سلام دوستای خوبم
عزیزان ببخشید که اینجا این پیام رو میذارم ولی به خدا دارم خفه میشم نمیتونم تحمل کنم .
دیشب همین که شام رو کشیدم تلفن همسرم زنگ زد و متاسفانه یکی از دوستامون از بندر عباس خبری بهمون داد که از همون موقع تو شوکم اصلا نمی تونم باور کنم .
ما زمانیکه بندر بودیم تنها کسانی که داشتیم چند تا از دوستای خوبی بودن که واقعا تنهامون نمیذاشتن و دوران خوبی رو باهم گذروندیم .
تا اینکه ما اومدیم و روابطا شد در حد تلفن و نهایتش دیدار چند سال یک بار : ( (
جالبش اینجاست که همگی تو همون سال ازدواج کرده بودیم . خلاصه زمستون 88 ما تو فرودگاه بودیم داشتیم میرفتیم سفر که یکی از دوستامون آقا حمید تماس گرفت گفت عمو من اومدم ما هم کلی ذوق کردیم که پگاه و حمید نی نی دار شدن ولی بچه ها دیشب یکی دیگه از عموهای سپهر کوچولو زنگ زد و گفت سپهر از پیشمون پر کشید و رفت : ((((((
واااااااای خدایا دارم خفه میشم از بس گریه کردم پارسال تابستون اومده بودن که چند روزی برن ترکیه پیش ما هم اومدن یه شب پیشمون موندن من فقط همون یکبار دیدمش ولی تو fb عکساشو میدیدم .
دیروز صبح حرکت می کنن که برن مسافرت ولی تقریبا ظهر که میشه نمیدونم چی میشه که ماشین چپ می کنه و ....
دیشب که شنیدم یاد عکسای سیزده بدر امسالشون افتادم که پگاه عکس سپهر رو گذاشته بود در حالیکه خوشحال بود از اینکه سبزرو به دریا انداخته .
خدایا بازم شکرت . باور کنین از همون دیشب انقدر مرگ و نزدیک خودم احساس می کنم یه تلنگر جانانه بود : (((
من و همسرم که نشستیم به گریه کردن پارسا هم بچم رفت تو بغل باباش و شروع کرد به گریه که من دیگه دوستمو نمیبینم .
الانم از فرودگاه میایم با مکافات همسرم بلیط گیر آورد که یک روزه صبح بره و شب برگرده . خیلی دلم می خواست میرفتم ولی برای روحیه پارسا و اینکه بچم غصه نخوره دوستش رفته منصرف شدم .
وقتی فکر میکنم پگاه دیگه گرمای تن سپهر رو حس نمیکنه وقتی فکر می کنم الان دلش میخواد عزیزشو بغل کنه تا آرامش بگیره ولی دیگه نمیشه ...
وای چه حالی میشم تنها کاری که از دستم بر میاد اشک ریختنه :((
خدایا اون بچه که آمرزیدس فقط مادر و پدر و اطرافیانو صبر بده .
در آخر به این نتیجه رسیدم که خدایا هرچی برامون رقم میزنی عیب نداره فقط تن سالم و عزیزان رو ازمون نگیر .
دوستای گلم باور کنید آرامش گرفتم ، اشکام بند نمیومد دیدم نه خوابم نمیبره منم پا شدم اومدم سر کامی جون .
من و ببخشید ادمین خان که اینجا پیامی گذاشتم که میدونم جاش نبود وهمینطور شما عزیزان که سرتونو درد آوردم . ازتون خواهش می کنم برای دل داغدار پگاه و حمید دعا کنید که صبور باشن .
کمال تشکر رو دارم . شب خوش .