خب! سلام عرض می کنم خدمت نازنین دوستای گل خودم!!
بی اغراق و به دور از هر گونه خالی بندی دوستتون دامر هوارتا-00-( این بغل کردن دوبله است:)) بعد از روزهای دوری:)))
چطوری آوانار جونم!؟ کجایی بابا؟! کم پیدایی عزیزم:)
شریففففففففففففففف! من خیلی دلم واست تنگ شده!!! کجایی آخه!؟
کسی سیما جون رو ندیده؟! دید سلام منو برسونه!!!
ابتداش که ما این روزا تمایل پیدا کردیم به قاتل دیوونه شدن! جلو چشمامون رو خون گرفته! نفس کش و این حرف ها:) واسه همین اعصاب نداشتم بیام! شاید باورتون نشه، ولی تازه سه روزه فهمیدم که تشکر و پیام خصوصی و این حرف ها همه از دم تعطیلن شکر خدا:)))
بعدش که مرسی خانم صمیم گلم! بسی خوشحالم از حضورتون توی تالار... . من کلاً آدم رکی هستم:) صادقانه و صمیمانه عرض کنم خدمت خانم صمیم نازم که از همون اولش مهر این رمان شما افتاد به دل ما تااااااااااااا همین الان!!! به انرژی مثبت اعتقاد دارید؟! من از این رمان این انرژی رو دریافت کردم:) پس این خدمت شما-0- (جهت تویح این شکلک بغل کردن می باشد مثلا:))
باور بفرمایید قصد توهین به محضر هیچ کس رو ندارم! ولی حقیقتاً نظرات رو دقیق نخوندم!!! دروغ چرا؟! تا قبر آآآآ:)
من این رمان رو دوست دارم! قبلاً هم گفته بودم... بعضی وقت ها، رمان هایی رو می خونم که بسته به شرایطی که توش قرار گرفتم واسم یه جورایی ماندگار می شن!!! این رمان هم رفت تو لیست اون رمان های ماندگار!!! شایدهیچ کس اندازه من این رمان رو توی تالار دوست نداشته باشه :(
گذری که داشتم نظرات رو نگاه می کردم دیدگانم چند تا نکته گرفت که نمی دونم کدوم یکی از دوست جونای عزیزم فرموده بودن!
یکی بحث صمیمت بود!!! با این موافق نیستم! چون شخصاً آدمی هستم که تمایل داره به پسرخاله بودن!!! خیلی سخته واسم پیشوند و پسوند اضافه کنم به اسم ها:) خیلی ها رو هم می شناسم که این طوری هستن! بعدشم اون شرایطی که صمیم توش قرار گرفته بود طوری نبود که یادش بمونه باید بگه کیارش خان یا آقا کیارش:) خدا نکنه توی اون حالت عصی قرار بگیرید! بارو کنید بابابزرگتون رو هم به اسم کوچیک صدا می کنید وای به...
بعدش... آهان! من با دوستانی که موافق این بودن که بخش زندگی کیارش و تبسم قشنگ تر بود موافقم:) خودشون اعتراف کنن کی بودن:))
درمورد چشم رنگی ها... والا ما چپ می چرخیم، چشم رنگی می بینیم، راست می چرخیم چشم رنگی می بینیم!!! کلاً همش چشم رنگی می بینیم:) واسه همین خیلی عجیب نبود واسم! خصوصاً که شخصاً عادتی عجیب دارم به خلق شخصیت های چشم رنگی!!! خصوصاً چشم های سورمه ای!!! تا حالا دیدید؟! بی نظیرن... شاید از هر هزار نفر یه نفر چشماش سورمه ای باشه!!! و همیشه محبوب ترین شخصیت نوشته های خودم چشماش سورمه ایه:)
توصیف چهره ها هم... من یه سؤالی دارم! خداییش قصد توهین ندارما، کلاً می خوام ببینم ماها همه با خودمون چند چندیم!!! نویسنده توضیح می ده درمورد چهره ها، می گیم خیلی زیاده گویی کردی!! توضیح نمی ده، می گیم یعنی چی؟! ما اصلاً نمی دونستیم فلان شخصیت کتاب چه ریخت و قیافه ای داره!!! شخصیت ها خوشگل و گوگولی مگولی هستن، می گیم یعنی چی؟! اغراق کرده نویسنده!! مگه داستان های پریانه که همه پرنس چارمینگ هستن و بل و سیندرلا و این حرف ها... شخصیت ها بی ریخت هستن، می گیم یعنی چی؟!همه جذابیت رمان به اینه که شخصیت هاش سرآمد باشن! یارو بی پوله، می گیم یعنی چی؟! ما خودمون کم بدبختی داریم که بشینیم داستان بدهکاری و طلبکاری و چک و سفته یکی دیگه رو بخونیم! یارو مایه داره، باز می گیم یعنی چی؟! چرا نویسنده از دنیای آرمانی حرف زده!؟ چرا همه خوبی ها مال قشر ثروتمنده؟! چرا باید شخصیت های اول بچه پولدار باشن؟! مگه بچه های پایین شهر دل ندارن!!! و..
واقعاً دارم می گم، تمام این مشخص نبودن تکلیف خودمون با خودمون باعث شده که من پشت دستم رو داغ کنم که عمراً رمان ندم واسه چاپ!!! خون دل بخونم بنویسم، بدبختی بکشم ناشر پیدا کنم، تهش هم یکی عین خودم پیدا بشه دل و روده نوشته ام رو که اندازه بچه نداشته ام دوست دارم بکشه بیرون و کلی عیب و ایراد از زمین و آسمون پیدا کنه و خلاصه من و کتابم رو ببره زیر سؤال!!!! بعد منم که نه جنبه دارم نه اعصاب، باید بدوم دنبال یه راه بی درد و بی صدا واسه خودکشی:)
باز هم تأکید می کنم که قصد توهین ندارم بچه ها!!! ولی واقعاً درگیرم با خودم و این وضعیتی که هست!!!
تهش هم عین همیشه با نظرات خانم منجزی گل و خانم نخعی عزیز و نیلوفر بانوی مهربونم و سمانه نازنازی و گندمی خوبم موافقم!!!! حالا خوبه دور هم به این نتیجه رسیده باشن که به محض رؤیت این جانب تا جان در بدن دارن منو بزنن!!! ولی خارج از شوخی اصولاً ثابت شده که حرف شما، حرف منم هست! از بقیه دوستای گلم هم تشکر می کنم به خاطر حضور گرمشون و نظرات محترمشون!!!
باور کنید که خیلی دوستتون دارم-0- باز هم ببخشید!!!
بوس و بغل دوست جونای عزیزم:)
ما مجدداً عرض ارادت داریما-0-
بوس و بغل هزاااااااااااااااااااااااااااااارتا:)
...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...