سلام عزیزای دلم.

قربون همه تون برم مهربونای من. پرنیان جون، نغمه جون، هدا جون، سمیه جون، سمانه جون، شریف جون و نیلو جون عزیزم، ممنون که تو این بخش شرکت کردین.

هدا جون خودتو دست کم نگیر عزیزم فک کن شاید این کتابو خونده باشی. ماشالله ذهنت حرف نداره گلم.

نیلو جون تو هم قدم رو چشم من گذاشتی عزیزم . خوش اومدی. خیلی خوشحالم کردی.

ادمین جون از تو هم به خاطر نظر لطف و ترزیق انرژیت ممنوم.

شریف جون ممنون که خونه امو با صفا میدونی.

همه تونو دوست دارم.

منتظر پیامای دلنشین بعدیتون هستم.

اینم واسه پسر گلم

چگونه چاق شویم

مهمترین مساله در رابطه با اضافه کردن وزن این است که شما به طریق مناسب و اصولی این کار را انجام دهید! ماهیچه بهتر از چربی به درد شما می خورد. اگر می خواهید وزنتان بالا برود باید بیش از آنچه کالری میسوزانید، کالری دریافت کنید. بهترین منبع کالری کربو هیدراتها(سیب زمینی، برنج، ماکارانی) هستند که باید سعی کنید حداقل 70 درصد کالری جذب شده از کربوهیدراتها را ذخیره کنید. 15 درصد کالری مورد نیاز بدنتان باید از پروتیئنها و باقی از چربیها تامین شود.

• تلاش کنید به جای آنکه هر روز 3 وعده مفصل غذا بخورید دفعات غذا خوردنتان را افزایش دهید.

• وعده های غذاییتان را کالری دارتر کنید به عنوان مثال یک برش تست پر کالری برای صبحانه بخورید، به جای آب پرتغال آب انگور بنوشید. شیر قهوه را با هم مخلوط کنید و بخورید. برنج و ماکارانی را در برنامه غذاییتان قرار دهید.سالاد با سسهای مختلف بخورید و دسر را به خاطر بسپارید!

• در وعده های غذایتان از خشکبار، فندق، بادام، گردو و دانه های روغنی و کشمش، پودینگهای برنج، انواع ماستهای چرب، غلات مختلف با شیر، شیرهای پر چرب، بیسکوییتهای کالری دار ،پنیر میوه و بسته های کوچک شکلات استفاده کنید!

• خوردن نوشیدنی های بدون کالری را متوقف کنید(سوداهای رژیمی، قهوه و چایی) به جای آن از شیر خامه یا شیر پرچرب استفاده کنید.

• عادت کنید تا در غذاهایتان از موادی با کالری بالا استفاده کنید. هر وعده غذاییتان باید شامل سیب زمینی، برنج، ماکارانی نان و حبوبات باشد، میوه، سبزی و منابع پروتئینی مانند مرغ، گوشت قرمز، ماهی، کره بادام زمینی، تخم مرغ و پنیر را نیز فراموش نکنید!

ورزشهای هر روزه و فعالیتهای بدنی مرتب به شما کمک خواهد کرد تا ماهیچه هایتان تقویت شود و چربی اضافه نداشته باشد. به دست آوردن اضافه وزن از طرق مناسب باید به شما کمک کند تا استخوانهایتان نیز قوی و محکم بشود. فعالیتهای هر روزه به مدت 30 دقیقه و 5 روز در هفته برایتان مفید و ضروری است. می توانید در این برنامه ورزشی پیاده روی، شنا، دوچرخه سواری و ژیمناستیک را نیز بگنجانید.

1) میزان کالری یا انرژی ای را که در یک روز معمولی دریافت میکنید، محاسبه کنید. چیزی را تغییر ندهید و همانطور که هر روز می خورید یادداشت کرده و انرژی آن را محاسبه کنید. این کار را می توانید با استفاده از  هرم غذایی   انجام دهید. این مرحله بسیار اهمیت دارد، پس با دقت این عمل را انجام دهید. همچنین خودتان را وزن کنید.

2) بعد از انجام مرحله یک ، رژیم از روز بعد شروع می شود؛ بدین ترتیب که 500 کالری به آنچه هر روز مصرف می کردید بیافزایید. مثلاً اگر در یک روز معمولی 2000 کالری مصرف می کردید، بقیه ی هفته هر روز 2500 کالری مصرف کنید. بجای اینکه در سه وعده حجم زیادی غذا بخورید و یا اینکه کل روز مشغول خوردن باشید، انرژی روزانه را به 5 تا 6 وعده تقسیم کنید و وعده ها را با فاصله 5/2 تا 3 ساعت مصرف کنید. بخاطر داشته باشید باید " زیاد " بخورید  تا وزنتان" زیاد " شود.

