صفحه:   7
نمایش:   181 - 210
تعداد کل صفحه:   16
تعداد کل موضوع ها:   463


<<    <      >    >>
   صفحه:
2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 

روزنگار کتاب امروز
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 16 تیر 1391 - 10:00 ب.ظ

من سهیلا رو در عرض یه نصفه روز تموم کردم فکر کنم رکورد شکوندم البته رکورد خودمو تو خوندن رمانای ایرانی با این تعداد صفحات

بعدم وسعت غریبو در عرض یه روز کامل تموم کردم تا 4 صبح بیدار بودم الانم میخوام ملکه جنوبو شروع کنم چون هداجونم بهم گفته قشنگه منم تصمیم گرفتم اونو بخونم بعدشم به توصیه محیای عزیزم سکوت سردو میخونم .این میون کتاب خودمو یه جورایی مرور میکنم مبادا اشتباهی نکته مبهمی داشته باشه .


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 تیر 1391 - 12:09 ق.ظ

سلام  به همه

من از نیم ساعت دیگه میخوام قلب بلوری رو شروع کنم . البته چند روزه که دارم کتاب خدمتکار رو هم میخونم ( ادمین ببخش . چون خارجیه اسمش رو نوشتم)


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 تیر 1391 - 02:10 ب.ظ

سلام دوستان من دیشب مجنون تر از فرهاد و تموم کردم

حالا می خوام برم جایی که قلب انجاست و بخونم.

تابعد بای بای.


insta:behzadabedini
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 تیر 1391 - 09:16 ق.ظ

سلام وصد سلام بر همگی

ببخشیدا ولی من دیگه نتونستم مقاومت کنم و جمعه طلایه رو شروع کردم از  3 تا 10 بکوب خوندم

هرچی هم دعوتمون کردن ببرنمون بیرون نپذیرفتیم : ) ) پدر و پسرو فرستادم دوچرخه سواری و با خیال راحت  ادامه دادم

خلاصه شنبه هم که 3 ساعت کله سحر خوندم تا تموم شد .

خوب بود ولی بیشتر عالی بود .

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 تیر 1391 - 03:48 ب.ظ

سلام به همه کتاب خونها منم دیروز وامروز لبخند خورشید وتردید رو خوندم  کتابهای خوبی بودنند


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 5 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 13
اعتبار: 16

262 مرتبه در 42 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 261 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 تیر 1391 - 06:49 ب.ظ

بابا سلام بازهم چه قسمته شاهکاری روبازکردیددسته پیشنهادکننده اش که فکرکنم زری جون بوددردنکنه.

من الان چندتاکتابه نامبروان روگذاشتم جلوم که بعدازسرزدن به این خونه برم سراغشون ولذت ببرم راستش نمیدونم کدوم روشروع کنم حالا شروع کردم میگم فعلا یک انسومرزعشق روجداکردم یک طلایه یک ایلگاردخترم یک پشت پلک شب یک پرپروازو...که هرکدوم روبخونم خستگی این ایام نامراددرمیرود.

خب تابعدخداحافظتون وخیلی دوستتون دارم.


زندگی زیباست ای زیباپسند .
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 تیر 1391 - 05:37 ب.ظ

سلام به همگی

من دارم پشت پلک شب و می خونم .

ولی چرا اینجوریه ؟ الان من حدودا صفحه صدم تا میام متوجه بشم چی به چیه دوباره شخصیت دیگه ای در سال های مختلف مطرح میشه .

تازه اونم نه سال های رو به جلو ، یه بار میره چند سال بعد ، یه بار میره چند سال قبل .

تا اینجا که نتونستم ارتباط برقرار کنم . نمیدونم همه همینجور بودن یا نه ؟

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 تیر 1391 - 06:08 ب.ظ

سلام من امروز یه کتاب از نشر دیگه ای خوندم وبرام جالب بود تقریبا مثل کتابهای مریم جون در مورد اعتیاد ومراحل بعد از درمان که خوب واموزنده بود


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 12:23 ق.ظ

سلام شب همگی خوش

کتاب خدمتکار تموم شد . الان هم صفحه ی 221 قلب بلوری هستم . خدایی تا اینجاش خیلی قشنگ بوده و دوستش داشتم


