صفحه:   2
نمایش:   31 - 60
تعداد کل صفحه:   16
تعداد کل موضوع ها:   463


<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 

روزنگار کتاب امروز
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 07:56 ق.ظ

 سلام دوستان کتاب خوان وکتاب دوست

چه خبر از کتاب خوندن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کجاها رسیدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من که جلد اول رویای خام صفحه 458 به اونجایی رسیدم که:

ارمین بعد از نامزدی سارا تو مغازه پوپک رو دوباره میبینه وقرار میزارن به هم بزن گنگ و...........

 تااین جایی که داستان  رو خوندم خوب واموزنده بوده حالا ببینم بعدش چی میشه.........................

تابعد بدرود..................

.


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 11:16 ق.ظ

سلام به همه دوستان گلم

دوروز نبودیما...

زری خوبم مرسی از پیشنهاد جالبت

من دارم رویای خام رو می خونم صفحه 343 هستم و دوستش دارم همش منتظرم کتاب وارد جریان بهتری بشه و روند عاشقانه تری به خودش بگیره!به آنجا می رسد آیا؟

این کتاب هدیه نشر محبوبم علی هستش که شنبه به دستم رسید و من به علت مسافرت و تهدید همسرخان که گفت:به جان خودم اگر کتاب دنبال خودت راه بندازی نه من نه تو در خانه جایش گذاشتیم و با دلی پر خون رفتیم وبرگشتیم از دیشب که برگشتم عین این کتاب ندیده ها بودم داشتم کتاب رو می خوردم

حلا برم بقیه شو بخونم ببینم چی میشه


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 13 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 42
اعتبار: 33

1045 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 541 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 12:11 ب.ظ

سلام عزیزان دل

ضمن خسته نباشید به دوستان کتاب خوان

من الان صفحه ی 131 سکوت سرد هستم اونجاش که توی مهمونی پریسان, شایان با پویا دعواش میشه  بعد شایانو میبرنش بیمارستان

دیشب به علت داشتن مهمان نتونستم خیلی بخونم ,امشب دیگه میخونمش

ولی من فکر کنم با این همه کتاب خوندن بچم یه نویسنده ای بشه :):):):)

 

شادو سر بلند باشید: محیا


این نیز بگذرد
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 03:35 ب.ظ

سلام . من هنوز توی پرنده بهشتی موندم . نمیدونم چرا سرعت کتاب خوندنم اومده پایین!!!


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 04:01 ب.ظ

گندم منم همین طور

فکر کنم اب روغن مغزمون داره تموم می شه.

من الان اخرای فصل یازدهم پرنده بهشتی ام.


insta:behzadabedini
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 05:17 ب.ظ

سلام فکر میکردم من خوره کتابم  واین تموم نشده اون یکی رو شروع میکنم شما که منو گذاشتید تو جیب بغلتون  منم تا دیشب صدای بای عشق رو تموم کردم الان هم از یه نشر دیگه میخونم که اجازه نیست بگیم صدای بای عشق خوب بود وبار مثبت منفی زیاد با هم برخورد میکردن وهمین هیجانش رو زیاد کرده بود  راستی محیا جان زیاد دلت رو خوش نکن من وقتی به بسرم شیر میدادم همزمان کتاب هم میخوندم ولی برعکس شدواون اصلا طرف کتاب نیره


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 05:45 ب.ظ

سلام دوستان

من الان صفحهء 46 کتاب زبان فارسی سال سوم هستم! آموخته ایم که زبان فعلی مهمترین جزء گزاره است! مریم میگه مثلا نویسنده ای خب توضیح بده دیگه! نمیدونم من بدون دونستن این اصول مهم چه جوری نویسنده شدم!!!

آخ ببخشید، به کل یادم رفته بود کتاب زبان فارسی سوم دبیرستان رو نشر محبوبم چاپ نکرده! خداحافظ ادمین، من نبودم. من دارم سهیلا میخونم!


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 خرداد 1391 - 07:52 ب.ظ

سلام به کتابخونای گرامی و عزیز

یک مدت تو کتابخوندن تنبل شدم اونم به خاطر سردرد و ضعیفی چشمام سه روز کتاب

صدای پای عشق و گذاشتم جلوم که شروع کنم ولی هنوز نشده

امیدوارم تا یکی دو ساعت دیگه بتونم شروع کنم

عاشق تک تک تون هستم


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 خرداد 1391 - 08:27 ق.ظ

سلام .سلام سلام.

