و با زیر وبم شخصیتی انها اشنا هستن و چنین فردی اگه نویسنده باشه وبخواد از زبون یه خانم بنویسه قطعا موفق خواهد شد.برعکسش هم هست یعنی خانمهای عزیزی هستند که از درک همنوعانشون عاجزند وگاهی حرف هایی می زنن که ادم با شنیدنش به گوش ها و عقل خودش شک میکنه!!که خوشبختانه هنوز وارد دنیای ادبیات و نویسندگی نشدن!

اون چیزی که باعث جذاب شدن یک رمان میشه تنها رعایت کردن چار چوب ها و قوانین نویسندگی نیست بلکه در کنارش باید اعتقاد وباور قلبی نویسنده به اون چیزی که نوشته هم  باشه به عبارت ساده تر باید از دل براومده باشه که بردل خواننده بشینه .

چند سال پیش کتابی خریدم به نام هیچ وقت نامزد نبودیم  از اقای رضا استادی نمی دونم چند بار خوندمش هنوز هم هر از چند گاهی به سراغش می رم

راوی داستان یه زنه وبه قدری داستان خوب روایت شده که من حضورم رو در تمامی صحنه ها احساس می کردم  خوندنش برام خیلی لذت بخش بود وهنوزم هست .

خبری خوندم در مورد برپایی نشستی به مناسبت چاپ چهلم یه رمان واز نویسنده های زیادی دعوت به عمل اومده بود  که همگی  جدای از قبول داشتن این سبک رمان نویسی   یا مخالف بودن موفقیت کتاب رو به نویسنده اش تبریک گفتن فقط یکی از مدعوین که یک اقای نویسنده ی بسیار عزیز هستن وقتی پشت تریبون رفتن گفتن: من اصلا نمی خواستم بیام اینجا و فقط به خاطر اقای....(مدیر انتشارات)     اومدم وگرنه این ادبیات ...  زنانه اصلا جایی برای حرف و سخن نداره والان هم حرفی ندارم و این کتاب ها باعث میشن سلیقه ی مردم به سمت کتاب های.... بره !!!! (نقل به مضمون) چنین دوست عزیزی برفرض محال اگه یه روز بخوان رمانی بنویسن نه تنها قادر نخواهند بود از زبون یه زن بنویسن بلکه حتی نمی تونن در مورد یک زن بنویسن علی رغم  تمامی تواناییهایی که در زمینه ی ادبیات و نویسندگی دارن !

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم یک بار دیگه از نشر عزیز علی برای فراهم کردن این موقعیت برای ابراز عقاید مون در محیطی سالم و پر نشاط ممنونم وهمین طور از همتالاری گلم شریف بابت طرح این موضوعات که اگاهی وشناخت ما رو در این زمینه  ارتقا میده.

قربون شما. نیلوفر


از دلتنگی هام بادبادکی خواهم ساخت و اون رو در هوای بی خیالی پرواز خواهم داد
بالای صفحه
عاطفه منجزی
تاریخ ارسال: 3 اسفند 1390 - 3:38 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 1 آبان 1390

پیام های ارسالی: 66
اعتبار: 52

474 مرتبه در 76 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 408 مرتبه تشکر کرده است.

عرض ادب خدمت همه ی دوستان خوبم

چشمم با دیدن این موضوع و مطالبی که شریف عزیز ارسال کرده،از خوشحالی برق افتاده بود.یه جورایی هول کردم که زودتر بیام خودمو بندازم توی بحث!

راستش مدتی می شه که ذهنم درگیر سوالایی از قبیل سوالات شریف بوده و ...در حقیقت تا به امروز جواب مناسبی براش پیدا نکردم!

صحبت های عمیق و قابل توجه نیلوفر جان رو با دقت مطالعه کردم و به حقیقت وجودیش باور دارم ولی....احساس می کنم این مبحث دو تا سوال جدا رو در خودش داره!

1_آیا نویسنده ای می تونه در قالب جنس مخالفش قلم بزنه؟!

2_آیا مخاطبین ،می تونند با این داستان همذات پنداری کنند؟!(این دومی مهمتر از اولیه!)

