صفحه:   5
نمایش:   121 - 150
تعداد کل صفحه:   20
تعداد کل موضوع ها:   578


<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 

مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 تیر 1391 - 07:20 ب.ظ

به جست و جوی تو
بر درگاه ِ کوه میگریم،
در آستانه دریا و علف.
به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم
در چار راه فصول،
در چار چوب شکسته پنجره ئی
که
آسمان ابر آلوده را
قابی کهنه می گیرد.
. . . . . . . . . . . .
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تاچند
تا چند
ورق خواهد زد؟
***
جریان باد را پذیرفتن
و عشق را
که خواهر مرگ است.-
و جاودانگی
رازش را
با تو درمیان نهاد.
پس به هیئت گنجی در آمدی:
بایسته وآزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
از این سان
دلپذیر کرده است!
***
نامت سپیده دمی است که بر پیشانی آفتاب می گذرد
- متبرک باد نام تو -
و ما همچنان
دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را...


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 11 تیر 1391 - 07:35 ق.ظ

دوستی رباتی

 

 

یک دسته از آدم ها هستند که ترازویشان را در دوستی در حال تعادل قرار داده اند
بی کوچکترین خطایی. رباتی می شوند با برنامه ای دقیقاً شبیه به خودت

 و هیچ تلاش و خلاقیتی فراتر از این برنامه انجام نمیدهند.

 

اس ام اس بزنی. اس ام اس می زنند.
زنگ بزنی. زنگ می زنند.
میس کال بیندازی. میس کال میندازند.
نامه بنویسی. نامه می نویسند.
بگویی :" دوستت دارم." می گویند:" دوستت دارم."
دعوا کنی. دعوا می کنند.
قهر کنی. قهر می کنند.
هدیه بدهی. هدیه می دهند.
خوشحال باشی. انرژی می دهند.
غمگین باشی. غمگین‌ترت می کنند.

برایشان کامنت بگذاری. برایت کامنت می گذارند.
جواب میس کال ندهی. جواب میس کالت را نمی دهند.

اس ام اس نزنی ،اس م اس نمی زنند.

زنگ نزنی زنگ نمی زنند.

و ... و ... و ... و ... و ...

بعد یک جا چشم هایت را باز می کنی و می بینی

 بیشتر این تو بودی که برای حفظ رابطه تلاش کرده ای
و طرف مقابلت تنها آینه ای در برابر تو بوده است.

تو که خسته شوی، تو که کم انرژی شوی،
تو که برای چند لحظه خودت را پشت اتفاقی پنهان کنی،

تو که از اتفاق کوچک یا بزرگی دلخور شوی،
تو که مشغول شوی،

 می بینی آنها نیستند. رفته اند.

شاید رفته اند تا ربات یکی دیگر شوند.

 

                              دوستای مهربونم بیاین سعی کنیم دوست رباتی نباشیم


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 تیر 1391 - 08:11 ق.ظ

برد تیم اسپانیا رو به همه ی طرفدارای این تیم تبریک می گم.

هیپیپ هورا

( البته با معذرت از هدا جون که ایتالیا رو دوست داره)


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: ساری
تاریخ عضویت: 23 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 82
اعتبار: 22

978 مرتبه در 192 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 551 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 تیر 1391 - 12:33 ب.ظ

 

من زیاد در جریان موضوع بحث نیستم اما یه چیزی رو میخوام بگم :

درسته همه چی به اجازه و خواست خدا صورت میگیره اما بهتره بدونیم ما با داشتن 2 قدرت انتخاب و اختیار از سایر مخلوقات جدا می شیم.

عادت شده که هر اتفاقی ( خصوصا ) نا خوشایند میفته میگن خواست خداست حکمتی توش هست.

این درست نیست که من کار اشتباهی کنم و بگم خواست خداست بی حکمت نیست. خدا خداست. ناظر رفتار ما و خواسته های ما و کارهای ما. باید کارمونو درست انجام بدیم تا خدا رو خوشحال کنیم . اما اگه کار اشتباه هم انجام بدیم خدا اونقدر مهربون هست که ما رو از اشتباه در بیاره و کمکمون کنه. قدرت بخششی که خدا داره هیچ کی نداره حتی پدر و مادر. از پدر و مادرم در برابر خطاهام سرزنش شنیدم اما از خدای خودم...هــــــــــــــــــــــــــــــــرگز!


"حالم خوب است" هایم را ببخش! دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم... صمیم
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 تیر 1391 - 02:58 ب.ظ

 

صمیم جون سلام.

به خونه ی من خوش اومدی. خیلی خوشحالم که توی بحث شرکت کردی و نظر دادی. این جوری هر کی بیاد اینجا نظر تو رو هم میخونه و مث من یه چیز خوب یاد می گیره.

