صفحه:   33
نمایش:   961 - 990
تعداد کل صفحه:   47
تعداد کل موضوع ها:   1392


<<    <      >    >>
   صفحه:
28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 

یادداشت های خواندنی
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 مهر 1391 - 01:15 ب.ظ

 

در زندگیم،بعضی از افراد مثل قطار شهر بازین! از بودنشون لذت می برم

ولی باهاشون به جایی نمی رسم!!!!!


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 مهر 1391 - 04:59 ب.ظ

مشکل از جایی شروع میشه که …

دلتنگ کسی باشی که نیست،

حوصله کسی رو نداشته باشی که هست …


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 مهر 1391 - 05:00 ب.ظ

سقف آرزوهای ما

کف آرزوهای دیگری است

دنیا به طور ناجوانمردانه ای آپارتمان است !


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 مهر 1391 - 05:03 ب.ظ
  • کم سرمایه ای نیست

  • :داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند ! ولی .... از آن بهتر داشتن آدمهاییست ، ... که وقتی حالت را میپرسند ؛ بتوانی بگویی 

  •  
  • خوب نیستم

گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 مهر 1391 - 05:04 ب.ظ

:هرکی بهت سنگ پرتاب کرد تو براش گل پرتاب کن اما با گلدونش یه وقتایی باید بی احساس بشی


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 02:33 ق.ظ

 

کاش می شد خالی از تشویش شد
برگ سبز تحفه درویش شد
کاش تا دل می گرفت و می شکست
عشق می امد کنارش می نشست
کاش من هم یک قناری می شدم
در تب آواز جاری می شدم
بال در بال کبوتر می زدم
آن طرفتر ها کمی سر می زدم
با قناری ها غزل خوان می شدم
پشت هر اواز پنهان می شدم
آی مردم ! من غریبستانی ام
امتداد لحظه ی بارانی ام
شهر من آن سوتر از پروانه هاست
در حریم آبی افسانه هاست
شهر من بوی تغزل می ده
دهر که می آید به او گل می دهد
دشت های سبز و وسعتهای ناب
نسترن، نرگس، شقایق ، آفتاب

 

 


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 08:52 ق.ظ

 

 دیوانگی بد نیست

هوس کرده ام

چنان گیج شوم از "تو"...
 
چنان مست شوی از "من"..

که زمین سرگیجه بگیرد...

و اشتباهی سالی سیصد و شصت وشش دور بگردد...

یک روز اضافه تر به دور - " تو

مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 09:35 ق.ظ

 

 باورت بشود یا نشود !

روزی می رسد که دلت برای هیچ کس ؛

به اندازه ی من تنگ نخواهد شد ...

برای نگاه کردنم ؛خندیدنم ،اذیت کردنم ...

برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی !

روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره ی من خواهی بود ،

می دانم !

روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد...

مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 02:37 ب.ظ

دنیای عجیبی شده است . . .

برای دروغ هایمان ،

خدا را قسم میخوریم ،

و به حرف راست که میرسیم ؛

می شود جان ِ تــو

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------

چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بی کسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!
 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

امشب ؛
هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم …
امروز چه کرده ایم
که فردا لایق زنده ماندن باشیم …
 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

صداقت؟…. یادش گرامی…
غیرت؟….. به احترامش یک لحظه سکوت…
معرفت؟….. یابنده پاداش میگیرد…
مرام؟….. قطعه ی شهدا …
عشق؟ ….. از دم قسط…
واقـــعـــ ـا به کــــــجــ ـــــا چــــنــــ ـیـــــــن شـــــتـــ ــابـــــا ن؟؟؟
 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد ؛
از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم !
امـا …. حقیقـت اینه که :
از دست دادن ِ خــودمـون ،
و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم ! و چقدر ارزش داریم ….
گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره … !!
 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی !
ایـن روزهـا هـیـچ کـس از هـیـچ راهـی مـرا نـمـیـفهمـَد…
 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

گاهی برای کشـیدنِ فـریـاد
هـزاران پیکـاســو هـم کـافـی نیسـت . . .
 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 02:39 ب.ظ

یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها

 

 با خواهرم یواشکی بابام رو نگاه می کردیم

ساعت ها با دست مشغول جمع کردن

 

 

 آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود...

من و خواهرم حسابی به این کارش می خندیدیم !

 

چون می گفتیم چه کاریه ؟! ما که هم جارو داریم هم جارو برقی !!!

 

چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم

 که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومدم... 

دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم...!!!


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 02:41 ب.ظ

شما رهبر ارکستر سمفونیک افکار و احساسات خویشید. نباید گامهای خود را با صدای طبل و شیپور دیگران هماهنگ کنید. گوش به نوای درون خود بسپارید. نواهایی که از درونتان بر میخیزد را هدایت کنید.

---------------------------------------------------------------------------------------------

ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت می رویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر بر آورده ایم.

----------------------------------------------------------------------

                                                                                                                                                      الهی قمشه ای
 


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 02:45 ب.ظ

خاصیت خبر به تازه بودن آن است.

آری دیگر اخبار زلزله ی آذربایجان مهم نیست!!!!!!

 

 یادمان هست که آذربایجان هر روز سرد تر می شود؟!!

 

مسئولان قول دادند قبل از فصل سرما 

خانه ای برای زلزله زدگان فراهم کنند.

فصل سرما بالاخره آمد اما این مردم همچنان منتظرند.


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 03:01 ب.ظ

به کسانی که پشت سر شما حرف میزنند ، بی اعتنا باشید
آنها به همانجا تعلق دارند
یعنی دقیقا پشت سر شما . .