سلامی به گرمای  دلهای همه شما دوستان وهم تالاریهای عزیز

خوب دوستان به کجا ها رسیدید من که جلد دومه رویای خامم

خدایی جلد دوم خیلی قشنگ تره . خیلی جذاب شده (قابل توجه دوستانی که هی میگفتن این کتاب جذابیت نداره) .به نظر من این توانایی قلم جادویی نویسنده رو نشون میده که خیلی استادانه خواننده رو دنبال خودش میکشونه و سیر داستان رو گاه پایین وگاهی به اوج میبره

                                      ************در اینجا فقط میتونم بگم:استاد امیر جهادی گل واقعا خسته نباشی**********************

القصه......من فعلا به صفحه 886 رسیدم  خیلی مشتاقم که ادامه داستان رو بخونم  راستی تو صفحه ی676 بود که با دیدن اسم شهرم  ناخوداگاه لبخند بر لبانم نشست چرا که یکی از شخصیتهای جلد دوم کتاب با همسرش به شهر ما اومده بود(شکلک خنده)

من رفتم تا وقت دارم اول صبحی یکم کتاب بخونم چرا که باز صبح شده وکارو زندگی  هم شروع شده به قول معروف روز از نو  روزی از نو.....................

تابعد بدرود............................................

 


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 خرداد 1391 - 09:58 ب.ظ

سلام دوستان

خب اینجانب به میمنت و مبارکی سهیلا رو خوندم. از اونجایی که این کتاب هنوز تاپیک نداره، فقط مختصر و مفید میگم قشنگ بود و ازش خوشم اومد. توضیحات کاملو میذارم برای وقتی که تاپیکش باز شد.

ضمنا نیلو جون: اون شکلکی که زبونشو میاره بیرون فقط به خاطر تو! راستی مهسا هم فردا امتحان اجتماعی داره و دقیقا دو ساعته بلند بلند داره همون مطالب مورد علاقهء تو در مورد وظایف رفتگر و چطوری بریم بانک و نوبتو رعایت کنیم رو میخونه و مخ ما رو میبره! فقط شکر خدا برای خوندن این چیزها نیازی به من نداره!

هورا! من فعلا نباید درس بخونم چون امتحان بعدی مریم جبره و شکر خدا گوش شیطون کر این یکی رو بلده و خودش میتونه بخونه! خداییش اگه برای دبیرستان خودم این قدر درس خونده بودم یه رشتهء درست و حسابی تر قبول میشدم! ولی فعلا آخ جون! من میخوام برم برای بار سوم طلایه رو بخونم و بعدش هم در امتداد حسرتو بار دومشو میخونم. البته با اجازه تون این وسطها یه کم هم کتاب پلیسی میخونم که از نمایشگاه خریدم.


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت تاریخ عضویت: 13 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 42
اعتبار: 33

1045 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 541 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 02:09 ق.ظ

سلام عزیان دل

من امروز غروب سکوت سردو تموم کردم خیلییییییییی دوستش داشتم خیلی خوشگل بود دسته نفیسه جونه خوشگل درد نکنه حالا تو

تاپیک سکوت سرد مینویسم .

فعلآ این جانب دیگه کتاب نمیخونم تا بعد از امتحانام ولی خداییش از نمایشگاه به این ور من چقدر کتاب خوندم که الحق هم همشون عالی بودن

آنسوی مرزه عشقو,باران عشق ,رویای خام, بسامه, ایلگار سکوت سرد

حالا بقیش باشه واسه بعده امتحانام البته اگر وسوسه نشم یهو شروع نکنم به خوندن :)

راستی خانوم نخعی عزیزم خدا قوت خسته نباشید

همه ی مامانای گل خسته نباشن از امتحانا عزیزان

شاد و سربلند باشید:محیا

 


این نیز بگذرد
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 08:13 ق.ظ

سلام به دوستان برتر از گلم 

خوب به سلامتی دیشب کتاب رویای خام رو تموم کردم .کتاب خوبی بود نکات اموزنده زیاد داشت به وقتش نقدش میکنیم..........................

فعلا امروز نمیخوام کتابی بخونم چون من هر وقت که کتابی رو تموم میکنم تا چند روز حوادث وجریانات کتاب رو تو مغزم حلاجی ومرور میکنم تاروح داستان به خوبی تو من حل بشه نفوذ وتاثیر خودش رو بزاره...اینم یه جورشه دیگه (شکلک خنده )

تا کتابی دیگر به درود..........................