4) آخر هفته خودتان را وزن کنید. می بینید که پس از یک هفته وزنتان بیشتر شده است. انتظار نداشته باشید یک باره 4 تا 5 کیلو اضافه کنید. افزایش وزن به اندازه 5/0 تا 1 کیلو در هفته طبیعی است و بیشتر از این نشان دهنده افزایش بیش از حد چربی در بدن شماست. پس افزایش 5/0 تا 1 کیلو در هفته کافی است، اگر چه کم به نظر می رسد، ولی آخرماه 5/2 تا 4 کیلو می شود.

5) نکته مهم این است که وقتی وزن شما ثابت شد، در این موقع است که باید مقدار بیشتری غذا بخورید تا وزنتان دوباره بالا برود. بنابراین اگر با رژیمی که اجرا می کنید، وزنتان برای دو هفته ثابت ماند، نشان می دهد که باید به رژیم خود 250 کالری اضافه کنید و به همین ترتیب، هر دفعه که طی دو هفته وزن اضافه نکردید، دوباره 250 کالری اضافی به رژیم مصرفی تان بیفزایید.

* از چربی ها دوری کنید! اگر چه هدف شما افزایش وزن است، ولی نباید بیش از حد چربی مصرف کنید. سراغ چیپس و شکلات نروید. غذاهای آماده و سرخ کردنی نخورید. بهترین چیز برای شما غذاهای پر پروتئین و کم چربی است مثل ماهی تن و سایر غذاهای دریایی، سینه مرغ، بوقلمون، گوشت کم چربی، میوه و سبزیجات.

* آب بنوشید! حداقل روزانه 2 لیتر (معادل 8 لیوان)یا بیشتر آب بنوشید. البته این مقدار آب زیاد است ولی برای افزایش وزن لازم است.

* بخوابید! راحت ترین کاری که باید انجام بدهید و فراموش شده است. شما باید حداقل 8 ساعت در شب بخوابید و واقعاً به آن نیاز دارید.

یک نوشیدنی پرکالری، پرپروتئین و مناسب برای افزایش وزن:

موادلازم:

1) یک لیوان شیر پرچرب

2) 3 قاشق غذاخوری پودر شیرخشک

3) 2 قاشق غذاخوری بستنی

4) 1 قاشق شکلات مایع یا یک چهارم لیوان میوه مثلاً یک عدد موز

5) عسل یا شکر برای شیرین کردن معجون

روش تهیه:

همه مواد را در مخلوط کن ریخته و با هم مخلوط کنید. به این ترتیب یک نوشیدنی مناسب برای میان وعده خود تهیه می کنید.

اگر روزانه یک لیوان از این نوشیدنی را مصرف کنید، 400 کالری به انرژی مصرفی تان اضافه میشود.  

صبحانه ساعت7 صبح:1 لیوان شیر پرچرب + 60 گرم غلات صبحانه ویتامینه + 2 قاشق چایخوری عسل که به شیر و غلات اضافه شود

ساعت 10 :  یک لقمه نان و پنیر که به اندازه 2 کف دست نان  و 30 گرم پنیر (1 قوطی کبریت) و 1 عدد گردو است.

نهارساعت12:  زرشک پلو و مرغ  که برنج آن 15 قاشق است و با یک قاشق غذا خوری روغن مایع پخته شده ، مرغ به اندازه130 گرم گوشت داشته باشد(یک ران کامل) ، به علاوه 1 کاسه ماست پر چرب ( 240سی سی) ، 2 عدد خیار و یک گوجه ریز شده به عنوان سالاد در کنار غذا با یک قاشق مربا خوری سس مایونز و 1 قاشق مربا خوری روغن زیتون.

عصرانه ساعت 4: چای و یک عدد شیرینی یا 3 تا 4 بیسکویت ترد.

ساعت6: 1 لیوان آب میوه طبیعی یا یک عدد میوه.

شام ساعت5/8: یک آش استثنایی ، دارای 1 لیوان حبوبات پخته + 30 گرم گوشت+ نصف لیوان سبزیجات پخته+ نصف لیوان رشته پخته.

یا ماکارانی دارای نصف لیوان ماکارانی پخته ،60 گرم گوشت چرخ کرده + یک سالاد کاهوی استثنایی ، دارای 1 لیوان کاهو، خیار و گوجه فرنگی ریز شده که نصف لیوان لوبیا سفید پخته نیز به آن اضافه شده است.

قبل از خواب: یک عدد میوه.

بهزاد جون امیدوارم راضی شده باشی

سلام به نویسنده مهربون وخودمونی مریم عزیز

امتیاز من شد 38

سلام مریم جان؟

خوبی خانمی؟

وقتی پیام تبریک تولدمو دیدم خیلی ذوق کردم!