فعلاً صحبتی ازخوب و بد بودن قلم به میان نیاوردم چون قبل از ان بحث توانایی هاست!

توانایی نویسنده برای جایگزینی در قالب جنس مخالفش!طوری که بتونه همه ی احساسات قهرمان قصه رو به مخاطب هوشیار امروزی منتقل کنه!(البته این تعارض بیشتر در داستان های من راوی به وجود می اد  که خب،یکی از زیبا ترین شیوه های انتقال احساست در نگارش رمان هم ،من راوی بوده و هست)

توانایی دوم،بر می گرده به خواننده!این که تا چه حد می تونند مثلا نویسنده ی من راوی زن را در قالب قهرمان مرد کتاب ،باور کنند!

شاید حتی سوالی سخت تر از این هم براتون داشته باشم!

جناب عطاریانی،جسارت و شجاعتشونو نشون دادند! در قالب یک زن قلم زدند و مخاطبین خودشون رو هم قطعاً دارند.سوال سختی که داشتم اینه که:

اگه جناب عطاریانی،در قالب همون جنس خودشون،راوی داستان می شدند،تا چه حد کتابشون با موفقیت رو به رو می شد ؟!

قبول دارم،بسیاری از مردهای هنرمند و حتی زنان هنرمند و ادیبی که دست اندر کار تحقیق و تفحص در ادبیات درجه ی یک هستند،با زنانه نگاری از پایه مخالفند!

حالا در ادبیات درجه ی دو که همون مردم پسند یا پر فروش محسوب می شه،چند درصد با مردانه نگاری می تونند،همذات پنداری کننند؟

در جهت رفع انحراف

به آقای عطاریانی تبریک می گم( از صمیم قلب) و جسارت قلمشون در به تصویر کشیدن احساستی زنانه ستودنی بود!

من در هیچ نقطه ای از کتاب،دچار تعارض با نویسنده نشدم!به عنوان یک زن،کتاب رو تا به انتها خوندم و به هیچ وجه فکر نکردم که نویسنده یک مرد بوده !و این کارشون ،آفرین داره و جای تشکر و تبریک!


سه-چهار دقیه سکوت،به احترام ورود اولین دلتنگی! می دانم سهمی از روز آمدنت نخواهم داشت....
بالای صفحه
فرناز نخعی
تاریخ ارسال: 3 اسفند 1390 - 9:34 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 204
اعتبار: 259

1169 مرتبه در 216 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 738 مرتبه تشکر کرده است.

سلام دوستان

راستش این بحث برای من هم خیلی جذاب بود و لذت بردم و مشتاق شدم درش شرکت کنم.

به نظر من جنسیت نویسنده هیچ تاثیری در بیان احساسات جنس مخالف نداره و من کتابهایی رو دیدم که از زبون نویسندهء مرد به زیبایی احساسات و عواطف زنونه رو مطرح کرده و آدم دچار هیچ نوع خلایی نمیشه، مثل هزار خورشید تابان نوشتهء خالد حسینی نویسندهء افغانی که قهرمانان داستان دو زن هستن و داستان اون قدر زیبا نوشته شده که حتی یک سطرش هم اضافی نیست و تمام اونچه در دل قهرمانان داستان میگذره قابل درکه و واقعا جای تحسین داره. اما در عین حال کتاب بادبادک باز هم کار همون نویسنده ست و قهرمان داستان یک مرده و باید بگم اگه بخواییم این دو کتاب رو مقایسه کنیم دومی نمرهء بالاتری می گیره، در نتیجه شاید بشه گفت حتی در مورد نویسنده های توانا هم جنسیت درصدی میتونه در کار دخیل باشه، ممکنه در معدود لحظاتی ما نتونیم احساسات جنس مخالف رو خیلی کامل درک و بیان کنیم ولی این موارد خیلی ناچیزه و از زیبایی و لطافت داستان چیزی کم نمیکنه. نویسندگان زنی رو هم سراغ دارم که تونستن از زبون هر دو جنس کتابهایی خوندنی و قابل تحسین بنویسن، مثلا اوریانا فالاچی هر دو کتاب نامه به کودکی که زاده نشد و یک مرد رو که اولی از زبون یک زنه و دومی البته باز هم از قول یک زنه ولی در واقع بر اساس نامه ای از زبان همسرش نوشته شده، اون قدر عالی نوشته که در تمام لحظات هر دو کتاب میشه کاملا با قهرمانان داستان همذات پنداری کرد و احساس اونا قابل درکه.

