صفحه:   16
نمایش:   451 - 480
تعداد کل صفحه:   20
تعداد کل موضوع ها:   578


<<    <      >    >>
   صفحه:
11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 

مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 15 مرداد 1391

پیام های ارسالی: 59
اعتبار: 28

1181 مرتبه در 208 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1032 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1391 - 03:55 ب.ظ

مریم احمدی نوشت:
 

به سلامتی اونی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکم کنه درکم می کنه.
به سلامتی اونی که درد دل همه رو گوش میده اما معلوم نیس خودش کجا درد دل می کنه.
به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه .
به سلامتی اونی که خطش اعتباریه ولی معرفتش دائمیه!
به سلامتی اونی که به پدر و مادرش احترام می ذاره و می دونه تو خونه ای که بزرگترها کوچیک بشن؛ کوچیکترها هرگز بزرگ نمی شن.
به سلامتی اونی که وقتی تو تاکسی دید بغلیش پول نداره، به راننده گفت : پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن!
به سلامتی اونی که بی کسه، ولی ناکس نیست.
به سلامتی اونی که چه عشقش پیشش باشه چه نباشه چشمش مثل فانوس دریایی نمی چرخه.
به سلامتی اونی که حاضره زیر بارون خیس بشه ولی سوار ماشین هر کسی نشه.
به سلامتی اونی که وقتی بُردم گفت : رفیق منه.  وقتی باختم گفت: من رفیقتم.
به سلامتی اونی که وقتی بهش زنگ می زنی و خوابه، واسه اینکه دلتو نشکنه می گه: خوب شد زنگ زدی؛ باید بیدار می شدم.
به سلامتی اونی که دلش از یکی دیگه گرفته ولی برای اینکه خودشو  آروم کنه می گه بخاطر غروب پاییزه.
به سلامتی اونی که دوستت دارم رو درک می کنه و اونو به حساب کمبودات نمی ذاره.
به سلامتی اونی که مارو همین جوری که هستیم دوست داره.

 

 

اسیرتم رفیق................بزن زنگو...واسه مریمی:))

 


جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.
عضو سایت تاریخ عضویت: 15 مرداد 1391

پیام های ارسالی: 59
اعتبار: 28

1181 مرتبه در 208 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1032 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 شهریور 1391 - 04:03 ب.ظ

سلام بر مریم عزیزم

نا قابله مریم جون...بابت همۀ مطالب قشنگت...قربونت فرشته

125 Red Roses Heart Shaped Arrangement


جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 03:15 ب.ظ

 

سلام دوس جونا.

چند روز خونه نبودم. همین الان از راه رسیدم هنوز مانتو تنمه. اومدم اول بهتون یه خبر خوش بدم بعد یه خبر خوش دیگه  و بعدش هم دیگه بیام هر لحظه باهاتون باشم.

اولیش این که مهسا رشته مهندسی آب، کشاورزی که زیر مجموعه ی عمرانه دانشگاه تهران قبول شده . هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

من که از خوشحالی دارم تو عرش سیر میکنم.

دومیش هم این که کتابم تموم شده و به ادمین تحویلش دادم دیگه باید واسه زودتر چاپ شدنش دستمو ببرم بالا و هی دعا دعا کنم.

................. فعلاً همینا رو داشته باشین برم مانتو مو دربیارم. تا شب در خدمتتون هستم. میام خدمتتون. تک تک .( فداتون)

می بوسمتون. دلم تنگتون بود


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 150
اعتبار: 37

2181 مرتبه در 519 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2307 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 02:38 ب.ظ

سلام عزیزم.

تبریک ........تبریک......

اول بخاطر مهسا..((من هیچوقت نمیدونستم که مهندسی کشاورزی شاخه عمرانه)) خوشحالم که رشته مورد علاقشو قبول شد.

دوم بخاطر روی ماهت که بعداز تموم کردن کتابت مطمئنم خندونه...

ماهم برات دعا میکنیم..ایشالا زودی چاپ میشه... 


دعا، "تقدیر" الهی را "تغییر" میدهد.هرچند محکم وقطعی باشد..امام صادق(ع)
عضو سایت تاریخ عضویت: 15 مرداد 1391

پیام های ارسالی: 59
اعتبار: 28

1181 مرتبه در 208 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1032 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 04:43 ب.ظ

سلام مریم جون

اول از همه تبریک میگم عزیزم بابت قبولی مهسا جون،دوم تبریک میگم بابت کتابت...انشاا... بدون هیچ مشکلی مجوز میگیره و سریع چاپ میشه...


جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست.
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 07:45 ب.ظ

به به چه خبرای خوبی در این تعطیلات  به گوش میرسد.

من معتقدم وقتی بچه ها دانشگاه قبول میشن اول باید به مامانشون تبریک بگیم بعد به خودشون ،مریم جان خسته نباشی  خیلی خوشحالم که خوشحالی.

امیدوارم کتابت رو هم هر چه زودتر تو کتابفروشی ها ببینیم.

قربانت.نیلوفر


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 08:58 ب.ظ

برای همهء پدر و مادرها بهترین اتفاق زندگیشون موفقیت بچه هاشونه و حتی از موفقیت خود آدم هم مهمتره. مخصوصا قبولی کنکور که به نظر من یکی از مهمترین مراحل زندگیه و مطمئنم از مدتها قبل برای همهء اعضای خانواده استرس زا بوده و انتظار کشیدین تا روز خوش پیروزی از راه رسیده.

به هر دوتون تبریک میگم مادر و دختر عزیز! البته بهتره بگم به هر چهار تاتون تبریک میگم هم به شما دو نفر و هم به بابای مهسا و خواهرش. امیدوارم در آینده پشت سر هم اخبار شیرین قبولی در مقاطع بالاتر تا فوق دکترا و بعدش هم نانای نای!!!!! ایشالا!

مریم جون امیدوارم کتابت هم مراحل مختلفو خیلی زود سپری کنه و به شکل کتاب در بیاد و بهترین و موفق ترین کتاب سال هم باشه.


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت موقعیت: ساری
تاریخ عضویت: 23 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 82
اعتبار: 22

978 مرتبه در 192 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 551 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 10:48 ب.ظ

 

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ جووووون بازم شیرینی ... :))

تو این دو روزه اینقدر از این و اون شیرینی قبولی تو دانشگاه گرفتم که دیگه خجالت میکشم ... :))

مریم جوووون یه دنیااااااااااااا تبریک

هم به خودت هم به دختر خوشگلت مهسا!!

خیلی خوشحال شدم ایشالا هر دو تون همیشه موفق باشین

راستی تموم شدن رمانت رو هم تبریک میگم

دستهای ما هم واسه دعا بالاست مریم جون تنها نیستی ... :))

 


"حالم خوب است" هایم را ببخش! دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم... صمیم
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 شهریور 1391 - 10:56 ب.ظ

 

خانوما آقایون محترم توجه توجه!!

این جانب صراحتاً اعلام می دارم هر کسی از قبولی مهسا به وسیله ی سر انگشتان دهن لق من با خبر شده و به همین  مناسبت برای من پیام تبریک می فرسته لطف کنه واسه خود مهسا پیام تبریکشو بفرسته. چون مطمئنم اون جوری عروسک کوچولوی من خیلی بیشتر خوشحال میشه.

باسپاس از همکاری صمیمانه تون. 

دوستتون دارم


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 شهریور 1391 - 01:28 ق.ظ

به به بعدازمدتهادوتا خبرتوپ وخوش داریم

ازهمین تریبون ورودمهسای عزیزمونوبه خیل دانشجوها ی ممکلت تبریک میگم هم به خودش هم به مریم جون دراین مورده خاص استرس مامان باباهابیشرازبچه هاس

مهسای عزیزم ایشالاکه به همه آرزوها ی بزرگوکوچیکت برسی وهمه مراحل زندگیتومثل این باموفقیت پشت سربذاری

مریم جون ایشالاکه کتابت بدون مشکل ازصافی ردمیشه وهرچه زودتر چاپ میشه ماکه دست به دعاییم اگرقابل باشیم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 07:08 ب.ظ

                                                    

                                                                             ذهن برتر

با گفتن این جملات خاطرش را جمع کرد که کار درستی کرده است. به در تکیه زد، بغض داشت خفه اش می کرد. اشک راه خود از روی گونه اش باز کرد و به پایین سرازیر شد. صدای هق هقش بلند شد. تا کنون کسی با او این گونه برخورد نکرده بود. به قول معروف آش نخورده و دهان سوخته. روی زمین نشست، پاهایش را بغل کرد و از ته دل گریست. با گذاشته شدن دستی روی شانه اش سر بلند کرد و اشکش از ریختن باز ماند. با پشت دست اشکش را پاک کرد و به سرعت بلند شد و ایستاد. نگاه نگران ... باعث شد لبخندی بر لب بیاورد:

-چی شده؟

به سرعت جواب داد: هیچی، دلم گرفته بود.