بابا چقدر خونه ات باصفاست!آدم وقتی میاد خونه شما گذز زمان رو احساس نمیکنه.خانم خوشگله یه روز باید از صبح بیام خونه ات تا شب بشینم مطاله کنم و تست بزنم،حیف که الان وقت ندارم

دوستت دارم عزیزم.

سلام مریم جون ممنون از لطفت منم برای اولین با تو این تست اخری شرکت کردم وامتیازم43شد منتظر جوابشم

         قلب من جایگاه رفیقی است که شقایق ها حسرت آن را می خورند.

سلام مریم جون

ممنون از مطالب جالبی که میذاری دستت درد نکنه امتیاز من 40 شد

                                             پرسش بی پاسخ

1-آیا آدمهای پولدار را انسانهای بدی می دانی؟

2-در زندگی خود به چه چیزی بیش از همه افتخار می کنی؟

3-چرا با غریبه ها تا این اندازه مؤدبانه و با کسانی که آنها را دوست داریم تا این حد بی ادبانه رفتار می کنیم؟

4-تصور کن که الان مُردی، دوست داری روی سنگ قبرت چه بنویسند؟

5-وقتی در مجلسی جمعی به شما خیره می شوند شما چه احساسی می کنید؟ چرا؟

6-اگر هر کسی را که بخواهی و بتوانی به شام دعوت کنی چه کسی را دعوت می کردی؟ چرا؟

7-اگر قرار باشد جای دیگری باشی، دوست داری جای چه کسی باشی؟

8-چند بار بابت احساستان از شما انتقاد شده؟ چرا؟

9-آیا حاضری بوسه ای بر صورت کسی که به تو سیلی زده بزنی؟

10-آخرین باری که با صدای بلند و از ته دل گریستی کی بود؟

                      سیری در ضرب المثلها

      آش شله قلمکار

هر کاری که بدون رعایت نظم و نسق انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد ، به آش شله قلمکار تشبیه و تمثیل می شود . اصولا هر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهرأ به صورت معجونی در می آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.

اکنون ببینیم آش شله قلمکار چیست و از چه زمانی معمول و متداول گردیده است.

ناصر الدین شاه قاجار بنابر نذری که داشت سالی یک روز، آن هم در فصل بهار ، به شهرستانک از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دوری راه به قریه سرخه حصار، واقع در شرق تهران می رفت. به فرمان او دوازده دیگ آشی بر بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده رأس گوسفند و غالب نباتات مأکول و انواع خوردنیها ترکیب می شد. کلیه اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در این آشپزان افتخار حضور داشتتند و مجتمعأ به کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از معاریف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زرد چوبه و نمک تهیه می کردند. نسوان و خواتین محترمه که در مواقع عادی و در خانه مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل دامن چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فرا خورشان و مقام خویش کاری انجام می داد تا آش مورد بحث حاضر و مهیا شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از غالب مأکولات و خوردنیها بود، لذا هر کاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا:" چو زنبیل در یوزه هفتاد رنگ" باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.

سلام دوستای خوب و مهربونم.

از این هفته بخشی به نام سیری در ضرب المثلهام به بقیه ی بخشا اضافه میشه. تو این بخش ضرب المثلها و معنیشون و ریشه ی پیدایششون گفته می شه. البته گاهی هم شاید بیام ضرب المثلای جدید یا عجیب و غریب یا خنده دارو بگم. خلاصه این بخش مخصوص ضرب المثلاس.

امیدوارم از این بخش هم مث بخشهای دیگه خوشتون بیاد. به قول قدیمیا ... امید که مقبول افتد ... من که خودم عاشق ضرب المثلم.

 راستی بچه ها یه سؤال!  برنامه ها این جوری منظم و به ترتیب باشه بهتره یا رندوم و به هم ریخته؟ به نظر خودم نظم تاپیکم کمی کسل کننده شده آدم ندونه کِی چی داریم هیجانش بیشتره. هر چند نظمو دوس دارم اما هیجان مزه ی بیشتری داره. نمی دونم شاید دوباره همه چیو قاطی پاتی کردم. نظر شما چیه؟؟؟؟؟؟؟

زود باشین بیاین ... منتظر خوندن نظراتونم.

