صفحه:   12
نمایش:   331 - 360
تعداد کل صفحه:   16
تعداد کل موضوع ها:   463


<<    <      >    >>
   صفحه:
7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 

روزنگار کتاب امروز
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 شهریور 1391 - 11:21 ق.ظ

سلام به همگی

من بلاخره موفق شدم سهیلا رو شروع کنم .......

الان صفحه 212 هستم..........

البته خیلی کند پیش میرم چون کارام زیاد ولی خب از هیچی بهتره


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 10 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 21

392 مرتبه در 71 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 524 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 شهریور 1391 - 10:55 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااام

خیلی خیلی دلتنگ دوستای گلم بودم

یه هفته مسافرت بودم و وقتی نداشتم رمان بخونم

فعلا که دارم همون رمان این روزهارو میخونم.

به جایی رسیدم که الهه و سیاوش مشغول کل کل بعد از عقدشون هستن

خیلی خوبه فعلا


هوای تو دارم...چه هوای لطیفیست برای نفس کشیدن
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 شهریور 1391 - 10:53 ق.ظ

سلام بر همه عزیزان

من کتاب ... از یه نشر دیگه داشتم میخوندم که امروز تموم شد .

کتاب بعدی که میخوام شروع کنم تردیده .

 

عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 شهریور 1391 - 08:52 ب.ظ

سلام بچه ها من دیروز ظهر عاشق منتظر و شروع کردم به خوندن و تا امروز بعد از ظهر تموم کردم.

بعدش یه یکی دو ساعتی استراحت کردم،بعدش نشستم سریال عمر گل لاله رو دیدم.

الانم دارم کتاب نوا رو می خونم.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 27 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 13

408 مرتبه در 95 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 شهریور 1391 - 01:49 ب.ظ

خوبید عزیزان من

عاشق منتظر رو خوندم تموم  شد خوب بود به نظرم که  داستان پریزاد و سام قشنگتر بود

تا بعد بای

عضو سایت تاریخ عضویت: 7 شهریور 1391

پیام های ارسالی: 5
اعتبار: 5

142 مرتبه در 18 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 92 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 شهریور 1391 - 04:13 ب.ظ

 

من دارم همدم خاطره ها رو میخونم!!! وا، درسته که قدیمیه واس سال89 هستش ولی دلیل نمیشه که به من بخندیدا ،گفته باشم ......

رسیدم به اونجا که زلزله میااد و مامان و بابای سارا میرن زیر آوار و میمیرن ،.......

راستش تا این تیکه رو خوندم انقدگریم گرفت و پریدم مامان مریممو بغل کرددددددددددددددددددددددددددددددم....................

آخی............ایشالا مامان و بابای گلم همیشه سالم باشن...

                                                                                      آمیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین....................

 


عشق را از ماهی بیاموز که چه بی پایان ، آب را پر از بوسه های بی پاسخ می کند...
عضو سایت تاریخ عضویت: 10 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 21

392 مرتبه در 71 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 524 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 شهریور 1391 - 11:42 ب.ظ

سلااااااااااام دوست جونای گل خودم

چقدر رمان این روزها نازه آخه...

به قسمتی رسیدم که سحر برگشته ایران و سیاوش دوباره هوایی شده!!!!!!


هوای تو دارم...چه هوای لطیفیست برای نفس کشیدن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 شهریور 1391 - 03:34 ب.ظ

سلام دوستان من چند روزیه دارم مجنون تر از فرهادو میخونم الانم جلد دوم ص 1027هستم خیلی دلم میخواست نظرمو تو قسمت نقد ده روزه بنویسم برای همین صبر کردم تمومش کنم بعد بیام نظر بدم .


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 شهریور 1391 - 07:31 ب.ظ

سلام بچه ها.

من از یک ساعت پیش نشستم دارم رویای خام و می خونم.

برای بار دوم.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 29 مرداد 1391

پیام های ارسالی: 3
اعتبار: 14

163 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 196 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 شهریور 1391 - 02:37 ب.ظ

من هنوز صفحات اول شوق وصالم!


