صفحه:   4
نمایش:   91 - 120
تعداد کل صفحه:   16
تعداد کل موضوع ها:   463


<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 

روزنگار کتاب امروز
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 خرداد 1391 - 02:43 ب.ظ

سلام...سلام...همگی سلام....ای...همگی سلام.

خب می تراود مهتاب و تموم کردم

ولی متاسفانه باید برم الان حقوق جزارو بخونم

نمی دونید این درس چه ظلمیه به خدا همش عربیه.

ولی می خوام بعد این برم این روزهارو بخونم.

تا بعد.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 20

465 مرتبه در 78 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1952 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 خرداد 1391 - 08:02 ب.ظ

سلاااااام دوستای گلم

بالاخره کتاب باز باران تموم شد  (نقدش باشه برای قسمت مربوط به خودش )

می خوام پر پرواز رو برای بار دوم شروع کنم

موفق باشین تا بعد   :)*

 


برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید. دیل کارنگی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 خرداد 1391 - 11:35 ب.ظ

 

سلام بر جمع کتابخونای محترم و عزیز

کتاب همراز و تا صف بیشتر خوندم ولی تا آخرش نخوندم نمیدونم چرا  دوست نداشتم تا آخرش بخونم

جذب نشدم

تا یکی دو یاعت دیگه کتاب با تو ولی تنها رو شروع کنم به خوندن

مخلص تمام بچه ها با مرام تالار


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 خرداد 1391 - 02:17 ق.ظ

سلام به همه بروبچه های رمان خون

اینجانب همین الان پرنده بهشتی روتمومش کردم دوسش داشتم جذبش شدم اونقدر که حتی یواشکی میخوندمش قشنگ بود

امشب که فکرنکنم بشه امافردالبخندخورشیدوشروع میکنم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 خرداد 1391 - 07:28 ق.ظ

سلام دوست جونا.

من بالاخره کتاب لبخند خورشیدو تموم کردم. کتاب قشنگی بود. خیلی قشنگ در بطن ماجرای عاشقانه ماجرای زلزله ی بم به تصویر کشیده شده بود. از عطفه جون به خاطر قلم قشنگش ممنونم.

(( دوستتون دارم ))


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 خرداد 1391 - 12:44 ب.ظ

سلام به همه هم تالاریها من هم یه کتاب از یه نشر دیگه خوندم وخوب بود وحالا می خوام بسامه رو بخونم البته یه کم طول می کشه چون هنوز به باران وکار هاش میرسم


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 11 دی 1390

پیام های ارسالی: 14
اعتبار: 12

183 مرتبه در 40 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 125 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 خرداد 1391 - 05:09 ب.ظ

دوستای گلم بازم سلام آن سوی مرز عشق هم تموم شد من عاشق این کتابم.. حالا می خوام این روزها رو دوباره بخونم این دومین بارمه که می خونمش

عضو سایت موقعیت: 23
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 51
اعتبار: 67

1218 مرتبه در 223 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4577 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 خرداد 1391 - 09:20 ق.ظ

سلام دوستان صبحتون بخیر

چند دقیقه ای میشه که سهیلا رو تموم کردم خوشم اومد و با نظر دوستان موافقم اصلا ریتم کند و تکراری نداشت و در سوژه ازدواج قراردادی جالب بود تا بعد در پناه حق


به پندار تو جهانم زیباست جامه ام دیباست دیده ام بیناست زبانم گویاست قفسم هم طلاست بر این ارزد که دلم تنهاست
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 خرداد 1391 - 06:15 ب.ظ

سلام و صد سلام خدمت کتابخونای عزیز

بابا مسابقه گذاشتین،شما که خودتونو هلاک کردین:)) یه کم آروم تر:)) البته اعتراف میکنم اینا همش از حسودی بود چون من وقته خوندن دوباره ی کتاب ها رو ندارم و اگه خیلی هنر کنم که میکنم کتاب های جدید میخونم والان هم یه کتابی به نام....... از خانم مهریزی مقدم دارم میخونم که از نشر......

علت این که اسم نویسنده رو آوردم اینه که بالاخره اینجا خونه ی ایشون هم محسوب میشه .

خلاصه یه کم به خودتون استراحت بدین اقلا به چشمای نازنینتون رحم کنید .از من گفتن بود.