ساعت 3 و 17 دقیقه اس و یه نظر مثبت درباره ی رندوم برنامه ها داشتم. اولین نفر. یه دوست خوب و مهربون. اما نمی گم کیه. چون خودش میدونه

ساعت 5 و 16 دقیقه اس همین الان تعدادشون شد دو تا

ساعت 7 و 26 دقیقه اس شد سه نفر

این توصیه های چاقی و لاغری منو به یاد یه خاطره انداخت. من یه برادر شوهر دارم که مثل نی قلیون میمونه. خیلی هم ماشالا خوش خوراکه یعنی روزی 5-6 وعده غذای حسابی میخوره ولی ظاهرا سوخت و ساز بدنش بالاست و همه رو میسوزونه و یه گرم هم به وزنش اضافه نمیشه. ده سال قبل من و اون با هم رفتیم پیش متخصص تغذیه که من لاغر بشم و رامین چاق بشه! به هر دومون رژیم داد. رژیم من که مثل همهء رژیمهای لاغری غذاهای آب پز و نون و برنج خیلی کم و این چیزها بود و رژیم رامین حسابی به آدم چشمک میزد! صبحانه عسل و خامه و تخم مرغ و نهار 24 قاشق برنج و گوشت و میان وعده آجیل و شیرینی خامه ای و.... خلاصه همش از این چیزهای خوشمزه! سر نهار رامین طبق معمول یک بشقاب پر برای خودش برنج کشید و بعد یادش افتاد باید طبق رژیمش پیش بره. با قاشق برنجشو اندازه گرفت و دید 30 قاشقه! یعنی به طور معمول بیشتر از توصیهء متخصص تغذیه برنج میخورده!!!

در نهایت ما هر دومون بعد از چند وقت رژیم های بیهوده مونو رها کردیم، من چاقتر شدم و رامین لاغرتر! بابام خدابیامرز زمانی که من نوجوون بودم و حرص و جوش میزدم که لاغر بشم، با خنده میگفت: آدمها هم مثل بادمجون دو دسته ان، قلمی و دلمه ای. ماها بادمجون دلمه ای هستیم، ذات و خصلتمون همینه، هر کار هم بکنی بادمجون قلمی نمیشی اما اگه به بادمجون دلمه ای آب و کود لازمو نرسونی، ضعیف و پژمرده و مریض میشه. اون زمان اصلا این حرفا تو کتم نمیرفت و خودمو میکشتم واسه لاغری و چند بار هم قلمی شدم ولی چند ماهی بیشتر دووم نیاورد. حالا چند ساله قبول کردم که من بادمجون دلمه ای ام و قلمی بشو نیستم!!!

سلام مریم جون

امروز تونستم باقی صفحات  تاپیکت رو بخونم و پاسخ  تست های قبلی رو بدم

پاسخ تشخیص رنگ پرنده که جواب من آبی بود: پس من خوش بین و عمل گرا هستم

تست خود شناسی 1: 1- خیر 2-بله 3- خیر  4- خیر  5- خیر  6-همراه او مطالعه می کنم  7-فکر می کنم به من ارتباطی نداره 8- خیر 9- بله  10- خیر

امتیاز من 20 شد "قابل توجه دو ستانی که به من میگن فضول خانم ":))

تست خودشناسی2: 1- بله  2-بله  3-بله  4-بله  5- بله  6- بله  7-  خیر   8- بستگی داره طرف مقابلم کی باشه   9-بله  10-بله  11- خیر   12-  بله  13-بله  14-بستگی داره کی باشه  15- بله  16- بله  17-خیر  18-خیر  19- خیر

12 امتیاز : به من تبریک بگید

خسته  نباشی عزیزم  و موفق باشی.

قربونت.نیلوفر

نیلوفر جون مهربونم سلام.

عزیز دلم خیلی خوشحالم که به خونه ی من سر زدی و نوشته هامو خوندی و خیلی خوشحال ترم که توی تستها شرکت کردی و جواباشونو گفتی. واقعاً دستت درد نکنه. میدوارم از خونه ی محقر و درویشی من خوشت اومده باشه.

روی ماهتو میبوسم.

مراقب خودت باش

سلام دوستای جون جونی.