هرگاه دشمنانت زیاد شدند،بدان که تعالی یافته ای و حرفی برای گفتن داری... :))
عضو سایت تاریخ عضویت: 10 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 21

392 مرتبه در 71 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 524 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 شهریور 1391 - 11:45 ب.ظ

سلام دوستای جون ...

رمان زیبای این روزهارو خوندم و تموم شد

و

الان میخوام رمان بسامه رو بخونم.


هوای تو دارم...چه هوای لطیفیست برای نفس کشیدن
عضو سایت موقعیت: ساری
تاریخ عضویت: 23 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 82
اعتبار: 22

978 مرتبه در 192 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 551 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 10:58 ق.ظ

 

بچه ها من یادم رفت وقتی شروع کردم بیام ثبتش کنم. من سه روز پیش رمان چشمهایت مال من رو شروع کردم و امروز تمومش کردم. از اواسط کتاب، داستان واسم جذابتر شد و خیلی خیلی لذت بردم. کلا قلم خانوم اکبری حس خوبی به من میده. کتاب ملکه ی جنوب و نازکترین حریر نوازش هم خیلی به دلم نشست. از همین فاصله و همین جا از خانوم اکبری یه تشکر ویژه میکنم.

فعلا کتاب دیگه ای تو نظرم نیست بخونم.


"حالم خوب است" هایم را ببخش! دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم... صمیم
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 12:03 ق.ظ

بالاخره مجنون تر از فرهادو تموم کردم

این چند روز اونقدر فکرمو به خودش مشغول کرده بود که وقتی بیرونم میرفتم پشت چراغ قرمز که می ایستادم  هر لحظه اتفاقات بین محراب و پری که خیلی  تو ماشین پشت چراغ قرمز بگو مگو میکردند میومد تو ذهنم . با شخصیت هاش زندگی کردم .درست مثل روزایی که با شخصیت های کتابای خودم زندگی میکنم  خیلی عالی بود .


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
mzm
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 18

817 مرتبه در 193 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 735 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 09:09 ب.ظ

سلام به دوستان گلم :

من تو این چند وقت که اینترنتم قطع شده بود خیلی از کتاب هارو باز خونی کردم مثل طلایه و پرنده بهشتی و اهو و سپیده و وقتی بزرگ شدم ودر حال حاضر می خواهم کتاب شاه ماهی رو برای بار دوم بخونم تا ببینیم این کتاب جدید نشر علی کی می خواد به مرحله چاپ برسه !می دونم نشر علی هم فهمیده من صبرم زیاده ولی ما هم خدایی داریم خدا هوای ما ادمهای صبور رو داره.......


دوستان پاک چوبهای خیسی هستند که با اتش نه می سوزند و نه خاکستر می شوند .
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 شهریور 1391 - 06:43 ب.ظ

سلام برهمگی وقت بخیر

بنده 10 روزی میشه که تردید رو شروع کردم ولی چون این ده روز خیلی سرم گرم بود  نتونسته بودم تمومش کنم .

تا اینکه امروز بالاخره 400 صفحه خوندم تموم شد .

کتاب قشنگیه .

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 شهریور 1391 - 10:25 ق.ظ

سلام بر همه دوستای گلم

من دارم شوق وصال رو می خونم .

دوستان عزیز یه خواهشی دارم تورو خدا آخر کتاب رو نگید چی میشه ، آخه خوب خیلیا مثل من دوست ندارن بدونن آخر کتاب چی میشه . اگر بدونیم پس چرا داریم وقتمونو میذاریم و می خونیمش : ( (

من در مورد آن سوی مرز عشق این تجربه تلخ رو داشتم واسه همینم اون جذابیتی رو که باید ، برای من نداشت آخه بچه ها گفته بودن آخرش چی میشه .

حالا در مورد دنیارو رها کن ،داشتم نظر دوستای گلمونو می خوندم که یهو یکی اصل قضیرو که مثل اینکه برا همه معما شده بوده رو کرد .