... چشمهایش را تنگ کرد و با بدبینی پرسید:

-چه دل گرفتگی بعد از اون قهقه نیم ساعت پیشت، چی شده؟ دروغ نگو که می فهمم.

دوباره بغض کرد و چشمانش پر از اشک شد. ... با نگرانی گفت:

-اتفاقی برای بابات اینا افتاده، بچه ها خوبن؟

-اوهوم.

...شانه ی او را گرفت و گفت:

-چی شده؟

سر بر شانه ی ... گذشت و هق هق گریه اش بلند شد. مثل ایام کودکیش او را محکم بغل گرف و گذاشت تا بغضش را خالی کند می دانست تا آرام نشود نمی تواند حرف بزند. هر چه بود دلش را واقعاً به درد آورده بود. وقتی آرام تر شد کمی از ... فاصله گرفت. هنوز هق هق خشکش بدون نم شکش در جریان بود. ... لبخندی به رویش زد و شیر آب را نشانش داد و گفت:

-یه آب به صورتت بزن.

به طرف شیر آب رفت و آن را باز کرد. خنکای آب حس خوبی به او داد. نفس عمیقی کشید. حس می کرد سبکتر شده است. سنگینی نگاه ... را حس می کرد. بدون این که به طرفش سر بلند کند گفت:

-مامان یه اشتباهی کردم.

... در سکوت منتظر ادامه ی حرف او بود. نفس عمیقی کشید و گفت:

-روزای اولی که اومدیم این جا یادتونه؟

 این کتاب در سال 1389 چاپ شده. نویسنده اشم خانومه( عجب راهنمای ای کردم جون خودم. 99 درصد نویسنده هامون خانومن دیگه نه؟ ) خب اینم راهنماییه دیگه نیس؟

شما اگه بازم راهنمایی خواستین بپرسین.

حالا نیاین بگین تو جیب جا میشه :)

 


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 شهریور 1391 - 08:50 ق.ظ

سلام مریم جونم

عزیزم خیلییییییییییییی خوشحال شدم .

مهسا جان تبریک تبریک ، انشاالله روز به روز موفق تر از قبل باشی گلم . دوران قشنگی از زندگیتو داری شروع می کنی قدرش رو بدون که به سرعت می گذره و فقط خاطراتش می مونه : ))

مریم جان به کل خانواده تبریک عرض می کنم ،کتاب خوشگلت هم انشاالله به زودی به دستمون می رسه .

موفق و پاینده باشید .

عضو سایت تاریخ عضویت: 27 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 13

408 مرتبه در 95 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 شهریور 1391 - 09:53 ق.ظ

 

مهسا جون تبریک میگم اارزو میکنم به موفقیتهای بیشتری برسی

عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 شهریور 1391 - 10:25 ب.ظ

سلام مریم جون خوبی عزیزم

برای موفقیت مهسای عزیز بهت تبریک گفتم ولی دوباره تبریک میگم امیدوارم در تمام مراحل زندگیش زیر سایه ای پدر و مادر مهربونش موفق باشه

برای کتابتم تبریک میگم امیدوارم بقیه مراحلم با موفقیت و سریع پشت سر هم بگذرونه و زود چاپ بشه و به دستمون برسه عزیزم

بوس


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 شهریور 1391 - 09:00 ق.ظ

                                               شعر

 

بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو
برو ولی به خاطر دل شکسته ام بمون

به موندن تو عاشقم به رفتن تو مبتلا
شکسته ام ولی برو ، بریده ام ولی بیا

چه عاشقانه زیستم چه بی صدا گریستم
چه ساده با تو هستم و چه ساده بی تو نیستم

تو را نفس کشیدم و به گریه با تو ساختم
چه دیر عاشقت شدم چه دیرتر شناختم

تو با منی و بی توأم ببین چه گریه آوره
سکوت کن سکوت کن سکوت حرف آخره

ببین چه سرد و بی صدا ببین چه صاف و ساده ام
گلی که دوست داشتم به دست باد داده ام

بمون که بی تو زندگی تقاص اشتباهمه
عذاب دوست داشتن تلافی گناهمه

""عبدالجبار کاکایی""