ببخشید دیروز اصلا نتونستم بیام تالار و بهتون سر بزنم یا پیامی واستون بذارم. حقیقتش دو سه روزه که عجیب درگیر انتخاب رشته ی مهساییم. دیروزم جاتون خالی همه ی دختر پسرای دانشگاهیه فامیل به کلک انتخاب رشته و مشاوره دادن به مهسا از صبح ریخته بودن خونه مون. بلبشویی بود که نگو. خداییش بچه ها که همه جمع شدن یه دفعه یاد کتاب جدید نشر علی( سپیده ) افتادم. اونایی که خوندنش می فهمن منظورم چیه. آتیش پاره ها یه سر و صدایی تو خونه راه انداخته بودن که بیا و ببین. من حرص میخوردم و اونا هرهر و کرکر میکردن. یه کیشونم که یه سره لب تاپش رو پاش بود معلوم نبود اون وسط مسطا هی با کی چت می کرد. مهسا که طفلکی هنگ کرده  بود و فقط واستاده بود نیگاشون می کرد. یکی می گفت مهندسی نساجی خوبه، الان بازار خوبی داره اون یکی میگفت نه بابا تو اینترنت نوشته الان کارشون کساده. اون یکی میگفت پس بیا مث من مهندسی کشاورزیو بزن. اینم خوبه. اون یکی میگفت کشاورزی چیه؟ مدیرت حرف نداره. اون یکی: مهندسی شیمی هم خوبه ها. هم مهندسیش خوبه هم شیمی کاربردیش ..... خلاصه واسه خودمون بساطی داشتیم .... مهسای بدبختم هر چی می گفت من فیزیک و ریاضی دوس دارم کی به کی بود؟ هیشکی تحویلش نمی گرفت. هی می گفتن اینا خسته کننده اس. برو یه چیز دیگه بخون. صداشون تا چهار تا کوچه اونورترم می رفت. فک کنم همسر جون مجبور شد ظهر بالش رو گوشش بذاره تا دو دقیقه چرت بزنه. خلاصه کلی از صبح خندیدن و تو سر و کله ی هم زدن تا بالاخره دم دمای غروب یه 40 ، 50 تایی رشته تو فرم نوشتن و دادن دستم. البته به زور من و مهسا فیزیک و ریاضی ام یه گوشه کناری جا داده بودن. همه رو یه چند باری از بالا به پایین و از پایین به بالا با مهسا دیدیم . ولی نه ، خداییش با همه ی شیطنتاشون فرم خوبی درست کرده بودن. بعد که مهر تآیید مهسا خانوم خورد روش، دسته جمعی کد ها رو وارد سایت کردن. چه شود!!! خون خونمو داشت می خورد. من جیغ می کشیدم که تو رو خدا حواستون باشه اشتباهی شماره ها رو وارد نکنین اونام با شوخی و خنده هی اذیتم میکردن که یه چیزی می زنیم سیستان بلوچستان قبول شه. یکی دفترچه دستش بود بلند بلند کُداو رشته هارو می خوند یکی خوندنیای اون یکیو چک می کرد یکی وارد می کرد یکی نیگا می کرد یکی اونایی که تو ورق نوشته بودنو یکی یکی خط میزد یکی .... خلاصه بالاخره با کلی استرس واسه منو کلی خنده واسه اون وروجکا انتخاب رشته ی مهسام تموم شد و ما یه نفس راحت کشیدیم.  حالا جواب این گرد همایی و مشاوره ی چندین نفره چی از آب دربیاد خدا عالمه.

این بود جریان دیروز من و بچه ها و انتخاب رشته ی مهسا و نیومدنم به تالار

حالا بشینین واسم دعا کنین که مهسا یه رشته ی خوب تو یه دانشگاه خوب تهران قبول بشه. اگه این کارو بکنین کلی خوشحال می شم.

مراقب خودتون باشین

اِوا... دوباره سلام. من بازم اومدم.

از اونجایی که بیشتر دوستان با رندونم بودن و هیجان انگیز بودن تاپیک موافقن از این به بعد نظمی در کار نیست و برنامه ها بهم ریخته اس.

به قول یارو این جا همه چی درهمه.

پس منتظر عجیب غریب تر شدن تاپیک باشین.