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 12:38 ق.ظ

سلام دوستان

من جایی که قلب انجاست و خوندم

الانم می خوام رویای نقره ای و بخونم


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 13 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 42
اعتبار: 33

1045 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 541 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 01:48 ق.ظ

سلام دوستان عزیزم

من الان دارم این روزهارو میخونم فعلآ نظری نمیدم تا تموم بشه

بوووووووووووووس


این نیز بگذرد
عضو سایت موقعیت: 23
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 51
اعتبار: 67

1218 مرتبه در 223 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4577 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 12:00 ب.ظ

سلام دوستان

من انتهای سادگی رو دیروز تموم کردم خیلی زیبا بود واقعا لذت بردم


به پندار تو جهانم زیباست جامه ام دیباست دیده ام بیناست زبانم گویاست قفسم هم طلاست بر این ارزد که دلم تنهاست
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 تیر 1391 - 07:24 ب.ظ

سلام وقت بخیر

من صفحه 450 پشت پلک شبم ، بالاخره روند کتاب برام جا افتاده ولی ...

آخه ایراد کار یه چیز دیگه هم هست ، من بعد از طلایه این کتاب و شروع کردم . خودم فکر می کنم علتش همینه که مشکل داریم با هم : )

 

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 تیر 1391 - 02:06 ب.ظ

سلام خانوم گلا

بالاخره پشت پلک شب تموم شد .

واقعا جالب بود ، خیلی قشنگ داستان رو به جلو رفته بود البته اولش یکم آدم گیج میزنه آخه معمولا این روند داستان کمه .

خلاصه خوب بود البته تعداد صفحاتش با طلایه یکی بود با این تفاوت که من طلایرو 10 ساعته تموم کردم اما پشت پلک شب 4 روز طول کشید ، واقعا نمیدونم چرا ؟

تازه طلایه 7 صفحه بیشتره : ) )

خلاصه اگر بتونم بر کنجکاویم غلبه کنم و طاقت بیارم شنبه اصل قضیه یعنی مجنون تر از فرهاد رو شروع می کنم .

ولی دیگه کتابام تموم میشه : ((

دوباره باید از اول اندفعه تکراری بخونم : )

همگی خوش باشید .

عضو سایت موقعیت: 23
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 51
اعتبار: 67

1218 مرتبه در 223 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4577 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 تیر 1391 - 02:34 ب.ظ

با سلام خدمت دوستان

من دارم سراب شوریدگی اثر خانم کریمی رو میخونم ولی فکر نکنم پایان رضایت بخشی داشته باشه


به پندار تو جهانم زیباست جامه ام دیباست دیده ام بیناست زبانم گویاست قفسم هم طلاست بر این ارزد که دلم تنهاست
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 تیر 1391 - 04:03 ب.ظ

سلام من دارم شوق وصال رو میخونم فعلا اولهاشم وخوبه حالا تا ببینیم بعد چی میشه


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 104
اعتبار: 111

3585 مرتبه در 503 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3807 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 تیر 1391 - 11:47 ق.ظ

سلااااام! خوبید خانواده؟! ما بار اولمان است به این طرف ها می آییم! ناواردیم!!!

دیشب عشق خاموش سرکارخانم عبدی را خواندیم... . برای چند دهمین بار!!! عاشق این کتابم! تا سپیده صبح خواندیمش به اتمام رسید.

امروز هممجنون تر از فرهاد معصومه جانم را برای چند صدمین بار برداشیتم  بخوانیمش که بسی عاااااااااااااااااااشقشم! هم اکنون صفحه 721 می باشیم:) سرعت رو حال کنید فقط! از ساعت هشت دارم می خونم:)

پریروز هم با خجستگی کامل نشستیم رمان شوق وصال را خواندیمش! دوستش نمی داشتیم! ما می خواهیم برویم خودکشان کنیم.. . تازگی ها چرا هیچ کتابی را نمی دوستیم به نظرتان؟! مادری جان عزیزدلم می گویند مدتی رمان نخوان! دچار تکرار گشته ای! ولیکن اما... ما که نمی توانیم!!!

