صفحه:   21
نمایش:   601 - 630
تعداد کل صفحه:   47
تعداد کل موضوع ها:   1392


<<    <      >    >>
   صفحه:
16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 

یادداشت های خواندنی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 01:46 ب.ظ


آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفتی ای

از این آشفته ام که دیگر نمی توانم تو را باور کنم......


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 01:46 ب.ظ

انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند.. و
آن شخص برایش یک غریبه باشد....
می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند...
و تا آخر عمر فراموشش نکند..


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 01:47 ب.ظ

یک چیزهایی هست.....
که نمی شود به دیگری فهماند....
نمی شود گفت ....آدم را مسخره می کنند !...
...بوف کور....


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 01:47 ب.ظ

یک چیزهایی هست.....
که نمی شود به دیگری فهماند....
نمی شود گفت ....آدم را مسخره می کنند !...
...بوف کور....


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 02:29 ب.ظ

دکتر شریعتی:

آنها فقط از « فهمیدن » تو می‌ترسند.

از« تن » تو,هر چقدر هم که قوی باشد,ترسی ندارند!

از گاو که گنده‌تر نمی‌شوی، میدوشندت!

از خر که قوی‌تر نمی‌شوی،بارت می‌کنند!

از اسب که دونده‌تر نمی‌شوی، سوارت می‌شوند!

اما آنها فقط از « فهمیدن » تو می‌ترسند...!


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 02:39 ب.ظ

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم

که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی

دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

بدین سان بشکند در من

سکوت مرگبارم را ...

 

(دکتر شریعتی)


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 04:07 ب.ظ

انقدر به انسان های روی زمین بی اعتمادشده ام،که میترسم وقتی ازخوشحالی به هوا می پرم،زمین راازیر پاهایم بکشند!


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 04:08 ب.ظ

وقتی عاشق یه نفر میشی و باهاش خوشی،اما یه روز میرسه که مجبور می شی علی رغم عشقی که بهش داری ازش بگذری... بعد بیاد بهت بگه دل سنگ دلت میشکنه


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 04:23 ب.ظ

این روز ها احساس بچه ای رو دارم که رفت تو کوچه تا بازی کنه اما کسی بازیش نمی ده..

****

برو عقب لطفا... من خودم هم انقدر به خودم نزدیک نمی شم چه برسه به شما که تازه از راه رسیدی!

****

کسی هرگز نمی داند چه سازی میزند دنیا/چه میدانی تو از امروز...چه میدانم من از فردا../همین یک لحظه را دریاب که فردا میشویم تنهاتر از تنها.....


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 04:43 ب.ظ

لحظه های ناب کودکیم درپیچ وتاب زمان گم شد ،دوستانم راروزگار گرفت،عشقم را عاشق دیگر ربود وخدایم راخداکشت.ما ماندیم و قلیانی کنج لب وتلخی چای بی قند و شبهای تاریک سرد وخش خش برگهای زرد…


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 06:34 ب.ظ
 
تو فقط دریا باش
من اگر راهیه دریا نشدم
نامردم
من اگر همدم دریا نشدم
نامردم
تو فقط دریا باش

مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 06:35 ب.ظ
 
برای بودنت دلتنگم،
پس چرا یادی زمن نمی کنی؟!
چه تابی ست تو را؟! تبم را که فراموشی نیست....
دوری از من چه حلال است تو را......زیبایم....محال است! چه توانی ست تو را؟!
نمی خواهم، نمی گریم
 
 
 
باور این همه دوری محال است،محال......
در راه نگاهت دام ها می افکنم من
فرار زدیارم محال است،محال.....

مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 08:26 ب.ظ

لعنت به تمام کسانی که تو نیستند ... ولی عطر تو را می زنند!!!


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 08:30 ب.ظ

همه برایم دست تکان دادند
اما کم بودند دستانی که تکانم دادند.
دوست و دست بسیار است
ولی
"دست دوست"
اندک!
دست دوستیت جاوید باد ...


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 08:43 ب.ظ

ای که تمام خاطراتم بوی نفس تو را میدهد! آبی آسمان هم به اندازه ی تو در یادم نمانده است..


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 شهریور 1391 - 11:52 ب.ظ

رنگ سرخ

می تواند بنشیند بر درخت انار

لب های تو

یا

پیراهن پاره پاره ی یک سرباز

هیچ اتفاقی نمی افتد

ما عادت داریم

ندیده ای؟!!

همان انگشت که ماه را نشان  می داد

ماشه را کشید

ندیده ای؟!!

که از تمام آدم برفی های

تنها

لکه ای آب مانده بر زمین

دود فقط نام های مختلفی دارد

وگرنه سیگار من و خانه های خرمشهر

هر دو به آسمان رفتند

...........

غروب را قدم زده ام

صبح زود را گذاشته ام برای مردن

و باد

که فکر می کردیم

تنها از دو سویمان می گذرد

عقربه را تکان داد و

ما پیر شدیم

باد،

رفتن بود

زندگی،

رفتن بود

آمدن،

رفتن بود

انسان و ابر

در هزار شکل می گذرند!!


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 12:37 ق.ظ

رنگ یاقوت و ژرفای آب

رنگ آسمان و سکوت

رنگ رویا

رنگ اشک تو بر کاغذ

رنگ عشق آبی ست

و من همه چیز را به رنگ آبی می خواهم .

آرتور بلایس


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 12:58 ق.ظ

 

گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ...

اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی ....

 

 


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 01:04 ق.ظ

حـقـیـقـت دارد !

کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی

تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه

بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !

آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!