 

 


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 شهریور 1391 - 01:26 ب.ظ

سلام مریم جون خسته نباشید میگم بهت ایشا اله همیشه خوشحال باشی موفقیت مهسا رو هم به تو وپدرش تبریک میگم


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 8 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 49
اعتبار: 61

1582 مرتبه در 293 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2325 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 27 شهریور 1391 - 05:35 ب.ظ

مریم جان تبریک میگم عزیزم

هم بابت قبولی مهسای نازنین و هم اتمام رمان از همین الان منتظرم تا بخونمش

انشاالله زیر سایه خداوند همواره موفق باشید.

 

ماندگار باشید.


بی انتهاترین جاده دنیا، جاده معرفت است و کمتر کسی قادر به پیمودن آن است... آهای تو که آخر جاده ای سلام...
عضو سایت تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 150
اعتبار: 37

2181 مرتبه در 519 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2307 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 27 شهریور 1391 - 06:00 ب.ظ

اینم یه شعر قشنگ تقدیم به مریم خانومی:

با هر بهانه و هوسی عاشقت شدست

فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شدست



چیزی ز ماه بودن تو کم نمی شود

گیرم که برکه ایی نفسی عاشقت شدست



ای سیب سرخ غلتزنان در مسیر رود

یک شهر تا به من برسی عاشقت شدست



پر می کشی و وای به حال پرنده ایی

کز پشت میله ی قفسی عاشقت شدست



ایینه ایی و اه که هرگز برای تو

فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شدست 

فاضل نظری

اینروزها رفتم تو فاز شعرهای فاضل نظری.بین خودمون بمونه.تازه کشفش کردم.ازمرحله پرتما......


دعا، "تقدیر" الهی را "تغییر" میدهد.هرچند محکم وقطعی باشد..امام صادق(ع)
عضو سایت تاریخ عضویت: 14 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 30
اعتبار: 20

947 مرتبه در 156 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 935 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 27 شهریور 1391 - 06:41 ب.ظ

هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووورااااااااااااااااا

مریم جون بهتون تبریک می گم.

خیلی خوشحالم که مهسا رشته ی مورد علاقشو قبول شد.

این گل خوشگل هم تقدیم به مریم جون و مهسای عزیزم.

www.AsanPic.com


گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم .
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 09:50 ق.ظ

مریم جون سلام خوبی عزیز دلم

مزاحم شدم بی موقع عزیزم

اومدم بگم کمرنگ شدی گلی

مادر خانم مهندس شدی کم پیدا شدی

ما رو از نوشته های زیبات بی بهره کردی خانمی


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
Ana
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 97
اعتبار: 96

2629 مرتبه در 456 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2332 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 10:20 ق.ظ

سلام مریم جون...چه طوری شووما؟؟؟حالدون خبس؟

تبریک به خاطری تمام شدن کتابدون و قبولی مهسا جون...ایشالا عروسی شو وا جشن بیگیرید همگی با هم...

این دسته گل مالی موفقیت مادرس

این دسته گلم اااا مالی دخدرس...مهسا جون عزیزم مبارکت باشد...نوشی جونت خانم مهندس...ایشالا فارغ التحیلیتو جشن بیگیریم


هیچ کس همراه نیست.....تنهای اول
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 07:05 ب.ظ

ببینم لپ کشونیا یعنی هیشکی جواب ذهن برتر این هفته رو نمی دونه؟

ای بابا آبرومونو نبرین حداقل بیاین یه چیزی حدس بزنین و بگین. راهنمایی هم که کردم


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 07:24 ب.ظ

 


آخرین اخبار درباره سرطان از بیمارستان جان هاپکینز

 

 