دوست دارم یه رمان جدید توپ بخونم. یه چیزی متفاوت با تمام رمان هایی که خوندم... . یه چیزی که یه جورایی رستاخیز گونه باشه! عین غزال, عین هم خونه... . غزال شخصیت دخترهای ناز و ملوس و تی تیش مامانی رمان ها رو که هیچ ایرادی نداشتن و همگی خانم بودن و متین زیر سؤال برد و یه جورایی باعث تحول شد, هم خونه هم با موضوع ازدواج قراردادی یه مسیر جدید رو به نویسنده های نازنین نشون داد... .

من باز هم زیاد حرف زدم:)

پاینده باشید دوست جونیا-0-


...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...
عضو سایت موقعیت: 23
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 51
اعتبار: 67

1218 مرتبه در 223 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4577 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 تیر 1391 - 06:55 ب.ظ

سلام دوستان گلم

سراب شوریدگی رو تموم کردم اما..... واقعا نفهمیدم منظور نویسنده عزیز چی بود و من بسی دلگیرم اونم بعد انتهای سادگی که انقدر از خوندنش لذت بردم


به پندار تو جهانم زیباست جامه ام دیباست دیده ام بیناست زبانم گویاست قفسم هم طلاست بر این ارزد که دلم تنهاست
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 تیر 1391 - 07:05 ب.ظ

سلام دوستان من رویای نقره ای رو خوندم خوب بود خوشم اومد.

خب اما یه چیزی من دیگه از نشر علی کتاب ندارم باید فردا برم بیرون یه چندتا کتاب خوب دیگه از این نشر بگیرم که خب اولیش شوق وصال دومیش مهنا سومیش سهیلا.

ولی خب الان دارم یه کتاب که نویسنده اش و خیلی دوست دارم و یکی از دوستا خانوادگیمون هستش و شروع کردم به خوندن.

اسمش می گم(عطش)خانم کلهر که اینم مثل چشمهایی به رنگ عسل قشنگه.

به امید روزی که شوق وصال و بخونم.


insta:behzadabedini
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 تیر 1391 - 07:20 ب.ظ

سلام به همه من شوق وصال رو خوندم خوب بود خوشم اومد ولی یه خورده از کار ثنا سر در نیاوردم  که چرا اصلا ناراحت نشد  اعتماد جای خود ولی حس زنانه هم باید باشد یا نه


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 تیر 1391 - 12:56 ق.ظ

سلام خوبید ؟

بالاخره ما رسیدیم به کتاب  بهترینه  اکثریت دوستان  ( مجنون تر از فرهاد )

عزیزانی که شما باشید این کتاب خوندن هم برای ما جریاناتی شده اون از پشت پلک شب که اوایلش که هی زمان و شخص تغیر می کرد هی می گفتم پس چرا این جوری شد هی می رفتم عقب تاریخا رو چک می کردم حساب کتاب می کردم که خوب الان این ساله الان انقد رفت جلو الان انقد رفت عقب تا بالاخره این مغز مبارک قضیرو جا انداخت برا خودش : ) )

حالا رسیدم به مجنون تر از فرهاد چند صفه که خوندم دیدم ای بابا اینم ماشالا از بس شخصیت داره برام جا نمیفته رفتم کاغذ و مداد آوردم همرو می نویسم کی با کی ازدواج کرد چند تا بچه داره تا اینکه دوباره این مغز جانه عزیز یه فعالیتی کرد : ) )

در نتیجه ما و مغزمان سخت درگیریم ، بعضی اوقات می گم من کارام بر عکسه درس برام بیشتر از این کتابا جنبه تفریح داشت ،  ای کاش درسایمان رو هم انقد جدی می گرفتیم : ) ) )

همگی برقرار باشید .

mzm
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 18

817 مرتبه در 193 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 735 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 تیر 1391 - 01:07 ب.ظ

 سلام خدمت همه دوستداران کتاب

من متاسفانه کتاب جدید نداشتم که بخونم بخاطر همین کتاب مجنون تر از فرهاد رو برای سومین بارخوندم و مثل بار اول لذت بردم والان کتاب دنیا را رها کن رو برای بار دوم می خوام بخونم.

می خواستم از نشر محترم علی بخوام که  کتابهای جدید رو زود تر به دست ما برسونند اخه چقدر کتاب تکراری بخونیم .