10 فایده شگفت انگیز لبخند زدن

لبخند چیزی فراتر از نشان دادن خوشایند بودن چیزی است. تحقیقات روانشناسی 10 فایده لبخند زدن را بیان می‌کنند. آدمها همیشه لبخند می‌زنند، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست. ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده می‌کنیم زیرا لبخند می‌تواند پیام‌های مختلفی را به دیگران برساند.
1. تشویق دیگران برای اعتماد به شما
در دنیایی که همه فقط به فکر خودشان هستند، واقعاً به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟ یک نشانه از قابل اعتماد بودن ما، لبخند است. لبخندهای واقعی پیام می‌فرستد که دیگران می‌توانند به ما اعتماد کرده و با ما همکاری کنند. کسانیکه لبخند می‌زنند معمولاً سخاوت و برونگرایی بیشتری دارند.
اقتصاددانان نیز تصور می‌کنند که لبخند ارزش ویژه‌ای دارد. در یک تحقیق احتمال اینکه شرکت‌کننده‌ها به افرادی که لبخند می‌زدند اعتماد کنند خیلی بیشتر از بقیه بود. این تحقیق مشخص کرد که لبخند تمایل افراد برای اعتماد کردن را تا 10% افزایش می‌دهد.
2. جلب ملایمت و ارفاق دیگران
وقتی افراد کار بدی انجام می‌دهند و دستگیر می‌شوند معمولاً لبخند می‌زنند. آیا این کار برایشان فایده‌ای دارد؟ براساس تحقیقی که انجام گرفته، می‌تواند اینطور باشد. ما با کسانیکه قانون شکنی کرده‌اند و بعد از آن لبخند می زنند، با ملایمت و ارفاق بیشتری برخورد می‌کنیم. مهم نیست که لبخندی دروغین باشد، لبخندی از روی بیچارگی باشد یا یک لبخند واقعی، همه آنها باعث می‌شود برای فرد خاطی کمی تحفیف قائل شویم.
3. رهایی از خطاهای اجتماعی
فراموش کردید به مناسبت سالگرد ازدواجتان برای همسرتان هدیه بخرید؟ اسم یک مشتری مهم را فراموش کرده‌اید؟ سهواً یک بچه کوچک را لگد زدید؟ اگر چنین مواردی برای شما هم پیش آمده باشد، احتمالاً خجالت‌زده شده‌اید. عملکرد خجالت این است که شما را از مکان‌های اجتماعی پرفشار بیرون کند. لبخند‌های از روی خجالت با پایین انداختن سر همراه است و خیلی وقت‌ها هم یک خنده کوتاه احمقانه به آن اضافه می‌کنیم. این کار برای این انجام می‌شود که باعث شویم فرد مقابل اشتباه سهوی ما را فراموش کرده و سریعتر ما را ببخشد. بنابراین لبخند از روی خجالت به ما کمک می‌کند از زندان رها شویم.
4. چون مؤدبانه است
گاهی‌اوقات به این دلیل لبخند می‌زنیم که هم مودبانه است و هم اینکه بعد از آن احساس بدی پیدا نمی‌کنیم. مثل زمانیکه کسی با اشتیاق درمورد اینکه چطور مقداری پول در جیب یکی از لباس‌های قدیمی‌اش پیدا کرده برایمان تعریف می‌کند. شاید خیلی جای لبخند زدن نداشته باشد اما اینکار را می‌کنید چون مودبانه است. در یک تحقیق از افراد مختلف سوال شد بعد از شنیدن اخبار خوب از یک نفر، صورت خود را خشک و جدی نگه دارند. بعد از آن احساس بدی پیدا کردند و تصور می‌کردند که آن فرد نظر بدی نسبت به آنها پیدا خواهد کرد. به همین دلیل است که در اینگونه مواقع سر خود را تکان داده و لبخند می‌زنیم چون می‌دانیم اگر اینکار را نکنیم، بعد احساس پشیمانی خواهیم کرد. این احساس در زنان قوی‌تر از مردان است.
5. خندیدن از ته قلب
لبخند زدن راهی برای کاهش فشار ناشی از موقعیت‌های ناراحت‌کننده است. روانشناسان به آن فرضیه فیدبک چهره می‌گویند. حتی وقتی به اجبار لبخند می‌زنیم برای اینکه کمی روحیه‌مان را بهتر کند کافی است. هشدار: لبخند زدن به چیزهای ناراحت‌کننده شاید موثر باشد اما به نظر دیگران جالب نمی‌رسد. وقتی در تحقیقی از شرکت‌کننده‌ها خواسته شد تا ویدئوهایی ناراحت‌کننده تماشا کنند، آنهایی که لبخند زدند بعد احساس بهتری داشتند تا آنها که لبخند نزدند. اما آنهایی که به تصاویر ناراحت‌کننده لبخند می‌زدند در نظر دیگران خوشایند نبودند.
6. برای درک و بینش بهتر
