مهناز نوشت:
باسلام خدمت خانم صمیم از صمیم قلب براتون ارزوی موفقیت دارم ولی با اجازهی همه ی دوستداران کتابتون من از این کتاب خوشم نیومد اصلا قصد جسارت ندارم ولی گذشته از سوزه که تکراری بود نصف کتاب بدون هیچ اتفاق خاصی فقط مزه پرونی های شایان بود وچیزی که برای من ناخوشایند بود اینکه پسرای داستان که همه تحصیلات غالی داشتند خیلی اهل کتک کاری بودند مثلا یه جا پویا فقط به خاطر یه سو تفاهم چنان شایان وزد که 2روز بستری بود یا کیارش تبسم رو به خاطر یه سو تفاهم که تازه اگه درست هم بود مربوط به قبل از ازدواج بود چنان زد که 1هفته بیهوش بود یه جورایی ابروی هرچی ادم حسابی بود برد ضمنا 6تا شخصیت مطرح داشت که برای هر مناسبتی که پیش میومد نفری نیم صفحه لباساشون توضیح داده می شد امیدوارم که ناراحتتون نکرده باشم وبه امید کارهای بهتروپرمحتواترشماموفق باشید
سلام به شما دوست خوبم
دوست عزیزم گرچه اینجا جای درستی برای بیان این موضوع نیست و باید به تاپیک رجوع میکردین اما من همینجا جوابتونو میدم.
اول از همه بگم که بسیار متاسفم از اینکه این کتاب مورد توجهتون قرار نگرفت . من خودم قبل از نویسنده بودن یک خواننده ی رمان هستم و بیشترین وقت زندگیم رو صرف خوندن کتب مختلف کردم . سوژه ی خیلی از رمانها تکراریه ولی سبک و قلم نویسنده به اضافه ی نحوه آشنایی و بیان احساسات و رفتارها کاملا متفاوت و سوای همه و این موضوعی بود که برای من ملاک بود . مثلا سوژه ی ازدواج های قراردادی که همه میگن با همخونه شروع شد برای من از ایلگار دخترم شروع شد و این دلیل بر این نیست که کتابهای دیگه مثل لبخند خورشید ، طلایه ، سهیلا و ... رو به خاطر تکراری بودن از لیست کتابهام حذف کنم . چرا که واقعا ارزش خوندن و آشنایی با قلم اون نویسنده رو داشت.
شخصیت شوخ داستان به نظر شما اگر نبود اما به نظر بیشتر دوستان نقطه قوت این کتاب بود برای فرار از یکنواختی داستان که باز متاسفم اگر با علایق شما جور در نمیومد.
ضمنا تحصیلات فرهنگ و ادب اجتماعی به همراه نداره . خیلی از افراد با ورود به دانشگاه از این رو به اون رو میشن(چه مثبت چه منفی) و این دلیلی بر این مورد نیست. البته کتک کاری هم دلیلی بر بی شخصیتی افراد نیست . گاهی برای یه آدم همچین اتفاقی میفته و من بسیار خوشحالم که تا به حال نه شاهد چنین صحنه هایی بودین و نه درگیرش شدین . امیدوارم هرگز هم در آینده نبینین.
شما تنها کسی هستین که از محدود بودن شخصیتهای رمان گفتین . چرا که تعدد زیاد شخصیتهای این داستان برای خیلی از دوستان جای بحث داشت و این باز بر میگرده به دیدگاه و سلایق خواننده.
توصیف لباس جز مواردیه که فرد میتونه برای قوی تر شدن تصویر داستان استفاده کنه و به جذابیتش هم اضافه کنه . حالا اگه از دید شما من در این مورد موفق نبودم بسیار متاسفم...
اتفاقاتی که پیش رو دیدید بخش زیادی از زندگی یه ادم بود که من بهش شاخ و برگ خاصی دادم تا بتونم بنویسم. زندگی آدمها همیشه قشنگ نیست...
اتفاقات زندگی یه آدم میتونه مرور و تکرار زندگی کس دیگه ای باشه . گرچه من هرگز چنین انتظاری ندارم اما بهتره که ادم برای نوشته های یک فرد ارزش قائل بشه و بتونه با انتقاد درست و به جا به موفقیت اون فرد کمک کنه . انتقاد صرفا نباید بیان سلایق و جذابیت هایی باشه که شما در کتاب یا نوشته ای ندیدید. اگه وقت گذاشتید و خوندید و همینطور باز وقت گذاشتید و نظر گذاشتید بهتره که کمی دور از حاشیه ها به زندگی یه فرد نگاه کنیم .
در هر صورت از بیان نظر و وقتی که صرف کردین سپاسگذارم
تک تک لحظه هاتون زیبا
صمیم
"حالم خوب است" هایم را ببخش!
دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم...
صمیم