 


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 01:06 ق.ظ

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است

(دکتر علی شریعتی)

 


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 02:05 ب.ظ

 

 
 
دختر کوچولو و پدرش از رو پلی میگذشتن.
پدر یه جورایی می‌ترسید، واسه همین به دخترش گفت: عزیزم، لطفا دست منو بگیر تا نیوفتی تو رودخونه.
دختر کوچیک گفت: نه بابا، تو دستِ منو بگیر
پدر که گیج شده بود با تعجب پرسید: چه فرقی می‌کنه؟
دخترک جواب داد: اگه من دستت را بگیرم و اتفاقی برام بیوفته، امکانش هست که من دستت را ول کنم. اما
 اگه تو دست منو بگیری، من، با اطمینان میدونم هر اتفاقی هم که بیفته، هیچ وقت دستم رو ول نمی‌کنی.
در هر رابطه دوستی‌ای، ماهیت اعتماد به قید و بندهاش نیست؛ به عهد و پیمان‌هاش هست. پس
 دست کسی رو که دوست داری رو بگیر، به جای این که توقع داشته باشی اون دست تو رو بگیره.....!ا



گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 07:19 ب.ظ

چایت را بنوش

نگران فردا نباش

از گنمزار من و تو

مشتی کاه می ماند

برای باد ها......

نیما یوشیج


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 07:25 ب.ظ

کودکی که لنگه کفشش را امواج دریا از او گرفته بود روی ساحل نوشت دریا دزد است

و مردی که از دریا ماهی صید می کرد نوشت دریا سخاوتمند ترین سفره ی هستیس

موج دریا امد وجملات را در خود محو کرد و ثابت کرد باید برداشت دیگران را در وسعت خویش حل کرد


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 08:46 ب.ظ

تو سرگذشت من نبود
جز غم و دلشکستگی
عمری گذشته از تنم
هنوز نرفته خستگی
از دست روز و زورگار
خسته و دلگیر شدم
تا چشم بهم گذاشتم ، دیدم عجب پیر شدم
تو گیر و دار عاشقی ، وقتی که سر خورده شدم
منم با برگای خزون ، ریختم و پژمرده شدم
خوشبختی با پرنده ها ، پر زد و رفت به آسمون
اونقده دور شد که ازون نه نامی موندو نه نشون
تو سرگذشت من نبود
جز غم و دلشکستگی
عمری گذشته از تنم
هنوز نرفته خستگی
دو چشم باز و روزگار
از این دیار به اون دیار
به هر کجا که پام می رفت
از اونجا رفته بود بهار
از بازیهای زندگی ، غبار غم بروم نشست
هر وقت دیدم امیدی نیست
دلم گرفت ، قلبم شکست
تو لحظه های انتظار ، دلهره بیداد می کرد
گوش فلک نمی شنید ، دل هر چه فریاد می کرد
تو سرگذشت من نبود
جز غم و دلشکستگی
عمری گذشته از تنم
هنوز نرفته خستگی
از دست روز و زورگار
خسته و دلگیر شدم
تا چشم بهم گذاشتم ، دیدم عجب پیر شدم
دیدم عجب پیر شدم
دیدم عجب پیر شدم


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 08:47 ب.ظ

همه چیز داشتم اما الان احساس می کنم ، هیچی ندارم

 

چرا همه چیز خراب شد، در زمانی که داشتم خودم را ، زندگی ام را پیدا می کردم ، عشق آمد و بر روی تمام لحضه هایم خط کشید

 

دوباره برگشتم ، یک ضربه ی روحی من را برگردوند به 1 سال قبل و دوباره همونگونه...

 

زمان این کار نبود اما خودم نمی خواستم و عشق بد ضربه ای به من زد

 

در آخرین لحظه ی نیمه ی اول بازی مساوی من را بر هم زد و گل دقیقه ی آخر عشق را قبول کرد

 

دل ساده ی من هم پذیرفت

 

من از زندگی چیزی نمی خواستم جز گرمای دستان کوچکت

 

لحظه ها در راهند و پی در پی و بدون مکس میگذره و من کاری از دستم بر نمی آید و فقط می توانم آهی از روی حسرت بکشم

 

حال به انتظار آخرین سهمم در این زندگی باید بنشینم

 

مـــــــــــــــــــرگ

 

رو سنگ قبرم ساده بنویسید:

زنده بودن را برای زندگی دوست داشتم نه زندگی را برای زنده بودن


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 10:10 ب.ظ

یه وقتایی هست تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بوده بیشتر از همه دوستت داشته....!!

ولی تو....... حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغی بده......!!


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 شهریور 1391 - 11:51 ب.ظ

زندگی زمینی گاهی آنچنان ما را سر به زیر و مشغول می کند که فرصت نمی کنیم لحظه ای سر بلند کنیم و زندگی آسمانی را تماشا کنیم.


(سر بلند باشی )


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 شهریور 1391 - 12:00 ق.ظ


کاش میشد بچگی را زنده کرد !

کودکی شد.

کودکانه گریه کرد!

شعر قهر قهر تا قیامت را سرود !

آن قیامت که دمی بیش نبود !

فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش می شد بچگانه خنده کرد


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 شهریور 1391 - 12:00 ق.ظ


کاش میشد بچگی را زنده کرد !

کودکی شد.

کودکانه گریه کرد!

شعر قهر قهر تا قیامت را سرود !

آن قیامت که دمی بیش نبود !

فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش می شد بچگانه خنده کرد


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 شهریور 1391 - 12:00 ق.ظ


کاش میشد بچگی را زنده کرد !

کودکی شد.

کودکانه گریه کرد!

شعر قهر قهر تا قیامت را سرود !

آن قیامت که دمی بیش نبود !

فاصله با کودکی هامان چه کرد ؟

کاش می شد بچگانه خنده کرد


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...

<<    <      >    >>
   صفحه:
16 17 18 19 20 21 22 23 24 25  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   5 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*