بازم ممنون گلم


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 مرداد 1391 - 07:14 ب.ظ

 لحظه ی دیدار نزدیک است

 باز من دیوانه ام مستم

 باز می لرزد دلم دستم

 باز گویی در هوای دیگری هستم

 های! مخراشی به غفلت گونه ام را تیغ

 های! مپریشی صفای زلفکم را باد

 آبرویم را نریزی دل

 لحظه ی دیدار نزدیک است

 لحظه ی دیدار نزدیک است


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 تیر 1391 - 08:57 ب.ظ

تاوان عشق

روز ها ی با تو بودن گذشت

 

 

کو تا سال نویی دیگر

 

من ماندم ودنیای خالی ازتو

 

من ماندم و حسرتی که موج می زند

 

در چشمهای من برای تو

 

اری من از چشمهای تو میخوانم

 

اری میدانم

 

اری سوختن برای من است

 

دردی هست

 

و درمانی که سوختن منست

 

هزار بوسه زده لبانم بر ارزوی مرگ

 

اما چه سود که ماندنم

 

تاوان عشق منست

 

این نگاه عاشق کشت اه

 

تا همیشه رویای منست

 

تب کرده ای میان سکوت

 

این شعله ها که سر میکشد تا فلک زبانه اش

 

سهم من از نداشتن توست

 

غروب پر کشیده در اسمان بودنت

 

تحمل دردهای رفتنت برای منست

 

پشت لبخندهای نیم بندم

 

نهان شده قلب عاشقم

 

این را تو می دانی و تو می خوانی

 

ترانه ای که می رود

 

تا نهایت این راه کور

 

تا کی حضور و سکوت وعبور

 

خدایا این چه تاوانیست که از ان منست

 

برای داشتن او


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 تیر 1391 - 08:18 ق.ظ

 

زهرا خانوم گل گلاب.

به خودت نگیر عزیزم. منظور من کلی بود. ما همگی باید سعی کنیم مث این دوست رباتیه نباشیم . ما باید بدون چشم داشت واتظار از طرف مقابل برای آغازدوستی یا مراوده خودمون همیشه پشیش قدم بشیم. نه این که ببینیم طرف چی کار می کنه مام همون کار رو بکنیم.

زهرا جون حالا که لطف می کنی و به خونه ی من سر می زنی مث این بار افتخار بده و  واسم یه چیزی بنویس. حداقل یه سلام کوچولو که خسته ات نمی کنه گلم. وقتی اسم شماها رو توی تاپیکم می بینم نمیدونی چه جوری مث بچه کوچولوها ذوق می کنم. تو رو خدا این خوشحالی وصف نشدنیو از من نگیر.

زهرای ملوسم. منم تو رو خیلی دوس دارم . هم تو رو هم بقیه ی بچه های تالارو چون احساس میکنم همه مون مث خواهر برادر عضو یه خانواده ایم.آدما هم اساساً اعضای خانواده شونو بیشتر از غریبه ها دوس دارن. مگه نه؟ منم از حضور شما انرژی می گیرم. پس ناز نکن و کم حرفیو بهونه نکن. بازم بیا به من سر بزن و با مطالب و نوشته های قشنگت دنیا رو به چشمم قشنگ تر کن.

از دور روی ماهتو می بوسم.

دوستت دارم


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 تیر 1391 - 08:31 ق.ظ

 

 

      از با تو بودن دل برایم عادتی ساخت

        که هرگز

        بی تو بودن را باور نمی کنم.

 

 


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 تیر 1391 - 08:52 ب.ظ

نباشی ، دلم که هیچ ، دنیا هم تنگ میشود !


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 تیر 1391 - 06:19 ق.ظ

 

تست شناخت احساسات



پرنده آبی

روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام می افتد.
چیزی در این پرنده شما را به خود جذب میکند و تصمیم میگیرید آن را نگه دارید.
اما روز بعد در عین شگفتی متوجه میشید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است.
این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ می دهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن

در می آید و در روز چهارم سیاه رنگ است.



سوال؟


اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب برمی خیزید این پرنده چه رنگی است؟

1. پرنده تغییر رنگ نمی دهد و سیاه باقی می ماند.
2. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.
3. پرنده سفید می شود.
4. پرنده طلایی می شود.