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 11:57 ق.ظ

من دیروز یه کتاب جدید رو شروع کردم . اما چون برای نشر بوووووووووووووووووووووووووووووووووووق هستش  نمیتونم بگم . البته از نویسنده اش که که خیلی برام عزیزه تشکر میکنم . در کنارش میخوام برای بار سوم پرپرواز رو بخونم . تا برای اینجا اومدن بهانه ای داشته باشم


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 11:57 ق.ظ

بعد از چند روز تأخیر سلام دوستای عزیزم.

دست آدمین و زری جون به خاطر تاپیکی که باز کردن درد نکنه. نظر خیلی جالبیه.  و اما من ... من در لابه لای کتابی که دارم می نویسم دارم ملکه ی جنوبو می خونم البته بیشتر شبا می خونم . الان تازه رسیدم به اونجایی که جنگ شروع شده و رامی تو خونه تنها مونده کلی دلم واسه شانس بدش سوخت. یعنی واقعاً اون موقع توی خرمشهر ، توی بحبوحه ی جنگ، یه همچین دخترای عاشق و منتظری بودن؟ آآآآخی بمیرم الهی من که خیلی دلم گرفت. آخه عشق اصلاً صبر و انتظار حالیش نیست. وقتی میاد یه دفعه مث یه آتشفشان فوران می کنه. بذارین امشب بقیه اشو بخونم ببینم عشق رامش میاد دنبالش یا نه.

فعلاً تا بعد .... بدرود


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 20

465 مرتبه در 78 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1952 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 02:12 ب.ظ

راستش منم دارم یه کتاب می خونم که مال نشر ........................ هستش ( ببین ادمین جونم من اسم انتشارات رو ننوشتم ها نگی خلاف مقررات عمل کردی ) :)

ولی خوب برای یکی از نویسنده های خوب و عزیز همین تالار هستش برای بار دومه که می خونم

وقتی تموم بشه می خوام رویای خام رو شروع کنم وقتی خوندم میام ( بر می گردم حتما ً )


برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید. دیل کارنگی
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 06:22 ب.ظ

درود بر همتالاری های گل

مشعوفم که به اطلاع شما سروران گرام برسانم که کتاب سهیلا به دستم رسید و خوندنش هم به اتمام رسید اگه دیشب سری به تالار زده بودم و می فهمیدم که فرناز کتابو تموم کرد امروز اینقدر تحت شرایط سخت نمی خوندمش :)) که قبل از فرناز خوندنش رو تموم کنم :)))

شوخی کردم ،من اصولا یه بیماری دارم به نام خود آزاری هنگام خووندن کتاب،  در بدترین شرایط هم باشم اگه کتاب نخوونده ای داشته باشم نمیتونم صبر کنم وباید بخونمش اونم بدون وقفه!! حالا شما تصور کنید که کتاب های خوب نشر علی که به دستم برسه دیگه چه  خود کشانی راه میندازم(این قسمت آخر پاچه خواری نشر علی بود به مناسبت تولد ادمین)!!

نظرمو در مورد کتاب هم میذارم وقتی ادمین تاپیک سهیلا رو گذاشت.

راستی شما  میدونین چرا  در قاره ی اروپا رشد جمعیت منفی شده؟! زیرا با سست شدن بنیان خانواده ها به ویژه در برخی کشورها مانند آلمان و ایتالیا ،مردم تمایلی به داشتن فرزند ندارند!!! (جغرافیا-دوم راهنمایی)

من میگم یه سری گروه های آموزشی برای این کشورها بفرستیم تا از ما یاد بگیرن چه جوری بنیان خانواده هاشون سفت ومحکم بشه و آمار طلاقشون مثل کشور ما پایین بیاد ،ببینید اینجا چقدر همه چیز آرومه وما چقدر خوشبختیم:))

 قربون شما. نیلوفر


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 خرداد 1391 - 08:45 ب.ظ

سلام به دوستان مهربونم امیدوارم همگی خوب سالم و سرحال باشید

من با کند خوانی که در پیش گرفتم کتاب صدای پای عشق به صفحه 80 رسوندم تا اینجا جالب بود

یک کتاب دیگه هم غیر از رمان از یک نشر ......................................... دارم میخونم

به امید روزی که بتونم صدای پای عشق و تموم کنم فعلا از حضورتون خداحافظی میکنم

 


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 خرداد 1391 - 07:13 ق.ظ

سلام

من هنوز کتاب بوووووووق را میخوانم . و صفحه ی 55 پرپرواز هم هستم . بابا انقدر اطلاعاتتون رو به رخ من نکشید . منم الان میدونم که اقای هاشمی از کازرون به نیشابور منتقل شده . در زمان ما با اتوبوس به بهشت زهرا رفتن اما در کتاب پسرم(سوم دبستان) با مترو به بهشت زهرا و مرقد آقای خمینی رفتند!!!! در ضمن از جاده شمال به طرف مشهد رفتند و از شهرهای قوچان شیروان و بجنورد هم گذشتند . حالا سر راه خونه ی زری جون هم رفتند یا نه نمیدونم باید از پسرم بپرسم!!!!!!!!!!!!!