اما یه موضوع شخصی رو هم میخوام بگم، من اصولا دوست ندارم داستان عاشقانه از زبون مرد بیان بشه و ترجیح میدم راوی داستان زن باشه. البته در مورد کتابهایی مثل بادبادک باز که موضوع عاشقانه نیست، فرق میکنه ولی تا حالا هیچ رمان عاشقانه ای از زبون راوی مرد نخوندم که خیلی بهم چسبیده باشه. اگه روال داستان طوریه که مرد قهرمان اصلی به حساب میاد  و نقشش پر رنگ تر از زن داستانه، ترجیح میدم راوی نباشه و داستان از زبون سوم شخص بیان بشه. در این مورد هم باز برام فرقی نمیکنه نویسنده مرد باشه یا زن، کلا ترجیح میدم راوی داستان عاشقانه زن باشه. علتش رو خودم هم خوب نمیدونم، شاید به خاطر اینه که بیان احساسات عاشقانه از دل یک زن خیلی جذاب تر و لطیف تر می تونه از آب در بیاد، هر چند که بسیاری از مردان هم ممکنه در عشق گوی سبقت رو از زن ها ربوده باشن. بهتره به همین اکتفا کنم که یه سلیقهء شخصیه!

نکتهء سوم این که در ادبیات کلاسیک دنیا اکثر نویسنده ها مرد هستن و به نظر من در بسیاری از کتابهای معروف دنیا احساسات زنونه خیلی ضعیف بیان شده. کتابهایی هستن که جذابیت و کشش کافی دارن و جزو با ارزش ترین آثار ادبی دنیا به حساب میان ولی به نظر من در رسوندن عواطف زن داستان کوتاهی شده، از این قبیل کتابها میتونم به آنا کارنینا و زنبق دره اشاره کنم. اما مثلا کتاب دزیره که نویسنده اش یه خانمه، به بهترین شکل ممکن عواطف و احساسات رو گفته و هیچ نقصی در این زمینه وجود نداره. این موضوع یک سیر تاریخی صعودی رو طی کرده و هر چی به ادبیات معاصر نزدیک شدیم جنسیت نویسنده کمتر مطرح بوده، در کتابهای نیمهء دوم قرن بیستم تقریبا نقش جنسیت نویسنده اون قدر کمرنگ شده که میتونم بگم دیگه مطرح نیست و خیلی وقت ها آدم اگه ندونه نویسنده زنه یا مرد، نمیتونه از نگارشش اینو تشخیص بده. ادبیات رمانتیک فارسی هم که تقریبا نوپاست و حدود چند دهه ست که پا گرفته و رایج شده، شامل این وضعیت میشه و کتابهای بسیاری از نویسندگان معاصر بدون توجه به جنسیت نویسنده خوندنی و قابل لذت بردنه.

موضوع آخر که در این رابطه به ذهنم میرسه اینه که متاسفانه قشر روشنفکر نمای اجتماع ما کتابهای با موضوع عاشقانه رو مخصوصا اگه نویسنده شون زن باشن، ابدا به حساب نمی آرن و حتی من شنیدم که میگن خوندن یه همچین کتابایی با مطالعه نکردن هیچ فرقی نداره. در صورتی که در بسیاری از رمان های عاشقانهء مطرح فعلی مسایل اجتماعی هم در لفافه بیان شده و اکثرا نکات آموزنده و بسیار مفیدی همراه داره که وقتی در قالب زیبای یک رمان لطیف بیان میشه، بهتر میتونه با مخاطب ارتباط برقرار کنه و به نتیجه برسه. بدبختانه آدمایی این دیدگاه رو دارن که کلی هم ادعای فمینیسم میکنن ولی کار با ارزش بسیاری از نویسنده های زن رو فقط به دلیل جنسیت اونها نخونده رد میکنن! تا زمانی که یه همچین طرز فکری بر بخشی از افراد اجتماع ما حاکمه، من شخصا بسیار خوشحال میشم که تعدادی نویسندگان مرد هم در این عرصه حضور داشته باشن تا اثبات بشه این سبک ادبیات فقط مختص خانمها نیست و هر انسانی صرف نظر از جنسیت ممکنه علایق ادبی خاص خودش رو داشته باشه.