وقتی عصبی هستیم، توجه ما کمتر می‌شود. متوجه نمی‌شویم که کناردستمان چه می‌گذرد و فقط اتفاقی که روبه‌رویمان می‌افتد را می‌بینیم. این هم از نظر لفظی و هم استعاری صدق می‌کند. وقتی ما مضطرب هستیم یا استرس داریم، متوجه ایده‌هایی که در گوشه‌های ذهنمان است نمی‌شویم. اما برای به دست آوردن درک از یک مشکل، دقیقاً به همین ایده‌های پیرامونی نیاز پیدا می‌کنیم. لبخند زدن باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنیم که انعطاف‌پذیری در توجه را بالا برده و توانایی ما برای فکر کردن کلی‌نگر را تقویت می‌کند. وقتی این ایده بررسی شد، نتایج تحقیق نشان داد که شرکت‌کننده‌هایی که لبخند می‌زدند در کارهایی که نیاز به توجه داشت بهتر عمل می‌کردند.
7. برای جذابیت
لبخند خانم‌ها تاثیری جادویی بر آقایان دارد و تاثیر آن حتی از ارتباط چشمی نیز بالاتر است. در یک تحقیق بر روی نحوه برخورد آقایان با خانم‌ها معلوم شد وقتی زنی فقط ارتباط چشمی با همسرش برقرار می‌کرد، در 20% از موارد فرد به او نزدیک می‌شد. وقتی همان زن لبخندی را هم اضافه می‌کرد، در 60% از موارد مرد به او نزدیک می‌شد. اما وقتی مردها به زنان لبخند می‌زنند، تاثیر آن جادوییت کمتری دارد. بااینکه لبخند زدن جذابیت خانم‌ها را برای آقایان بیشتر می‌کند اما برعکس آن چندان صادق نیست. درواقع، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مردان وقتی باغرور و یا حتی خجالت رفتار کنند، نسبت به زمانیکه شاد به نظر می‌رسند، جذابیت بیشتری دارند. کمتر لبخند زدن باعث می‌شود مردان مردانه‌تر به نظر برسند.
8. پنهان کردن فکر
روانشناسان در گذشته تصور می‌کردند که یک لبخند واقعی هیچوقت دروغ نمی‌گوید. لبخند‌های دروغین و مصنوعی فقط دهان را درگیر می‌کند درحالیکه لبخندهای واقعی به چشم‌ها نیز می‌رسد. اما در تحقیقات اخیر مشخص شده است که 80% از افرادیکه لبخند مصنوعی می‌زنند می‌توانند تاثیر لبخند بر روی چشم‌ها را نیز تقلید کنند. پس از لبخند می‌توان برای پنهان کردن چیزی که واقعاً به آن فکر می‌کنیم استفاده کنیم اما با این وجود ساختن یک لبخند مصنوعی چندان آسان نیست زیرا زمان‌بندی آن باید درست باشد. رمز ایجاد یک لبخند قابل‌اعتماد این است که شروع کُندی دارد، یعنی نیم‌ثانیه طول می‌کشد تا روی صورت پخش شود. یک تحقیق نشان داده است که در مقایسه با یک لبخند با شروع سریع (یک دهم ثانیه)، لبخندهای با شروع کُندتر قابل‌اطمینان‌تر، واقعی‌تر و جذاب‌تر تلقی می‌شوند.
9. برای پول درآوردن
در موارد قبل بررسی کردیم که اقتصاددانان نیز ارزش لبخند را دریافته‌اند اما آیا لبخند می‌تواند واقعاً برایمان پول‌ساز باشد؟ واضح است که یک لبخند پهن از یک مستخدم می‌تواند. در تحقیقی مشخص شده که مستخدم‌هایی که لبخند می‌زنند انعام بیشتری دریافت می‌کنند. بطور‌کلی‌تر افرادی که در صنایع خدماتی هستند، مثل مهمانداران هواپیما یا آنها که در بخش سرگرمی و میهمان‌نوازی هستند، برای لبخند زدن به مشتریان خود پول می‌گیرند. اما مراقب باشید. تضاد مداوم بین آنچه واقعاً احساس می‌شود و آنچه نشان داده می‌شود می‌تواند موجب خستگی فرد و فرسودگی شغلی شود.
10. لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند
یکی از ساده‌ترین لذت‌های زندگی که معمولاً به‌خاطر خودکار بودن آن دیده نمی‌شود زمانی است که به کسی لبخند می‌زنید و او در جواب به شما لبخند می‌زند.اما همانطور که ممکن است متوجه شده باشید همه آدمها در جواب یک لبخند، لبخند نمی‌زنند. حدود 50% از افراد اینگونه رفتار می‌کنند. در مقایسه معمولاً هیچکس اخم را با اخم جواب نمی‌دهد.
لبخند برای طول‌عمر
اگر هیچکدام از این تحقیقات نتوانست لبخندی روی لبان شما بنشاند این را هم در نظر بگیرید: افرادی که زیاد لبخند می‌زنند معمولاً بیشتر عمر می‌کنند.
شاید حالا دلیلی برای لبخند زدن پیدا کرده باشید