هر شخص دارای سلول های سرطانی در بدن خود است . این سلول های سرطانی در آزمایشهای استاندارد خود را نشان نمی دهند تا آنکه به مقدار چند میلیارد سلول افزایش یابند.  سلولهای سرطانی بین شش تا ده مرتبه در دوره زندگی یک انسان پیدا می شوند. زمانی که سیستم ایمنی انسان قوی باشد سلولهای سرطانی از بین می روند و از ایجاد تومور سرطانی جلوگیری می شود. زمانی که شخص بیماری سرطان دارد نشانه آنست که وی دارای کاستیهای تغذیه ای شده است . این کاستی ممکن است منشاء ژنتیک ، محیطی ، غذا ها و عواملی درشیوه زندگی باشد.  برای غلبه بر کاستی های متعدد تغذیه ای ، تغییر در رژیم غذایی شامل اضافه کردن بعضی مخلفات غذا یی ، سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. شیمی درمانی ضمن آنکه باعث مسموم کردن فوری سلول های سرطان است که سریع رشد می کند ، سلول های سالم بدن در مغز استخوان و دیواره روده ها و غیره  را که سریع رشد می کند نیز از بین می برد و می تواند سبب ضایعه عضو بدن مثل کبد ، کلیه ها و قلب و ریه ها و غیره شود.پرتوگیری ضمن آنگه سلولهای سرطانی را نابود می کند  سلولهای سالم را نیز می سوزاند، ضایع می کند وباعث تخریب آنها می شود درمان اولیه با شیمی درمانی و پرتو درمانی غالبا اندازه تومور را کاهش می دهد. بااینوصف شیمی درمانی و پرتودرمانی دراز مدت به نابودی بیشتر تومور منتج نمی شود. زمانی که بدن تحت تاثیر مسمومیت ناشی از شیمی درمانی و پرتودرمانی قرار می گیرد سیستم ایمنی در معرض خطر و نابودی واقع می شود بنا براین شخص ممکن است مقاومت خود را در برابر انواع مختلف عفونتها و پیچیدگیهای ناشی از آن از دست بدهد. شیمی درمانی و پرتو درمانی می تواند باعث جهش ژنتیکی سلولهای سرطانی گردد و مقاوم و پایدار شود ونابود کردن آن مشکل خواهد شد .جراحی می تواند باعث گسترش سلول های سرطانی به دیگر نقاط بدن شود. یک راه موثر مبارزه با سرطان غذا نرساندن به سلولهای سرطانی است . عدم رساندن مواد غذ ایی مورد نیاز سلول برای جلوگیری از افزایش و چند برابر شدن تعداد سلولها است .

 

سلولهای سرطانی از چه موادی تغذیه می شوند؟    
 

الف – قند تغذیه کننده سرطان است. با قطع مصرف قند یک عامل مهم تامین غذا برای سلولهای سرطانی قطع می شود .

 یک جانشین طبیعی بهتر عسل مانوکا یا ملاس ناشی از قند سازی است  لیکن مقدار مصرف آن باید بسیار اندک باشد.

نمک دارای افزودنی شیمیایی است که رنگ آنرا سفید می کند. جانشین بهتر، نمک حاصل از آب دریا است. 

ب – شیر باعث می شود که بدن بخصوص در سیستم گوارش (معده و روده ها ) مخاط درست کند. سرطان ا ز مخاط تغذیه

 می کند . با قطع مصرف شیر و جانشین کردن آن با شیر سویا سلولهای سرطانی در برابر بی تغذیگی قرار می گیرند.
پ – سلولهای سرطانی در محیط اسیدی مقاوم و پایدار می شوند. رژیم مبتنی بر گوشت قرمز اسیدی می شود و بهترین

آنست که ماهی خورده شود و بجای مصرف گوشت گاو مقدار کمی گوشت جوجه مرجح است. گوشت قرمز همچنین

 محتوی آنتی بیوتیک های دامی ، هرمون های رشد و انگل است که تماما بخصوص برای اشخاص مبتلا به سرطان آسیب

 رسان است .  

ت – رژیم با 80% سبزیجات تازه و آب میوه و بنشن ، دانه های نباتی ، آجیل ها و مقداری میوه بدن را در محیط قلیایی

قرار می دهد. ازغذاهای پخته شده شامل بنشن ،حدود 20%  می تواند به بدن برسد. آنزیم های زنده در آب سبزیجات تازه

 به آسانی جذب می شود و ظرف 15 دقیقه به سطوح سلولی می رسد تا سلولهای سالم را رشد کافی دهد و تقویت کند.