در پایان میخوام روی این نکته تاکید کنم که کتابی مثل قلعهء حیوانات از زبون حیوانات نوشته شده و در انسان حس همذات پنداری ایجاد میکنه و میشه احساسات حیوانات رو که البته نمادی از انسانها هستن، درک کرد. در نتیجه وقتی قلم نویسنده توانا و موضوع جذاب باشه، ابدا مطرح نیست که جنسیت نویسنده چیه و یک نکارش شیوا و قوی میتونه هر نوع موضوع و مطلبی رو برای مخاطب زیبا جلوه بده.

چقدر حرف زدم! فضای هاست تموم شد!!!


من خوشحالم!
بالای صفحه
افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 3 اسفند 1390 - 11:51 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 78
اعتبار: 38

493 مرتبه در 76 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 225 مرتبه تشکر کرده است.

سلام به دوستان عزیزم

اول باید از شریف عزیز به خاطر طرح این موضوع بسیار جالب و البته خیلی مهم تشکر کنم هم به خاطر ذهن خلاقش و هم به خاطر لازم  بودن

 این بحث بین تمامی موضوعات مطرح شده در تالار تا به حال .

فکر کردم اول بهتره به سوالات شریف عزیز جواب بدم شاید یه نظر سنجی جالب بین هم تالاری های عزیزهم به حساب بیاد.

در جواب به سوال اولشون باید بنویسم به نظر من قلم آقایون با خانمها فرقی نداره این برداشت خواننده ست که این فرقو میذاره مثلا یه کتاب با یه نویسنده ناشناس بی نام که جنسیت نویسنده نا معلومه و از زبون دانای کل نوشته شده  باشه رو به چند خواننده خانم و آقا بدهند اگه کتاب عالی باشه خانمها نویسنده رو هم جنس خودشون می دونند و البته آقایون هم فکر میکنند نویسنده یه آقاست (البته در مورد آقایون زیاد مطمئن نیستم نمی تونم یه طرفه به قاضی برم )در هرصورت  خواننده چطور میتونه تشخیص بده خیلی سخته شایدم غیر ممکنه  این ذهن خواننده است که به دنبال اسم نویسنده کتاب یا جنسیت نویسنده میگرده  ممکنه خواننده یه حدسایی بزنه ولی فکر نمی کنم در صورتی که رمان خیلی خوب و عالی نوشته شده باشه بشه متوجه جنسیت نویسنده شد .

یه مثال راجع به خودم میزنم تو سن 14 -15 سالگی کتابای پرل باک نویسنده امریکایی رو میخوندم (مثل نسل اژدها و ماندلا )رو بارها خونده بودم همیشه فکر میکردم پرل باک یه نویسنده ی

مرده با اون همه توانایی که چنین رمانایی رو نوشته  بالاخره وقتی از اشتباه در اومدم که صفحه اول یکی از رمانای این خانم زندگینامه شونو خوندم همراه با عکسشون که همون منو بیشتر جذب کرد دروغ نگم حتی از اون به بعد دنبال کتابای بیشتری از شون بودم (اصلا فمینیست نیستم باور کنید )البته اینم بگم که تو اون دوران اکثر (نمیگم همه)رمانای فرانسوی ، انگلیسی یا امریکایی که توبازار بود  ازنویسنده های مرد بودالبته کتابایی از نویسنده های خانم هم بود .رمانای  ایرانی از نویسنده های خانم بیشتر بود که حالا خارجیها یا کمتر ترجمه میشد یا نبودشون دلایل دیگه ای داشت همین که من میتونستم از نوشته های  خانم های نویسنده ایرانی استفاده کنم برام یه افتخار بوده و هست .

