بهار محمدی هستم‌. متولد سی و یکم شهریورماه سال یک هزار و سیصد و هشتاد و دو. ساکن شیراز‌.
الان نزدیک یک ساله که دانشجوی رشته‌ی طراحی لباس هستم‌.
در رشته های ورزشی هم مدرک مربی‌گری شنا و غریق نجات دارم.
در طول دوران مدرسه نقالی خوانی رو به صورت اصولی و حرفه‌ای یاد گرفتم و پایه ی ثابت نمایش ها بودم.
از سن یازده سالگی به نوشتن علاقه داشتم و از شانس خوبم استاد هایی توی مدرسه به پستم می‌خوردن که منهای مدرک تحصیلی، سواد علمی بالایی داشتن.
اون ها علاقه‌ی من رو روز به روز به نوشتن بیشتر و بیشتر می‌کردند.
اوایل فقط داستان های کوتاه یک صفحه تا دو صفحه ای می نوشتم و سال هزار و سیصد و نود و هشت اولین رمانم رو شروع کردم به قلم زدن.
اولین رمان من (دیواری به ضخامت سکوت) بود؛ با ژانری مافیایی_جنایی و صد البته عاشقانه!
بعد از دیوار من قلمم رو به چالش کشیدم و یک زندگی واقعی رو شروع به نوشتن کردم. زندگی دوست نزدیک من که اصرار دارن اسمشون ناگفته بمونه. اسم این رمان هم شد (دانهیل قرمز) که هنوز در حال تایپ و بازنویسی هستش.
و بعد از اون من با رمان (حوالی هیچستان) که داستانی اجتماعی داشت، دوباره خودم رو به چالش کشیدم.
بعد از اتمام حوالی هیچستان و دیواری به ضخامت سکوت که ژانر های نسبتا جدی‌ای داشتن و بیشتر ذهن مخاطب رو درگیر می‌کردند، تصمیم گرفتم قلمم رو اینبار با ژانر طنز محک بزنم.
و اینجوری شد که رمان های (مربای پرتقال) و (قایم موشک) خلق شدند و هنوز در حال تایپ هستند‌.
و اما کار بعدی من که هنوز عمومی نشده و نمی‌دونم کی قصد عمومی کردنش رو داشته باشم؛ رمانی با ژانر اجتماعی، عاشقانه هست، به نام (کلاویه های زنگ زده).
توضیح کلی درمورد رمان‌ها:
دیواری به ضخامت سکوت: اتمام یافته. در دست چاپ توسط نشر علی.
حوالی هیچستان: اتمام یافته. در دست چاپ توسط نشر آرینا.
دانهیل قرمز: درحال تایپ. قرداد چاپ با نشر آرینا.
مربای پرتقال: درحال تایپ. قرارداد چاپ با نشر علی
قایم موشک و کلاویه های زنگ زده هم آنلاین و درحال تایپ هستند.
آدرس پیج اینستاگرام من:
http://instagram.com/baharmhmmadi