البته دیگه نه تا این حد. همون لبخند کوچولو کافیه

                          زنگ تفریح

یارو زنگ می زنه 110 میگه:

آقا به دادم برسین. پدال گاز و ترمز و کلاچ و فرمون و دنده و همه چیو دزدیدن.

پلیسه می گه: آقا نگران نباش. برو صندلیه جلو بشین

سلام به خانم مریم احمدی عزیز.

عجب خونه با عشقی داری شما.

من که خیلی خوشم اومد .

موفق باشی عزیزم.

aşka sürgün نوشت:
 

سلام اشکا سورگون چه اسم سختی گذاشتی.

این خانم احمدی اصلا خیلی باحاله تازه کجاش و دیدی.

انقدر خوش اخلاقه که ادم باهاشون احساس راحتی می کنه.

امیدوارم از مطالب جالبی که میذاره نهایت استفاده رو ببری.

و در اخر دوسستتون دارم خانم احمدی.

سلام دوست جون جدیدم، اشکا سورگون ( به قول بهزاد چه اسم سختی داری. جان من اسمای راحتتر واسه خودتون بذارین من گناه دارم، سختمه بگم)

عزیز دلم به خونه ی قلب من خوش اومدی. امیدوارم عاشق خونه ی پر از عشقم بشی و بازم بیای سراغم.

منتظرتم گل نوشگفته ی باغ دلم.

مراقب خودت باش عزیزم

سلام به بهترین بهزاد دنیا

الهی قربون شکل ماهت بشم پسر نازنینم تو که از خجالت آبم کردی پسری. عرقا داره شُر شُر میریزه.

حالا زیادی ازم تعریف کنی یه وقت دوست جدیدمون باورش می شه ها. فک می کنه خبریه. نه بابا هیچ خبری نیست. منم یه مریمم مث بقیه ی مریمای دنیا.  تو از بس با محبت تشریف داری و خودت خوب و باحالی همه رو مث خودت می بینی گلم.

بهزاد جون! منم مث تو امیدوارم همه ی دوستا چه قدیمی چه تازه وارد از مطالبی که می ذارم خوششون بیاد و نهایت استفاده رو ببرن.

منم خیلی خیلی خیلی دوست دارم عزیزم.

مراقب خودت باش

سلام به خانم احمدی و اقا بهزاد البته اگه اشتباه نکنم.

این اسمی که من برای خودم گذاشتم به معنی((تبعید شده عشق))هستش.

ولی من اسم خودم ثمر عابدی هستش.

و اینکه تازه 18 ساله شدم و دو ساله که به زور خانواده شوهر کردم.

دیگه همین.

سلام ثمر خانم

حالا بهتر شد.

 سلام عزیزم. من هنوز انتخاب رشتمو وارد نکردم. البته به یه مشاور نشون دادم. اونم یکم نصیحت کرد.مهسا چه شهری زد؟ تهران میره؟ ایشالا دولتی قبوله.

سلام پرنیان جون خوشگل و ملوسم.

ماشالله ما دیروز شونصدتا مشاور داشتیم. آره خانومی مهسا فقط تهرانو زده. آخه خیلی مامانیه و نمی تونه از مامان خوشگلش دل بکنه

عزیز دلم نگرن نباش تا بیست و سوم وقت داری. توی خود سازمان سنجش هم می تونی انتخاب رشته ی مجازی کنی. ایشالله هر جا دوس داری قبول میشی. بیا تو هی واسه ما دعا کن ما هی واسه تو چه طوره؟ آخه می گن اگه آدم واسه دیگران دعا کنه دعاش زودتر می گیره.

پس شروع کن. اول دستا بالا. من می گم تو بگو آمین

پرودگارا دل کنکوری های ما را هنگام خواندن نتایج کنکور شاد بگردان ....

بقیه اشو تو بگو گلم

 مراقب خودت باش کوچولوی خوشگل و مهربونم

چشم.من همیشه براتون دعا میکنم. حالا شما دستاتو ببر بالا...

خدایا دل همه ی مادرای گل دنیارو با دیدن موفقیت بچه هاشون شاد کن...الهی امین. 

مریم جون سلام

اووووووووووووووووووووووه چه خبره اینجا . بابا دمت گرم

امتیاز من 9 شد . پس اعصاب مصاب تعطیله اینو خودمم میدونستم . چون موقعی که خشمگین میشم ....

تست بعدی هم 46 شدم . حالا خوبه یا بد؟

سلام گندم خوشگل و مهربونم.

خیلی خوشحالم که بعد از چند روزی غیبت، دوباره به خونه ی من اومدی. خانومی حداقل زودتر میگفتی داری میای دم درو یه آب جارو میزدم. این جوری آبروم رفت.

در ضمن خالی نبند! به چهره ی ملیح و مهربون و بشاشت نمیاد اعصاب معصاب نداشته باشی. شکسته نفسی نکن. 

جواب اون یکی تسته رو هم که گذاشتم میفهمی خوبه یا بد. ایشالله که خوبه

امیدوارم همیشه گل لبخند رو لبات شکوفا باشه و غم به سراغ دل کوچولو و مهربونت نیاد. 

خیلی دوستت دارم. پسر گلتو از طرف من ببوس

مراقب خودت باش نازنینم  

سلام دوستای مهربون و دوست داشتنی ام

پاسخ  مسابقه ی ذهن برتر هفته ی گذشته

کتاب: خیلی ساده خداحافظ

نویسنده: رزانا خوشبخت

صفحات: 90- 91- 92

برنده ی این مسابقه  n-s ( نازنین خانوم) و far121 ( بهزاد خان گل)

به امید اینکه این هفته برنده ی بیشتری داشته باشیم.

موفق باشید

صابخونه مهمون نمیخوای؟؟؟

من تازه اومدم اینجا غریبم ... :))