جواب سوال دوم شریف عزیزم به نظر من خیلی از نویسنده های مرد تونستند عالی احساسات یه خانم رو نشون بدهند در مورد خانم ها هم این مسئله اتفاق افتاده چرا باید بین این دو تفاوت گذاشت البته در مورد رمان های احساسی ایرانی زیاد مطمئن نیستم یعنی خودم به شخصه ترجیح میدم یه نویسنده آقا فقط از زبون هم جنس خودش بنویسه ولی یه نویسنده ی خانم راحت تر میتونه احساسات جنس مخالفو بازگو کنه (بازم میگم بستگی به نویسنده اش داره )

من باور ندارم که یه آقا حتما باید در جلد یک مرد و با زبون اون بنویسه ولی اگه یه نویسنده ی آقا خوب بتونه احساسات یه خانمو نشون بده چه اشکالی داره ما شاعرای مرد با احساس زیاد داریم که نویسنده های عالی هستندمثلا میلان کوندرا در کتاب جهالت احساسات ایرنا رو اونقدر جالب بیان کرده که من گاهی اوقات در چند هزارمین بار از خوندن این رمان کاملا فراموش می کردم نویسنده یه مرد، شاعر، نمایشنامه نویسه من با ایرنای میلان کوندرا زندگی کردم   یا اقای پائلو کوئیلو و کتاباشون یا نویسنده های ایرانی و رمانای ایرانی عالی مثل کلیدر که آقای دولت آبادی  درد و رنج و احساسات زنان چادر نشین ایرانی رو خیلی خوب و عالی  نشون داده  ولی به نظر من عالی بودن تمام این رمان ها به خاطر نوشتن از زبون سوم شخصه که  اگه غیر از این بود جذابیتش از بین میرفت پس بهتره از زبون دانای کل (سوم شخص )نوشته بشه تا یه خانم من به عنوان یه خواننده نمی تونم ارتباط خوبی با کتاب و شخصیت اولش برقرار کنم .

به نظر من یه رمان حتما نباید از زبون یه خانم روایت بشه تا جذاب باشه ولی اگه قراره قصه از زبون یه زن تا اخر داستان گفته بشه فقط و فقط یه خانم نویسنده میتونه اونو خوب بنویسه اینم بگم تو رمانای عامه پسند ایرانی ترجیح میدم نویسنده خانم باشه داستان اگه راوی نداره فقط و فقط از زبون یه خانم روایت بشه منم مثل فرناز نخعی عزیز اینطور دوست دارم و واقعا نمی دونم چرا شاید چون خانمای نویسنده ایرانی در این زمینه تبحر بیشتری دارند یا فعال تر و موفق تر بودندیا قلب و احساس ،اشک و لبخند  یه خانم رو فقط یه راوی خانم میتونه  نشون بده  این حسو دارم .


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه
طیبه فرشی
تاریخ ارسال: 4 اسفند 1390 - 1:09 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 72
اعتبار: 38

362 مرتبه در 82 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 259 مرتبه تشکر کرده است.

سلام به دوستان هم تالاری از شریف عزیز به خاطر طرح این موضوع متشکرم .همانطور که دوستان اشاره کردنند ومن هم با انها موافقم یک اقا میتواند از زبان یک زن بنویسد وخوب هم از کار در بییاید مثل اقای عطاریانی همانطورکه شلر خوب بود وسرزمین بی بزگشت و عشق بی خبر می اید قهرمان داستان یک مرد بود وهمه اینها خوب بود ولی من هم مثل خانمها نخعی ونادریان بیشتر میپسندم که راوی داستان عاشقانه خانم باشد واگر اقا است راوی دانای کل باشد صحبتهای دیگر وتخصصی را دوستان بیان کردنند ویشتر از این حرفی نیست  با تشکر از همه


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
بالای صفحه
طاهره الف
تاریخ ارسال: 5 اسفند 1390 - 4:51 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 5 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 26
اعتبار: 15

153 مرتبه در 31 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 10 مرتبه تشکر کرده است.

