باعشق برگرد
Ana
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 97
اعتبار: 96

2629 مرتبه در 456 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2332 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 بهمن 1390 - 11:23 ب.ظ

پرند جان دست گذاشتی رو نقطه ضعف من,خیلی قشنگ بود,حال و هوای کتاب,عشق کامیار به نگار,فداکاریهاش برای نگار واقعا ستودنی بود ,کتاب صحنه های اکشن خیلی داشت,متقابلا وقتی نگار عاشق کامیار میشه ,شخصیت نگار رو دوست داشتم ,یه دختر مهربون ,فداکار ,دفاع کننده از حقش.کامیار یه حامیه خوب برای نگار بود علاقه زیبای کامیار که از کودکی شروع شده بود و به واسطه نی نی حفظ شده بود.این نظر من بود.امیدوارم خوشت بیاد.


هیچ کس همراه نیست.....تنهای اول
عضو سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 104
اعتبار: 111

3585 مرتبه در 503 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3807 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 بهمن 1390 - 11:26 ب.ظ

درود دوست جونا!

پرند جان تا حدودی با آنای عزیز موافقم! منم دوست داشتم این رمان رو...

مطمئن باش که از خوندنش ضرر نمی کنی عزیزم!

پاینده باشی...


...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 بهمن 1390 - 11:38 ب.ظ

سلام

این کتاب یکی از رمانهای مورد علاقه منه یه جای دیگه هم توی همین تالار در مورد این کتاب گفتم که اول کتاب رو که خوندم یاد کارتون مورد علاقه ام دیو ودلبر افتادم اما دوست گلم بهت توصیه می کنم بخونیش ضرر نمی کنی عشق کامیار به نگار و عشقی که کم کم در دل نگار نسبت به کامیار جوونه می زنه و رشد می کنه خیلی زیبا به نگارش در اومده امیدوارم تو هم مثل ما ازخوندن این کتاب لذت ببری


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 بهمن 1390 - 04:03 ب.ظ

پرند جان درود بر تو

منم این کتاب رو خیلی دوست داشتم حتما بخونش  ولذت ببر البته یه توصیه !! قبلش یه سری به نظر سنجی های مختلف تو تالار بزن ببین سلیقه ی ما  در انتخاب کتاب به تو میخوره بعد اقدام کن .     منکه از خریدش  راضیم.


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 بهمن 1390 - 01:55 ب.ظ

سلام دوستان

گندم عزیز و سپیده جونم، اون خرس عروسکی که روی جلده همین طوری الکی و صرفا برای فانتزی شدن ماجرا نیست، اتفاقا با عشق برگرد جزو کتابهاییه که طرح جلدش کاملا مرتبط با موضوعه، یه خاطرهء نوستالژیک جذاب توی کتاب هست که در مورد عروسکی در زمان کودکی قهرمان های کتاب صحبت می کنه و این بر می گرده به اون خاطره...


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 104
اعتبار: 111

3585 مرتبه در 503 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3807 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 بهمن 1390 - 02:09 ب.ظ

درود خانم نخعی نازنین!
مرسی از توضیحاتتون بانوی عزیزم... . 

توی بخش طرح جلدهای مرتبط با موضوع توضیحاتی رو که فکر کنم آنای عزیز گذاشته بودند رو خوندم!!!

من نگفتم طرح  جلد با موضوع مرتبط نیست!!! گفتم دوستش ندارم!!! :)

ولی خود کتاب رو واقعاً دوست دارم... .

باز هم مرسی از توضیحاتتون ( شکلک بغل کردن)!

 


...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 بهمن 1390 - 03:12 ب.ظ

سلام به نظر من هم کتاب خوبیه وارزش خوندن رو داره در مورد کامیار که عشق دوران کودکیش اونو از بی تفاوت بودن در میاره وحتی به خاطر اون جنگهم میکنه


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 4 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 2
اعتبار: 2

15 مرتبه در 5 ارسال مورد تشکر قرار گرفته.
تاریخ ارسال: 30 بهمن 1390 - 02:47 ب.ظ

از راهنمایی دوستان ممنونم من از کتاب یک جرعه اب یک جرعه سراب خیلی خوشم امد وفتی نظرات در مورد با عشق برگرد را خواندم وخریدمش خیلی خوشم امد جاداره به خانم سادات محترممون تبریک بگم ومنتظر کتاب بعدیشون هستیم .

مرسی از شما.


((هیچکس نمی تواند از قلبش بگریزدبرای همین بهتر است آنچه را که میگوید بشنوی.بدین صورت هرگز ضربه ای رادریافت نمی کنی که انتظارش رانداشته باشی))
عضو سایت تاریخ عضویت: 5 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 19
اعتبار: 6

79 مرتبه در 25 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 اردیبهشت 1391 - 05:52 ق.ظ

بچه ها باعشق برگرد هم من خیلی دوست دارم برای نمایشگاه پیشنهاد میدهم.