----------------------------------------------------

جهان اول جاییست که عکاسانش برای جایزه

از گرسنگان جهان سوم عکس می گیرند

-----------------------------------------------------

موضوع غم انگیز در خصوص زندگی ، کوتاه بودن آن نیست

بلکه غم انگیز آن است که ما زندگی را خیلی دیر شروع میکنیم

-------------------------------------------------------

چه نقاش ماهری است

فکر و خیال

وقتی که دانه دانه موهایت را سفید می کند

-----------------------------------------------------

گر به دولت برسی مست نگردی مردی

گر به ذلت برسی پست نگردی مردی

اهل عالم همه بازیچه دست هوسند

گر تو بازیچه این دست نگردی مردی

-------------------------------------------------------


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 03:33 ب.ظ

برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛

عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم ...


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 03:35 ب.ظ
 

اگر چیزی را با گوشهایت نشنیدی

یا آن را با چشم هایت ندیدی....

آن را با ذهن کوچکت ابداع نکن...

و با دهان بزرگت به اشتراک نگذار!!


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 03:35 ب.ظ

                                پسرک پولهای مچاله شده رو گذاشت جلوی فروشنده و گفت:

ببخشید یک کمربند برای روز پدر میخوام

فروشنده: چه جنسی باشه؟

پسرک: فرقی نمیکنه، فقط دردش کم باشه.....


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 11:35 ب.ظ

به خدا گفتم بیا دنیا رو قسمت کنیم!

اسمونش مال من...ابراش مال تو
دریاش مال من...موجاش مال تو
خورشیدش مال من...ماهش مال تو

خدا خندید و گفت:
تو بندگی کن...همش مال تو


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 مهر 1391 - 11:54 ب.ظ

سلام بچه ها
فکرنمیکنید یک پاییز بی سر و صدا را شروع کردیم.
من در تعجبم!!!!! آرام آرام


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 02:56 ق.ظ

کاش می شد خالی از تشویش شد
برگ سبز تحفه درویش شد
کاش تا دل می گرفت و می شکست
عشق می امد کنارش می نشست
کاش من هم یک قناری می شدم
در تب آواز جاری می شدم
بال در بال کبوتر می زدم
آن طرفتر ها کمی سر می زدم
با قناری ها غزل خوان می شدم
پشت هر اواز پنهان می شدم
آی مردم ! من غریبستانی ام
امتداد لحظه ی بارانی ام
شهر من آن سوتر از پروانه هاست
در حریم آبی افسانه هاست
شهر من بوی تغزل می ده
دهر که می آید به او گل می دهد
دشت های سبز و وسعتهای ناب
نسترن، نرگس، شقایق ، آفتاب


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
Ana
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 97
اعتبار: 96

2629 مرتبه در 456 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2332 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 04:48 ب.ظ

الـــیــــس کــــجــایـی...بــیــا...اینـــجــا عــجیبــــتـــرین ســـرزمـــین دنـــیاســـت.....


هیچ کس همراه نیست.....تنهای اول
Ana
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 97
اعتبار: 96

2629 مرتبه در 456 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2332 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 05:24 ب.ظ

خدایا

عزیزانی دارم

 رسمشان معرفت

 و یادشان صفای دل

 پس آنگاه که دست نیاز بسوی تو می آورند پر کن از آنچه در رحمت خداییت داری!

 



هیچ کس همراه نیست.....تنهای اول
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 06:02 ب.ظ

 

آدما بازی رو دوست دارن! این دست منه که انتخاب کنم!

اسباب بازیشون بشم یا هم بازیشون!!!!!!!!!!!


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 08:32 ب.ظ

تو نیستی

اما من برایت چای می ریزم

دیروز هم
...
نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم

دوست داری بخند

دوست داری گریه کن

و یا دوست داری

مثل آینه مبهوت باش

مبهوت من و دنیای کوچکم

دیگر چه فرقی می کند

باشی یا نباشی

من با تو زندگی می کنم...


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 08:52 ب.ظ

پر پرواز ندارم اما . .

 

دلی دارم و حسرت دُرناها

 

و به هنگامی که مرغان مهاجر

 

در دریاچه ماهتاب پارو می کشند

 

خوشا رها کردن و رفتن

 

خوابی دیگر . . به مردابی دیگر

 

خوشا ماندابی دیگر . . به ساحلی دیگر . . به دریایی دیگر

 

خوشا پر کشیدن . . خوشا رهایی

 

خوشا اگر نه رها زیستن . . مُردن به رهایی!

 

آه . . این پرنده درین قفس تنگ

 

نمی خواند! . .


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 09:00 ب.ظ

تو که نمی آییی،

 

تاج و تختی برای خودش بهم می زند دلتنگی!


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 09:40 ب.ظ
کاش همیشه در کودکی می ماندیم
تا به جای دلهایمان
سر زانوهایمان زخمی میشد!

 


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 11:46 ب.ظ

دیشَبــــْ خُـدا آهِسـته د َر گُوشــَــــم گُفتْ :

 


دیگــه بَســــــــــــــــ ــــــــــــــــــهْ !

بارانَـــــــ ـــــمْ از اَشکهایَت خِجاَلت می کـِـشــَــد ...!!!


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 11:49 ب.ظ

چه سخت است،

 

تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،

 

و دل سپردن به قبرستان جدایی ،

 

وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،

 

تا رهگذری ،

 

بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 11:50 ب.ظ

 

هی، پاییـــــــــز ...

ابرهایت را زودتر بفرست ؛

شستن این گرد غم از دل من

چند پاییز باران میخواهد...


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 مهر 1391 - 11:57 ب.ظ

لیوان چای روی میز در انتظار یک بوسه است.

 

نه تو می ایی و نه او گرم میماند.

 

چه گناهی دارد سماوری که داغدیده است؟


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد

<<    <      >    >>
   صفحه:
28 29 30 31 32 33 34 35 36 37  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   2 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*