قربون شما.نیلوفر


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 20

465 مرتبه در 78 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1952 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 خرداد 1391 - 11:58 ب.ظ

سلام دوستای گلم شب همگی بخیر

کتاب پر پرواز تموم شد :)*  بازم عالی بود بازم لذت بردم :)))

نیلوفر جون من بچه خوبیم به حرفت گوش کردم می خوام چند روزی به چشمم و ذهنم استراحت بدم و کتاب نخونم ( راستش جاتون خالی دارم یه سفر چند روزه می رم برای عکاسی وااااااااااااااااااااااااااااااااااای که دلم لک زده بود برای این سفر )  جای همتونو خالی می کنم

 

تا دیداری بعد بدرود ، شاد باشین و سلامت


برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید. دیل کارنگی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 خرداد 1391 - 01:31 ب.ظ

سلام به همه کتاب خونها من دیشب بسامه رو تموم کردم خیلی قشنگ بود وحسابی حال کردم  از فرناز جون برای این کتابهای خوب ممنونم


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 خرداد 1391 - 01:59 ب.ظ

سلام

الان می خوام برم شقایق های پرپر و بخونم

البته برای بار اول


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 خرداد 1391 - 09:02 ب.ظ

کتاب «با تو ولی تنها» رو برای بار دوم خوندم و تموم کردم

و اما الان در کتاب «این روزها» به سر میبرم

تا صفحه 175 خوندم  تا اینجا که خوب بوده

 


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 20 خرداد 1391 - 11:56 ب.ظ

 سلام به دوستای گلم

باید اعتراف کنم که فعلا کتابی در دست برای خوندن ندارم  .

شاید فردا سهیلا رو خریدم .فقط خدا کنه تموم نشده باشه .شنیدم کتاب قشنگیه .بخونم ببینم ..............................

خوب دوست جونها فقط اومده بودم یه سری به شما بزنم 

شبی  اروم  وپر ستاره  رو برایتان ارزو میکنم...................قرص کتاباتون رو بخورید=  بخونید 

بعد بخوابید...................

تابعد بدرود........................................


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 21 خرداد 1391 - 03:44 ق.ظ

سلام به همه دوستای عزیزم

اینجانب هم اکنون تقریبابه پایان لبخندخورشیدرسیدم .قشنگه مخصوصاچون به زلزله بم هم اشاره کرده ارزش خاص خودشو داره .

من سیرتکاملی کتابای عاطفه جونوبرعکس طی کردم اول شاه ماهی بعدپرنده بهشتی وآخرلبخندخورشید !!!!دروقت مناسبی این روندودرستش میکنم امانظرم اصلاعوض نشده من قلم عاطفه جونودوست دارم ردخورم نداره

من که میخام برم بقیه کتابموبخونم شماخوب بخوابیدوخوابای خوب ببینید


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 خرداد 1391 - 07:31 ق.ظ

سلام دوست جونا.

کتاب لبخند خورشید نوشته ی خانوم عاطفه منجزیه، یادم رفته بود بگم.( اکس کیوز می)

بهزاد جون ممنون که داری کتابمو می خونی. خوندی تموم شد. نظرتو توی راهنمای کتاب واسم بنویس. واااای به حالت اگه بد بنویسی. بد بنویسی کُشتمت.( شکلک بدجنسانه با همون قهقهه ی معروف یوهاهاهاها)

--حرفمو زیاد جدی نگیر سالار، هر چه می خواهد دل تنگت بگو

((( دوستتون دارم )))

 از دور روی ماهتونو میبوسم. بوسبوس بوس


مریم احمدی
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 10 مهر 1390

پیام های ارسالی: 10
اعتبار: 7

137 مرتبه در 31 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 46 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 خرداد 1391 - 01:05 ق.ظ

سلام دوستان

رمان گیلدا را دارم میخونم از خانم جهان آرای عزیز صفحه ششصد و خورده ای هستم .


من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم نیستم آدم اگر باز نگردم آنجا زین جهت هست اگر باز کمی دلشادم
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 خرداد 1391 - 01:50 ق.ظ

سلام دوستای گلم

من دیشب لبخندخورشیدوتموم کردم خیلی خوشم اومد من ازداستای این شکلی که اول ازهم خوششون نمیادبعدعاشق هم میشن خیلی خوشم میاد حالاهرچی اول وآخرش ازهم فاصله داشته باشن باحال تره

الان دارم نازکترین حریرنوازشومیخونم


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 خرداد 1391 - 09:57 ب.ظ

سلام بجه ها با کتابا چه می کنین؟

من که شقایق های پرپر و خوندم

دختر خانم های جوون زیر 25سال توجه توجه

حتما این کتاب و بخونین خیلی قشنگه خیلی چیزا یاد می گیرین.