 

 

جواب ها فقط باید در همین 4 جواب بالا جستجو بشه


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 تیر 1391 - 10:48 ق.ظ

واااااااااااااااااای اینجا چه خبره

سلام مریم جونم ، چقد خوشحالم که از نزدیک دیدمت مهربونم

من تاحالا به این قسمت نیومده بودم الان اومدم یه سر و گوشی آب بدم ببینم چه خبره که فکر کنم یک ساعت شد از اول همرو خوندم

مریم جون از نظر من خیلی مهربونی ببخشید نمیدونم تو رنگا رنگی برای مهربونی بود یا نه ؟ (ببخشیدا من تقلب کردم بجای اینکه رنگ بگم ، نظرم رو نسبت به شخصیت خودت گفتم )

در مورد قسمت و اینها هم (چون مطالب خیلی زیاد و عمیق بود من نظر هیچ کس یادم نمونده و نظر شخص خودم و مینویسم )شکلک شرمندگی

من واقعا به اینکه چیزی و نباید به زور از خدا بخوایم معتقدم چون دقیقا در زندگی خود ما پیش اومد ، فکر میکردیم اگر یه اتفاقی برامون بیفته خیلی خوب میشه و هممون دوس داشتیم اون اتفاق بیفته و مامان جان دست به دعا شد ، اما ای دل غافل که ای کاش که اون اتفاق نمیفتاد چون همون اتفاق باعث پیش اومدن خیلی شرایط شد که ای کاش نمیشد

چقد گیج نوشتم نه؟ نمیدونم تونستم منظورم و برسونم یا نه؟ : )

خلاصه همین یه درس اساسی به من داد که فقط بگم خدایا هر چی که صلاحمونه همون و برامون مقدر کن و دیگه هیچیو به زور از خدا نمیخوام .

مریم جونم این پرنده هرم نمیدونم ولی سیاه که اصلا دوست ندارم بمونه ، باز همون آبیه خوبه شایدم طلایی  ، آخه خیلی رویایی میشه ، پس بیشتر دوست دارم طلایی شه

میبوسمت عزیزم.

عضو سایت تاریخ عضویت: 27 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 13

408 مرتبه در 95 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 تیر 1391 - 11:42 ق.ظ

سلام مریم عزیز

به نظر من ابی میشه چون توی این چند روز نگهداری منو شناخت و به من انس گرفت و به رنگ اولش در اومد

نمیدونم جوابم تا چه حد درست بوده

مرسی از این تستهای جالب

عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 تیر 1391 - 08:17 ب.ظ

به نظر من

2درسته.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 تیر 1391 - 11:52 ب.ظ

سلام مریم جون خو.بی عزیزم

به نظرم سیاه میمونه


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 تیر 1391 - 03:56 ق.ظ

سلا م مریم جون نمیدونم چرااما

شایدم سفیدبشه

 

 


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 تیر 1391 - 10:15 ق.ظ

سلام گلم این تست های بامزه منو که معتاد صفحه ات کرده عزیزم منم که عاشق این  تستای روانشناسانه ام ......

به نظر من طلایی میشه بعدا دلیلشو میگم بعد از جواب


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 تیر 1391 - 04:21 ب.ظ

چون این پرنده هرروز یه رنگ میشه به نظرم سفید شه    صورتی نذاشتی چون میگفتم رنگ بند کتونیت میشد


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 13 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 42
اعتبار: 33

1045 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 541 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 تیر 1391 - 05:51 ب.ظ

مریم جون منم با نظره خانوم نادریان عزیز م موافقم  میگم طلایی میشه


این نیز بگذرد
عضو سایت تاریخ عضویت: 7 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 9
اعتبار: 28

261 مرتبه در 59 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 377 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 تیر 1391 - 07:08 ب.ظ

Lمریم نازنین سلام منم با نظر هدای جون موافقم فکر کنم سیاه بشه.


دلم به بهانه همیشگی گریست ! بگذار بگرید و بداند هر آنچه خواست همیشه نیست.
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 تیر 1391 - 12:15 ق.ظ

من فکر می  کنم همون ابی بشه .


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 تیر 1391 - 07:37 ق.ظ

سلام عزیزای دلم.

ممنون از همه ی کسایی که تا امروز اومدن و جواب تستو دادن.

تا هفته ی دیگه هنوز وقت هستا. هر کی نیومده بدوئه بیاد. چون شنبه ی بعد جواب تستو میذارم.

دوستتون دارم


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 تیر 1391 - 07:47 ق.ظ

           

         زنگ تفریح

 

 

   به یارو می گن: قبله از کدوم طرفه؟

    می گه: کجا بهت آدرس دادن؟

 


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 تیر 1391 - 11:06 ق.ظ

سلام دوستان

خب پرنده دوباره که آبی نمیشه چون قراره هر روز یه رنگ جدید بشه. سیاه هم نمیشه چون خدای نکرده مامانش نمرده که عزادار بشه! در نتیجه یا باید طلایی بشه یا سفید. چون من از رنگ طلایی خوشم نمیاد، در نتیجه سفید میشه. البته اگه به همون رنگ قرمز هم میموند خیلی خوب بود ها!