 خب امدم تواین سایت تادر مورد کتاب این نویسنده محبوبم نظر بدهم که کلی قسمت های دیگر هم نظر گذاشتم.بعد هم میخواهم بگم شریف جان خیلی قشنگ مینویسیدمن که خیلی ازنوشته های شمالذت میبرم توهر جا که اسمتون رومیبینم ومی خونم احسنت احسنت میگم بهتون موفق باشید بعد می خواهم بگم اقایون هم خوب مینویسند من خودم کتاب شلر اقای عطریانی رو خیلی دوست داشتم واز نویسنده های دوست داشتنیمه مخصوصا تو کتاب شلر وقتی از عروسی ها اداب ورسوم وسنت های قدیمی میگفتند واقعا خوشم می امد به نظرم نویسنده باید کارش رو بلد باشه حالا خانم واقا توفیر چندانی نداره .

می خواهم در اینجا به پسر خوبم اقای عطریانی که اسم کوچیکش روهم نمیدونم تبریک بگم وبگم منتظر کاربعدیش هستم لطفا اطلاع بدهند کی می اید.

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 5 شهریور 1392 - 10:55 ق.ظ

مجموعه قوانین تالار نقد کتاب

1: در این بخش کاربران فقط در مورد کتاب مورد نظر به بررسی می پردازند. و از مقایسه کتاب ها و نویسنده باید خودداری کنند .

2: با هر گونه توهین به نویسنده و نشر در این بخش بر خورد خواهد شد .

3: کاربران به بررسی و نقد کتاب بپردازند علاوه بر نکات منفی نکات مثبت را هم مطرح کنند

4: از توهین به نظرات یکدیگر جداً خودداری کنید .

5 : مطالبی که به تعریف داستان می پردازند حذف خواهد شد .

6: از برخورد سلیقه ای جدا خودداری کنید.

7: نقد مغرضانه در مورد کتاب ها در این بخش تایید نخواهد شد .

عضو سایت تاریخ عضویت: 27 تیر 1391

پیام های ارسالی: 29
اعتبار: 17

371 مرتبه در 84 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 458 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 مهر 1392 - 11:11 ب.ظ

سلام دوستان من تازه شلر و خوندم و بسیار لذت بردم شخصیتها وفضا سازیها عالی  وحرفه ای  شفاف سازی و توصیف شده بود انقدر پشت اتفاقات این داستان منطق وجود داشت که من مخاطب به همه شخصیتها به خاطر رفتارهاشون حق میدادم حتی نادونیهای شلر حتی نامردیهای اریا .به همون دلیل شفاف توصیف شدن شخصیتها یعنی کاملا با اون خصوصیاتی که توصیف شده بود رفتارها واشتباهات منطقی و قابل پذیرش بود 

جناب عطاریانی برخوردهای دخترای داستان و حالتهاشونو انقدر خوب وصف میکردن که واقعا دست مریزاد داشت 

 

توصیف اسو و رسم و رسومات وفرهنگ اون منطقه انقدر جالب وبه اندازه بود  که هیچ کجا احساس خستگی وکسالت نکردم خلاصه به نظر من کا ر کاملا حرفه ای بود  من کتاب عشق بی خبر می اید اقای عطاریانی رو هم خوندم و از خوندن اونم لذت بردم 

عضو سایت موقعیت: قزوين
تاریخ عضویت: 11 مرداد 1393

پیام های ارسالی: 8
اعتبار: 0

29 مرتبه در 15 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 شهریور 1393 - 01:50 ب.ظ

من اولین کتابی که از نشر علی خوندم کتاب شلر بود شاید کتاب شلر خیلی عاشقانه و همه چیز توی داستان سفید و زیبا نباشه ولی من توصیفهای نویسنده رو در خصوص روستای محل زندگی شلر خیلی دوست داشتم و کاملا با آن محیط همزاد پنداری کردم و در کل کتاب رو دوست داشتم و از شخصیتهای جانبی قصه مثل برادر و زن دادش شلر خوشم میومد و به نظرم با توجه به اینکه این کتاب توسط یک آقا نوشته شده ولی به نظرم خیلی خوب احساسات یک خانم را به رشته تحریر درآوردند .  باتشکر به خاطر کتاب خوبتون




کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*