برای بدست آوردن آنزیم های زنده بمنظور ساختن سلول های سالم کوشش کنید آب سبزیجات تازه ( بسیاری از سبزیجات

از جمله جوانه لوبیا ) مصرف کنید و دو تا سه مرتبه در روز مقداری سبزیجات خام بخورید. آنزیم ها در حرارت 104 درجه فارنهایت (یا 40 درجه سانتیگراد) ازبین می روند.  
ت- از خوردن قهوه ، چای وشکلات که دارای کافئین زیاد است پرهیز کنید. چای سبز جانشینی بهتر و دارای خواص ضد

 سرطان است. بهترین نوشیدنی آب است. برای جلوگیری از ورود توکسین های معروف(مواد سمی ) و فلزات سنگین در

 آبهای لوله کشی به بدن ، مصرف  آب تصفیه شده یا فیلتر شده  مناسب است . از خوردن آبهای تقطیر شده پرهیز کنید.  

ج- هضم پروتئین گوشت قرمز سخت است و نیاز به مقدار زیادی آنزیم گوارشی دارد. گوشت هضم نشده که در روده ها

باقی بماند فاسد می شود و مسمومیت ایجاد می کند. دیواره های سلول سرطانی دارای پوشش پروتئین خشن است. با صرفنظر کردن از خوردن گوشت یا کمتر خوردن آن آنزیم بیشتری برای حمله به دیواره های پروتئینی سلول سرطان آزاد می شود و به بدن امکان می دهد سلول های سرطانی را از بین ببرد. 

چ- بعضی مکمل ها  سیستم ایمنی را بهبود می بخشند تا سلولهای مبارزه کننده و کشنده خود بدن را برای از بین بردن

 سلول سرطانی تقویت کنند. مکمل های دیگر نظیر ویتامین ای (E) توان برنامه ریزی کشتن سلول یعنی روش معمولی

خلاصی یافتن از سلول های آسیب دیده ، غیر ضروری و غیر لازم بدن را دارند .       
ح-سرطان بیماری جسم و روح و روان است. داشتن روحیه مثبت و پیکار جو به شخص مبارزه کننده با سرطان کمک

می کند که به بقای خود ادامه دهد. خشم و عدم بخشش و تند خویی بدن را در برابر محیط پر تنش وترشرویی قرار می دهد. بیاموزید که روحیه ای توام با عشق و بخشندگی داشته باشید. بیاموزید که همواره  حالت آرامش و دلی آرام داشته باشید و از زندگی لذت ببرید..

خ- سلول های سرطانی در محیط حاوی اکسیژن توان ماندن ندارند. ورزش روزانه و تنفس عمیق باعث می شود که

 اکسیژن به لایه های سلولی برسد . اکسیژن درمانی روش دیگرِی برای از بین بردن سلول های سرطانی است.


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 شهریور 1391 - 07:26 ب.ظ

 

 

خدایا

به خوبان جهان عزت داده ای و به بدان ثروت...

نکند ما به تماشای جهان آمده ایم؟؟

 

 

                 ♡


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 شهریور 1391 - 10:12 ق.ظ

                          تست خود شناسی

 

                   آیا شما انسان جاه طلبی هستید؟

 

1-     وقتی کسانی که از شما باهوش تر نیستند به مدارج بالاتر می رسند آزرده می شوید؟

بله - خیر - گاهی

2-     برای شما بسیار اهمیت دارد که دیگرن از دستاوردهای شما تقدیر کنند؟

بله – خیر - گاهی

3-     اگر در یک برنامه ی تلوزیونی خسته کننده منافعی برایتان وجود داشته باشد باز هم آن را تماشا می کنید؟

بله – خیر -  گاهی

4-     آیا سعی می کنید که نقاط ضعف خود را از طریق تمرین برطرف کنید؟

بله – خیر - گاهی

5-     آیا حل مشکلات را محرک روان می دانید؟

بله – خیر - گاهی

6-     آیا همیشه هدف مشخصی برای خود در نظر می گیرید که به آن برسید؟

بله – خیر - گاهی

7-     آیا غالباً در وقت استراحت هم کار می کنید؟

 بله – خیر - گاهی

8-     آیا دوست دارید که بدانید چگونه می توانید دستاوردهای خود را ترقی دهید؟

بله – خیر - گاهی

9-     آیا از دستاوردهای خود در دانشگاه یا اداره راضی بوده اید؟

بله – خیر - گاهی

10- آیا شما معتقدید که بازنده ی خوبی نیستید؟

بله – خیر - گاهی

11- آیا دوست دارید دستاوردهای خود را با دستاوردهای دیگرن مقایسه کنید؟

بله – خیر - گاهی

12- آیا شما نمی تونید در مورد فعالیتی که توجه کمی را به خود جلب می کند علاقه زیادی پیدا کنید؟