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 تیر 1391 - 08:25 ب.ظ

سلام مریم جون خوبی خوشی سلامتی؟

ببخش که کم به دیدنت می ام راستش از وقتی جابه جا شده هنوز اینترنت پر سرعتم رو وصل نکردم واز طرفی هم سرم حسابی گرم بچه هاست و کلی گیر و گرفتارم

حالا که اومدم خواستم چند تا مطلب رو بگم

اول اینکه مریم جون اسم دختر بزرگه منه و من به خاطر عشق زیادم بهش اسم کاربریمو مریم گذاشتم اسم خودم سمانه است و کوچک شما هستم

دوم اینکه بگم خوشحالم که من رو جز دوستان خودت به حساب می اری من هم یک عضو کوچک هستم توی این خانواده بزرگ و صمیمی عاشق توو نوشته هات هستم ازشون لذت میبرم و انرژی می گیرم در حد یوفا

سوم نظرم در مورد نظر سنجیت به نظر من پرنده آبی می شه چون به من خو گرفته و فهمیده هر رنگی که بشه من دوستش دارم و پیش خودم نگهش می دارم پس به رنگ اولش برمی گرده


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 تیر 1391 - 07:53 ق.ظ

سمانه جون مهربونم سلام.

خیلی خوشحالم که بالاخره تو هم اومدی و مهمون خونه ی قلب من شدی. عزیزم دیر و زودش اصلاً مهم نیس مهم اومدنه که لطف کردی و اومدی. منم از داشتن دوست خوبی مث تو به خودم افتخار می کنم. خدا رو شکر که از نوشته هام خوشت میاد و انرژی میگیری. پس تو هم بیا و انرژی بده دختر.

از طرف من روی همناممو ببوس و بهش بگو مریم گفت دوستت دارم هم به خاطر اینکه از بس خوب و دوست داشتنی هستی مامانی اسم تو رو به عنوان اسم کاربریش انتخاب کرده هم به خاطر اینکه مریمی( بوس بوس)

خیلی دوستت دارم سمانه جون. اگه بچه هات گذاشتن بازم به من سر بزن.

از دور میبوسمت 


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 تیر 1391 - 07:56 ق.ظ

           بیشتر بدانیم

 

1.          نام قدیم ایران : پروس

2.          نام قدیم اتریش : نمشه

3.          نام قدیم اتیوپی : حبشه

4.          نام قدیم اندونزی : هند هلند

5.          نام قدیم آلمان : پروس

6.          نام قدیم ایتالیا : روم

7.          نام قدیم تایلند : سیام

8.          نام قدیم ترکیه: عثمانی

9.          نام قدیم ژاپن : دنی پالگو

10.                    نام قدیم سری لانکا : سیلان

11.                   نام قدیم سوریه: شامات

12.                   نام قدیم عراق: بین النهرین

13.                   نام قدیم فرانسه: گل

14.                   نام قدیم لیبی: طرابلس

15.                   نام قدیم ویتنام: آنام

16.                   نام قدیم هلند: ندرلند

17.                   نام قدیم هند: بهارات

18.                   نام قدیم یوگسلاوی: صربستان

19.                   نام قدیم یونان: هلاس

20.                   نام قدیم یمن: سبا

 


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 14 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 30
اعتبار: 20

947 مرتبه در 156 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 935 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 تیر 1391 - 05:34 ب.ظ

سلام مریم جون

قبل از اینکه گزینه ها رو بخونم یه حسی بهم می گفت که زرد می شه ولی بعد از اینکه گزینه هارو خوندم با خودم گفتم نکنه منظورم طلایی بوده خودم نفهمیدم.

در هر صورت گلم من هم فکر می کنم طلایی می شه.

 


گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم .
Ana
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 97
اعتبار: 96

2629 مرتبه در 456 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2332 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 12:41 ق.ظ

به نظر من دوباره آبی میشه,چون اون دیگه الان من رو میشناسه و همونطور که من به اون عادت کردم اون هم به من عادت کرده (در اصطلاح جلد شده).


هیچ کس همراه نیست.....تنهای اول
عضو سایت موقعیت: 23
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 51
اعتبار: 67

1218 مرتبه در 223 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4577 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 01:03 ق.ظ

سلام خدمت دوستان و مریم جون

من هم فکر کنم ابی بشه


به پندار تو جهانم زیباست جامه ام دیباست دیده ام بیناست زبانم گویاست قفسم هم طلاست بر این ارزد که دلم تنهاست

<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*