همیشه کامتان شیرین باشه به امید خدا.
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 آبان 1391 - 08:26 ب.ظ

قشنگ بود دوستش میداشتم

بخصوص کامیار خان

فقط ارتباط طرح جلد و با موضوع کتاب نفهمیدم

طرحش فانتزی و به درد بچه ها میخورد

چرا من اینجوری فکر کردم


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
mzm
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 18

817 مرتبه در 193 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 735 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 آبان 1391 - 10:37 ب.ظ

من این کتابو خیلی دوست دارم مخصوصا شخصیت کامیارو بخاطر اینکه اراده می کنه خوب باشه و خوب می شه بخاطر ظلمهایی که از طرف پدرش می بینه و بخاطر عشق پاک بچگی . کتاب خیلی قشنگیه که از خریدش پشیمون نیستم و بارها مرورش کردم .


دوستان پاک چوبهای خیسی هستند که با اتش نه می سوزند و نه خاکستر می شوند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 15 آبان 1391 - 09:23 ب.ظ

سلام بچه ها من اصلا نمیدونم چی بگم

این کتاب محشره محشر.

یعنی فراتر از عالی...مرسی خانوم سادات بابت کتابای زیباتون.

به همه پیشنهاد میکنم بخونین.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 15 اسفند 1391

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 0

54 مرتبه در 35 ارسال مورد تشکر قرار گرفته.
تاریخ ارسال: 16 اردیبهشت 1392 - 06:29 ب.ظ

سلام به همه به پیشنهاد شما میخوام بخرم امیدوارم همونجور که میگین باشهابزار علاقه

عضو سایت تاریخ عضویت: 15 اسفند 1391

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 0

54 مرتبه در 35 ارسال مورد تشکر قرار گرفته.
تاریخ ارسال: 15 تیر 1392 - 06:55 ب.ظ

واقعا معرکه بود ممنون که بهم پیشنهاد کردید از خانم سادات ممنون خسته نباشید منتظر کارهای بعدیتون هستمابزار علاقه

عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 7 مرداد 1392 - 01:34 ق.ظ

دوسش داشتم خیلی جذبم کرد

قلم سادات عزیز انقدر زیباوپرکششو عمیق بود که به راحتی خودموتوفضای خونه وباغوبین ادمای داستان حس میکردم بانگارغصه خوردم باهاش حرص خوردم وازدستش عصبانی شدم

عاشق شخصیت ومرام کامیارشدم جزوسری ادمایی شد که همیشه توذهنم هستن واین رمان جزورمانای موردعلاقم که هرازگاهی دلم براش تنگ میشه وحتمادوباره میرم سراغش

خوشحالم که خوندمش وخوشحالترازاینکه دارمش

مرسی دوست خوبم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 شهریور 1392 - 09:47 ق.ظ

مجموعه قوانین تالار نقد کتاب

1: در این بخش کاربران فقط در مورد کتاب مورد نظر به بررسی می پردازند. و از مقایسه کتاب ها و نویسنده باید خودداری کنند .

2: با هر گونه توهین به نویسنده و نشر در این بخش بر خورد خواهد شد .

3: کاربران به بررسی و نقد کتاب بپردازند علاوه بر نکات منفی نکات مثبت را هم مطرح کنند

4: از توهین به نظرات یکدیگر جداً خودداری کنید .

5 : مطالبی که به تعریف داستان می پردازند حذف خواهد شد .

6: از برخورد سلیقه ای جدا خودداری کنید.

7: نقد مغرضانه در مورد کتاب ها در این بخش تایید نخواهد شد .

عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1392

پیام های ارسالی: 4
اعتبار: 0

19 مرتبه در 8 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 مهر 1392 - 11:15 ب.ظ

Ana نوشت:

پرند جان دست گذاشتی رو نقطه ضعف من,خیلی قشنگ بود,حال و هوای کتاب,عشق کامیار به نگار,فداکاریهاش برای نگار واقعا ستودنی بود ,کتاب صحنه های اکشن خیلی داشت,متقابلا وقتی نگار عاشق کامیار میشه ,شخصیت نگار رو دوست داشتم ,یه دختر مهربون ,فداکار ,دفاع کننده از حقش.کامیار یه حامیه خوب برای نگار بود علاقه زیبای کامیار که از کودکی شروع شده بود و به واسطه نی نی حفظ شده بود.این نظر من بود.امیدوارم خوشت بیاد.

 

خیلی کتاب زیبایی بود با اینکه بیشتر از یکساله که از خواندنش می گذره تمام داستان یادمه و قصد دارم چند بار دیگه بخوانمش

 


اگر آن ترک شیرازی به دست ارد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1392

پیام های ارسالی: 4
اعتبار: 0

19 مرتبه در 8 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 آبان 1392 - 01:52 ق.ظ

من دوباره امروز خواندن این کتاب رو برای بار سوم تمام کردم فوق العاده است این کتاب . چقدر دوستش دارم . خیلی دوست دارم این کتاب یه دویی هم داشته باشه


اگر آن ترک شیرازی به دست ارد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
عضو سایت تاریخ عضویت: 27 آبان 1392

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 0

50 مرتبه در 36 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 آذر 1392 - 12:09 ق.ظ

عاشق این کتابم فوق العادست کامیار محشره نگار عالیه ممنون از خانم سادات بابت این کتاب


من شبح مردی بدبختم که شما او را در سیاهچال قلعه دیف دفن کردید خداوند به این شبح برآمده از گور،ماسک کنت دومونت کریستو زد او را از الماس و طلا پوشاند تا شما او را فقط امروز بشناسید "من ادموند دانتس هستم"



کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*