وای انقده حرصم گرفت : )

باور کنید چشامو بستمو از اون قسمت رد شدم که نفهمم چی به چی بود ، ولی ای دل غافل که بازم دلم طاقت نیاورد برگشتم تا برا دوست خوبم پ خ بذارم و بخوام  دیگه اصل قضیرو رو نکنن که متاسفانه اندفعه چون حساس شده بودم اتفاقا چشمام دنبال همون یه تیکه بود : ) ) ) )

خلاصه حالا باید سعی کنم حالا حالاها این کتابو نخونم بلکه باعث بشه یادم بره که چی شد ه بوده : ( (

عضو سایت تاریخ عضویت: 28 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 11
اعتبار: 51

353 مرتبه در 126 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 319 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 شهریور 1391 - 11:03 ب.ظ

سلام و شب بخیر

فعلا" دارم می رم سراغ کتاب قلب بلوری...از مقدمه ش خوشم اومد،خریدمش!

ببینم چطوریه...یه کتابفروشیه تو سعادت آباد که همه کتابهای نشر علی اول اونجا می یاد...همیشه به روزه!من هر چی رو که گیر نمی یارم اونجا پیدا می کنم!


تو آمدی و عطر گلهای بهشتی پراکنده شد و من هستیم را از نو با نامت آغازیدم...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1391 - 03:46 ب.ظ

سلام دوستای گلم

من شوق وصال رو تموم کردم . جالب بود .

همگی موفق باشید .

عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 شهریور 1391 - 09:07 ق.ظ

سلام عزیزای دلم.

من بالاخره بعد از کلی تآخیر کتاب آنسوی مرز عشقو تموم کردم. حقیقتش اوایل کتاب زیاد جذبم نکرد شاید به خاطر همین کمی آروم خوندمش اما از نیمه های کتاب به بعد هیجان داستان زیاد شد. یه بار دیگم گفته بودم از اینکه داستان درمورد تفاوت عقاید دینی دو نفر بود خوشم اومد. از همه بیشتر عاشق قسمتاییش که جیمی توی عراق بود شدم. خیلی صحنه های جالبی داشت. مطالب دیگه ای که به نظرم میرسه رو واسه خود فرناز جون پ خ می نویسم . چون دیگه بخش راهنمای کتاب یا نقد ده روزه فعلا نداریم. شما همین قد بسه تونه .

از امشب می خوام برم سراغ کتاب آهو . حالا اون کی تموم بشه خدا داند.

دوستتون دارم. مراقب خودتون باشین 


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 شهریور 1391 - 09:08 ب.ظ

سلام رفقا

از بس کتاب تکراری خوندم خسته شدم

الان برای بار سوم دارم ایلگار و میخونم

بابا اگر کتابی سراغ دارید بگین

مردم از بی کتابی


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 5 شهریور 1391

پیام های ارسالی: 3
اعتبار: 7

62 مرتبه در 18 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 117 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 شهریور 1391 - 11:11 ق.ظ

سلام

این همه کتاب خوب چاپ شده...سپیده،این روزها،خنجر...گوشه های پنهان خانم فولادی...

اینا همه شون خوبن!


شمیسا هلالی
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1391 - 02:28 ق.ظ

سلام به دوستای گلم ایشالاکه همتون خوب باشید

من تواین مدت که اینجاسرنزدم چندتایی کتاب خوندم که یادم نیست کدوماشوگذاشتم کدوماشونه اماالان میخام برم سپیده روشروع کنم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 29 مرداد 1391

پیام های ارسالی: 3
اعتبار: 14

163 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 196 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1391 - 10:03 ب.ظ

بعد از تمام کردن کتاب "نسیم انتظار" می خوام برم "سپیده" رو شروع کنم.خیلی تعریفش رو شنیدم.