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 7 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 9
اعتبار: 28

261 مرتبه در 59 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 377 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 خرداد 1391 - 03:24 ب.ظ

با عرض سلام خدمت تمام اعضای محترم تالار وخونندگان عزیزی که با حوصله کتاب میخونن ونظرات خودشون رو اینجا میگن.اینجا جای خیلی خوبی یرا تبادل نظر واینکه نویسندها بدونن خوانندها چه سبک کتابایی رو دوست دارن وطبق سلیقه اونا کتاب بنویسن .من در حال حاضر دارم کتا ب شاه ماهی کار عاطفه جون رو میخونم.تو نمایشگاه تونستم برا بار اول ببینمش واز شخصیت فوق العاده قشنگش لذت بردم برا همین تصمیم گرفتم در اصرع وقت دست نوشته هاش رو بخونم تا بیشتر باش اشنا بشم .تازه رسیدم به اون قسمت داستان که ماهنوش دچار حادثه میشه وکامران خیلی نگرانش بود.


دلم به بهانه همیشگی گریست ! بگذار بگرید و بداند هر آنچه خواست همیشه نیست.
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 20

465 مرتبه در 78 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1952 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 خرداد 1391 - 04:33 ب.ظ

سلام سلام دوست جونا

بالاخره اون کتابه ................... تموم شد

الان دارم رویای خام رو می خونم صفحه 113 هستم تا اینجا که خوب پیش رفته

دوباره بر می گردم 

                               

                                                       **************** موفق باشین کتاب خونهای عزیز ********************


برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید. دیل کارنگی
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 خرداد 1391 - 07:44 ب.ظ

سلام من دوباره اومدم.

بالاخره پرنده ی بهشتی و تموم کردم.

الان دارم کتاب دلخواهم و می خونم مجنون تر از فرهاد.

اونجایی ام که پری و محراب می رن بالای کوه می شینن و فرزانه می ره ازشون عکس می گیره.

راستی این سری می شه ششمین بار.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 13 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 42
اعتبار: 33

1045 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 541 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 خرداد 1391 - 01:12 ق.ظ

سلام عزیزان دل

بنده هم چنان دارم کتاب های درسی را مطالعه می فرمایم وای اگر بدونین چقدر زیادده الان در حال حاضر در ساعت 1:10 دقیقه ی بامداد

دارم حسابداریه صنعتی میخونم فردام  باید آمار و کاربرد آن در مدیریت 2 رو بخونم  از این 2 تا درس خیلی میترسم اما بقیه رو بلدم

ای خدا از یکم امتحانام شروع میشه اینجانب از شما دوستان عزیزم تقا ضا ی عاجزانه دارم بنده را دعا بفرمایید

تا بلکم امتحانتم را خوب بدهم

ممنونم و دوستتون دارم

بووووووووووووووووووس


این نیز بگذرد
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 خرداد 1391 - 01:27 ق.ظ

سلام وصد سلام خدمت هممممه دوستای گوگوری مگوریه کتابخونوعلی الخصوص اغفال شده خودم!!!!!

میبینم که کتاب خوبورفیق بد بعضی ازدوستان مثل هداجونم وگنندم جونمو بهار53جونم وخودحقیرسراپاتقصیرموبه دام خودش انداخته !!!!!!!!!البته شاید دوست جونای دیگه ام باشنا که ازترس این کودک نورسیده جرات نکردن بیان کنن!!!!خدایی کدوممون تاحالا ازیک کودک 2روزه اینقدر حساب بردیم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

القصه اینجانب علاوه بررویای خام کتاب یکی ازدوستاموهم خوندم .الان صفحه500رویای خامم.

الان نمیخام راجبش حرف بزنم چون جاش نیست اما راستش تااینجا من خوشم اومده ویه مشکل بزرگ که دراین کتاب میبینم اسم نویسنده است .شاید اگر مال کس دیگه بود یه خوده منصف ترومنطقی ترنگاش میکردیم و ازاول دنبال یه کتاب باسوژه جذابوهمه پسندمثل غزال ودرامتدادحسرت نبودیم .خدایی اگر بااین دید نگاش نکنیم وبه عنوان یه کتاب مستقل بخونیمش خیلی ملموستر باشه .