ممنون مریم صدوق


دوستان پاک چوبهای خیسی هستند که با اتش نه می سوزند و نه خاکستر می شوند .
عضو سایت موقعیت: ساری
تاریخ عضویت: 23 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 82
اعتبار: 22

978 مرتبه در 192 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 551 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 27 تیر 1391 - 12:55 ق.ظ

سلام

من تو سفرم قرار بود باز باران و رویای خام رو بخونم اما متاسفانه فقط رویای خام رو خوندم و به کتاب دیگه این نرسیدم.

اما همچنان باز باران جز برنامم هست


"حالم خوب است" هایم را ببخش! دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم... صمیم
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 تیر 1391 - 01:12 ق.ظ

سلام سلام سلام

اینجانب طی یک اقدام انتحاری وسریع القوع ازامروزقلب بلوری روشروع کردم وامشبم تمومش میکنم

آقاماهرچی نشستیم یکی ازاهالی منزل یه تعارفی بکنه که عزیزم حوصله ات سررفته یه کتابی بخون دیدم نخیرهرچی من هیچی نمیگم اونام هیچی نمیگن!!!!!!!!!!!!!!

این شد که خودم کاری کردم کارستون از11صبح نشستم پای کتاب یه دل سیرخوردم دقیقاخوردم غیرازمواقعی که خطرماهان کتابموتهدیدمیکردبلندنشدم

اخیییییییییییییییییییش


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 تیر 1391 - 06:09 ب.ظ

سلام من از دیروز شروع کردم به خوندن رویای خام وامروز جلد اولش رو تموم کردم خیلی داستان خوبیه وموندم که چرا این همه انتقاد داشت موضوع وروند داستان که خوب واموزنده س چرا این همه حرف براش گفتن به هر حال من که خوشم اومد حالا تا جلد 2رو بخونم اخرش ببینم چی میشه


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 29 تیر 1391 - 12:29 ق.ظ

سلام دوست جونا

قلب بلوری تموم شددوسش داشتم قشنگ بود مشکلاتی که اعضای یه خانواده میتونن بابت مشکل روزیعنی اعتیادداشته باشنو خیلی خوب توضیح داده بوداماخسته کننده نبودجالب بود چون درکل شاید20صفحه راجبش حرف نشه اماخواننده تاآخرداستان یادشه که مشکلات روحی سوگل بابت باباشه ودرکنارعشقوشیطنتای سوگلم رمان قشنگی ازآب دراومده منکه باتک تک شخصیتاش ارتباط پیداکردم

میخام برم پشت پلک شبوبخونم

این کتابوچندوقت پیش شروع کردم اماچون اوایل کتاب خیلی تمرکزمیخادکه زماناروگم نکنی گذاشتمش کنارسرفرصت بخونم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 29 تیر 1391 - 01:01 ق.ظ

سلام بچه ها من رفتم کلی کتاب گرفتم

ولی می خوام برم یه کتابی که تاالان بالای 50بار خوندم و برم بخونم

خب اونم کتاب غزال.


insta:behzadabedini
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 29 تیر 1391 - 05:42 ق.ظ

اقاااااااااااااااااااااا . چندتا کتاب نخونده دارم . اما برای بار دوم دارم رویای خام رو میخونم .صفحه 106 هستم . ( یه حسی میگه به زودی کتابی از خانم امیر جهادی عزیزم وارد تاپیک نقد و بررسی میشه که فکر کنم غزال باشه . ادمین ببخش بی ربط بود )


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت موقعیت: 24
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 110
اعتبار: 210

2492 مرتبه در 401 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4584 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 29 تیر 1391 - 06:46 ق.ظ

 من تا صفحه 200 رویای خام رو خوندم . اما یهویی دلم برای جیمی تنگ شد و دارم از اونجا که شهرزاد توی خونه خوابیده و مریض بود و انا و جیمی به عیادتش اومدن رو میخونم .

 


آرام تر سکوت کن .... صدای بی تفاوتی هایت هلاکم می کند .
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 تیر 1391 - 01:10 ق.ظ

سلام  حال ، احوال ؟ خوبید ؟

من مجنون تر از فرهاد رو شروع کردم ، صفحه 650 هستم .

همگی خوش باشید .

 


<<    <      >    >>
   صفحه:
2 3 4 5 6 7 8 9 10 11  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   2 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*