هرگاه دشمنانت زیاد شدند،بدان که تعالی یافته ای و حرفی برای گفتن داری... :))
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 شهریور 1391 - 04:39 ب.ظ

 سلام دوستان گلم

هر چند این روزهای پایانی تابستون وقت کمه ونمیشه زیاد سر کتاب نشست..............ولی....................

من کتاب " نگاهم کن " خانم الهام قسیم رو دو روز پیش شروع کردم والآن تموم کردم .

جالب بود .خوشم اومد ...................

تا بعد بدرود...........

 

 

 


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت موقعیت: ساری
تاریخ عضویت: 23 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 82
اعتبار: 22

978 مرتبه در 192 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 551 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 10:30 ب.ظ

سلام

من میخوام باز باران رو دوباره شروع کنم

امیدوارم وقتم بهم اجازه بده تا پایانش برم


"حالم خوب است" هایم را ببخش! دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم... صمیم
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 08:18 ب.ظ

 

سلام خوشگل موشگلا!

 من دارم کتاب آهو رو میخونم الان صفحه ی 100 ام . از سبک نگارش افسانه جون خیلی خوشم اومد از همون صفحه ی اول آدمو می گیره.

دمت گرم افسانه جون! بذار برم ببینم بقیه اشو چیکار کردی دختر خوب

الان رسیدم به صفحه ی 350 . خداییش به عمرم انقد کتابیو تند تند نخونده بودم.

عاشق قلمت شدم افسانه. خودمونیما! خیلی خوشگل می نویسی دوس جون


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 01:21 ق.ظ

سلام به دوستای گلم

خوبید؟من همونطورکه گفتم دارم سپیده روبااعمال شاقه میخونم !!!!!!!!فکرکنیدبااینهمه کارمن هرجامیرم باهامه  حتی چندصفحه بتونم میخونم خداییش جذابه الان تاصفحه 300خوندم راستشوبخواین بیشترازخوده سپیده من ازعطاخوشم اومده خیلی بچه توپیه !


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 19 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 35
اعتبار: 30

479 مرتبه در 108 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 829 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 09:20 ب.ظ

 سلام دوستان 

خوبیدددددددددددددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بابا من که بیچاره شدم از دست این امتحانات !خدا کنه قبول شم !

من بالاخره موفق به خوندن این روزها شدم !هورااااااااااا 

جاتون خالی حسابی حرص خوردیم از دست لجبازیهای شخصیت های این کتاب!

حالا 3 تا رمان نخونده  از این نشر دارم :1.رویای خام 2.آنسوی مرز عشق 3.وسعت غریب

ایشالا اگه امتحاناتمو قبول شم شروع میکنم به خوندنشون الان لحظات شیرین اضطراب داشتن رو سپری میکنم


سر به هوا نیستــــم امــــا... همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم!حال عجیبـــی ست... دیدن همان آسمان که شاید "تو" ... دقایقی پیش به آن نگاه کـــرده ای...
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 شهریور 1391

پیام های ارسالی: 4
اعتبار: 7

130 مرتبه در 20 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 767 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 29 شهریور 1391 - 11:28 ب.ظ

دوستای گوگولی جیلی خودم سلام.

من امروز دنیا را رها کن و خوندم و الانم میرم هوسو شروع کنم

فعلا شب خوش


کور و کر و لال..... با مغزت راه برو..... ~~~~Sadegh_bi dalil~~~~
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 شهریور 1391 - 09:12 ق.ظ

سلام به همه ی دوستام!!!!!!!!!!!

من دچار رکود کتابخوانی شدم و کتفردگی ( افسردگی کتابی) گرفتم . چند روزه از بی حوصلگی چند صفحه ای از نوا خوندم . چند صفحه شاه ماهی چند صفحه در امتداد حسرت چند صفحه از سایه ای در غبار و دوبار هم هر پنج جلد گرگ و میش رو خوندم !!!!!!! اما بازم دلم یه کتاب تازه تر میخواد . شاید از اینجا که رفتم برای بار شونصدم بسامه رو بخونم

شب همگی قشنگ


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .

<<    <      >    >>
   صفحه:
7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   2 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*