بی گدار
عنوان:
بی گدار
کد کالا:
از متن کتاب
حالا وقتش بود!
باید "بیگدار" به تنور داغ عشقش میزد و نان دلدادگیاش را میچسباند.
تلفنش را از روی میز برداشت و شمارهی او را گرفت.
به دومین بوق نرسیده دخترک جانمی گفت که تمام تنش به رعشه افتاد:
_ جانم؟!
انگار که با قلب بازیگوشش بازی میکردند و قلقلکش میدادند وقتی او در گوشش مینالید "جانم"!
لب به دندان گزید و غریبانه سعی کرد ذوق بیحد و اندازهاش را پنهان کند تا عشق شر و شیطانش او را که همچون نوجوانان تازه عاشق دست و دلش میلرزید به تمسخر نگیرد؛
صدایش لرزش داشت:
_ فردا میبرمت همون روستای پدربزرگت...
صدای دختر جوان هم لرزید و به گوشش خوش نشست:
_ جایی که برای تو عذابآور باشه هیچوقت نمیخوام ببینم. عذاب کشیدن تو رو نمیخوام ببینم...
از قصد میکرد دیگر؟!
نامش همچون موسیقی زیبایی به جانش رخنه کرد؛ دلش میخواست تا ابد کنارش بنشیند و او نامش را باز هم صدا کند...
نویسنده:شابک:9789641934202
نوبت چاپ:اول
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:371
تیراژ:500