بله – خیر - گاهی

13- آیا شدیداً از انتقاد می رنجید؟

بله - خیر - گاهی

14- آیا از دانش و توانایی خود ناراضی هستید؟

بله - خیر - گاهی

15- آیا در هنگام تحصیل دوست داشتید شاگرد اول بودید؟

بله – خیر - گاهی

16- آیا افردی که در جامعه تخصصی ندارند برای اجتماع بی ارزش می دانید؟

بله – خیر - گاهی

17- آیا بازی های متداول در میهمانی ها را به دلیل آن که در آنها برنده می شوید دوست دراید؟

بله – خیر - گاهی

18- آیا آینده ی شغلی برایتان مهمتر از هر چیز دیگری است؟

بله – خیر - گاهی

19- آیا شغل غیر مطمئنی را که ترقی زیادی داشته باشد به یک شغل ثابت و مطمئن دولتی ترجیح می دهید؟

بله – خیر - گاهی

20- آیا دوست دارید رهبری یک گروه را به عهده داشته باشید؟

بله – خیر - گاهی

21- آیا فوراً  و بدون تأمل از کسی که در زندگی به مدارج بالا رسیده باشد خوشتان می آید؟

بله – خیر - گاهی

22- آیا دوست دارید وضعتان بهتر از والدینتان باشد؟

بله – خیر - گاهی

23- اگر ورزشکار بودید در مسابقاتی که مطمئن بودید در آنها نفر آخر می شوید شرکت می کردید؟

بله – خیر - گاهی

24- اگر مدیر سازمانی بودید تلاش می کردید که از کارمندانتان در هر زمینه ای بهتر باشید؟

بله – خیر - گاهی

25- آیا زمانی که از خود راضی می شوید که کاری را به خوبی به انجام رسانده باشید؟

بله – خیر - گاهی

 

 

حالا برای هر بله  2 امتیاز   برای خیر  0 امتیاز و برای گاهی 1  امتیاز منظور کنید

 


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 شهریور 1391 - 08:46 ب.ظ

سلام مریم جونم خوبی؟

من تبریک قبولی دانشگاه رو به خود مهسا جون گفتم اما دوست دارم به تو مادر نمونه هم خسته نباشید بگم دست مریزاد به خاطر زحمتهایی که کشیدی

اما درمورد تست بنده با اجازه بزرگترها امتیاز 19 را از آن خود کردم باشد که خدا مارا بیامرزدو عاقبتمان را ختم خیر نماید آمین؛))))


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 شهریور 1391 - 10:00 ب.ظ

سلام مریم جان

من هم شدم 26 توکل به خدا :))

عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 شهریور 1391 - 12:04 ق.ظ

سلام گل مریمی خوبی عزیزم

بابا دوباره تست روانشناسی، دوباره هیجان، دوباره ایجاد انگیزه آخ جون

اینجانب هدا از تهران دارای امتیاز 27 شدم

امیدوارم در این تست به نتیجه قابل قبولی برسم

تا دیدار بعد خدانگهدار


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 شهریور 1391 - 12:17 ق.ظ

سلام به مریم جونه فعال

درس عبرت نمیشه که لااقل درملاعام امتیازاته درخشانمونذارم که من شدم 29مریم جون ایندفعه روبیاوبزرگی کن آبروی مارونبرقربونه دستت خواهرجون


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 شهریور 1391 - 10:26 ق.ظ

سلام به مریم عزیزم

دلم برات یه ذره شده اول تبریک میگم هم به خودت هم مهسا جون گل خیلی خوشحال شدم هم به خاطر رشته عالی که مهسا قبول شده هم به خاطر خودت میدونم چقدر  به دخترت افتخار میکنی و قند گنده تو دلت آب شده خیلی برات خوشحالم .

الان سریع میرم به خود مهسا هم تبریگ میگم یه بوس گنده هم براش میفرستم .

ضمنا خواهر زاده منم دقیقا همین رشته و همین دانشگاه درس خونده البته الان فارغ التحصیل شده ولی رشته اش عالیه .

راستی امتیاز من 29شده زودتز جوابو بگو احتمالا من آدم مغروریم دیگه شایدم اعتماد به نفسم زیادیه نمیدونم خداکنه جلوی بزرگترا و کوچیکترا آبروم نره .

دوستت دارم و میبوسمت


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست

<<    <      >    >>
   صفحه:
11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*