براهمین به دوستای خوبم که هنوز نخوندنش پیشنهادمیکنم بدون هیج پیش داوری مثبت یامنفی این کتابوشروع کنن اینجوری خیلی باهاش ارتباط برقرارمیکنن


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 خرداد 1391 - 07:58 ق.ظ

سلام دوستای گلم.

منم کتاب ملکه ی جنوبو تموم کردم. کتاب خوبی بود. هر چند اولش خیلی با سادگی و روز مره گی شروع شده بود اما پایان خوبی داشت. البته یه کم پنهان کاری بیش از اندازه ی رامش برام بی معنی و بی دلیل بود اما خب شاید به نظر خانوم اکبری این مسئله اونقدر شرم آور و وحشتناک بوده که دلش خواسته نقش اول داستانش تا آخر اونو مخفی نگه داره. به هر حال خوب بود. پیشنهاد می کنم هر کی نخونده بره بخونتش.

ااز امشب می خوام لبخند خوشیدو بخونم .... یا بسم الله ... خدا کنه اینم قشنگ باشه ... البته تعریف کتابای عاطفه جونو زید شنیدم .... ولی خب از قدیم گفتن شنیدن کی بود مانند خوندن .... بذارین برم ببینیم دنیا دست کیه

بدرود

((( دوستتون دارم)))


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 20

465 مرتبه در 78 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1952 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 خرداد 1391 - 05:11 ب.ظ

سلام دوست جونای گلم

من جلد اول رویای خام رو تموم کردم من هم با mahan.s  جون موافقم به نظر من هم باید به عنوان یه کتاب مستقل بهش نگاه کرد ، تا اینجا که خیلی خوب بود

فقط مشکل از من حقیره که یه خورده تو خوندن کتاب کند شدم :((

برم جلد دوم رو شروع کنم ( برمی گردم حتما ً )    :)


برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید. دیل کارنگی
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 خرداد 1391 - 09:42 ب.ظ

سلام من مجنون تر از فرهاد و خوندم اصلا خوردم.

الانم می خوام برم یکی دوساعتی بخوابم بعدش برم عشق و جزارو ببینم

بعد اون برم قلعه دل و بخونم... خدا کنه قشنگ باشه.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 خرداد 1391 - 01:53 ق.ظ

سلام دوستای گلم من صفحه 712رویای خامم  ساحل حامله است دارم ازدست حمیدرضامنفجرمیشم ازعصبانیت اومدم توسایت یه خورده آروم شم برم بقیه اشوبخونم

 تااینجا دوسش داشتم البته جلداولش بیشتر آموزنده بود تاداستانی اما جلددوم جذابتره

من پیشنهادمیکنم دوستام بخوننش مطمئنم پشیمون نمیشن


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 خرداد 1391 - 08:22 ق.ظ

سلام خوشگلا.

 من صفحه ی 40 لبخند خورشیدم، هنوز هیچ اتفاق خاصی غیر از سمج بازی مهتاب نیفتاده.

تا بعد ....  بدرود

((( دوستتون دارم ))) 


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 خرداد 1391 - 12:29 ب.ظ

سلام به همه کتاب خورها  من الان درست سه روره که کتابم رو نصفه البته اخرهاشه ول کردم میدونید چرا  چون روز دو شنبه از صبح رفتیم بیمارستان وساعت ۷و۲۰ دقیقه باران به دنیا اومد وما هم مشغول رسیدگی به ایشون هستیم وتازه الان فرصت کردم سری یواشکی به سایت بزنم  چون خانم خواب تشریف دارند  تا بعد


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 خرداد 1391 - 03:50 ب.ظ

طیبه خانوم جون سلام.

هرچند این مسئله به این بخش ربطی نداشت اما دلم می خواست همین جا دست به نقد پشت نوشته ی خودت بگم که قدم نورسیده مبارک. امیدوارم قدمش واسه تون خوب باشه و زیر سایه ی پدر و مادر به اوج موفقیت برسه.

طیبه خانوم جون از طرف من لپ نرم و مخملیشو ببوس

((( خیلی خوشحالم .... چون .... عاشق بچه هام .... )))

پس این بار به افتخار این کوچولو

((دوستش دارم ))


مریم احمدی

<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   2 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*