خب من الان می خوام برم بازباران و بخونم خدا کنه قشنگ باشه

تابعد بای بای


insta:behzadabedini
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 خرداد 1391 - 12:27 ق.ظ

سلام سلام

من امروز کتابی از نشر دیگه خوندم که خوب اجازه هم ندارم اسمش رو بیارم

ولی 2روز پیش وسعت غریب رو خوندم که خیلی ملموس وقابل درک بود برام ،خودم رو در هر شرایطی جای لیلی تصور می کردم.

فردا آن سوی مرز عشق رو شروع می کنم.

عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 خرداد 1391 - 08:43 ب.ظ

 

سلام کتابخونای عزیزم خوبین خوشین

چه خبر از کتاب خوندن دیگه کم کتاب میخونین که ازتون خبری نیست در این بخش

من کتاب این روزها رو با سرعت برق و باد تموم کردم

عالی بود معرکه زیبا با کشش و جذاب آخر هر چی کتاب بود

بیش از اندازه از خانم بهارلویی ممنونم واقعا قلم زیبایی دارن

خیلی پر حرفی کردم

از امروز یا سهیلا  یاد برای دفعه چهارم در امتداد حسرت و میخونم تا

تصمیم بگیرم فعلا بای


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 12:49 ق.ظ

سلام بر همگی

.من هم نظر هدا جون رو قبول دارم  فعالیت دوستان کم شده.

من امروز آن سوی مرز عشق رو شروع کردم و وتا  الان 450 صفحه را خوندم  ولی متاسفانه فضولی کار دستم داده وزمانیکه نظر دوستان رو می خوندم تا کتاب برای خرید انتخاب کنم،متوجه اتفاق های اساسی کتاب شدم و خیلی جاهای کتاب که هیجانی میشه من خیلی راحت برخورد می کنم چون می دونم که آخر کتاب دین شخصیت کتاب تغیر می کنه واین هم در صورتیه که امر خیری در کار باشه ودر نتیجه  اون هیجان رو ندارم ،ولی واقعا کتاب قشنگیه.

با عرض شرمندگی من مثلا خواستم مستقیما به موضوع اشاره نکنم تا احیانا دوستانی که کتاب رو نخوندن مشکل من رو پیدا نکنن(شکلک شدمنده گی ).

عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 07:40 ق.ظ

سلام خوشگل مشگلای من. خوبین؟

اول باید سه تا تشکر از بهزاد جونم بکنم اول واسه این که انقد زود کتاب منو خوند. خداییش اگه قرار بود خودم بخونمش بیشتر از این طول می کشید. دوم واسه اینکه از کتابم خوشش اومده و سوم به خاطر تبلیغات مفت و مجانیش. دست گلت درد نکنه پسرم کارات حرف نداره.

و اما هدای نازنین و ملوسم که خودش میدونه چقد عاشقشم. نمی دونم ما زیادی سرمون شلوغه و خیلی وقت نمی کنیم کتاب بخونیم یا شما زیادی بیکار تشریف دارین و یه سره سرتون تو کتابه. چی بگم والله ... شایدم کارارو رو سر هم تلمبار می کنین می ذارین واسه همسر جون و خودتون لم میدین رور مبل و فقط کتاب می گیرین دستتون. خلاصه ما این وسط نفهمیدم جریان این کتاب زیاد و تند خوندن شما چیه. خداییش اگه قِلِق داره به مام یاد بدین. من که خودمو کشتم لبخند خورشید و تموم کردم. الان هم تازه کتاب نوا رو دستم گرفتم. حالا کی تموم شه الله و اعلم ....

نغمه جون خوشگلم امیدوارم تو هم کمرنگی ما رو ببخشی من یکی که قول میدم از این به بعد به جای مداد رنگی خودمو با ماژیک رنگ کنم تا به چشمتون پررنگ پر رنگ باشم. منم مث تو با این که اون کتابی که گفتیو نخوندم اما تونستم از نوشته های بچه ها حدس بزنم چیه. اما از قدیم گفتن شنیدن کی بُوَد مانند خوندن. به خاطر همین میرم می خونمش. از تو هم خیلی خیلی ممنونم که کتاب شقایقهای پر پر منو خوندی و پسندیدی. امیدوارم بقیه ی کتابامو بخونی و باز همین نظرو داشته باشی. دیروز وقتی به تاریخ عضویتت نگاه کردم متوجه شدم تازه عضو تالار شدی پس همین جا ورودتو با کمی تأخیر تبریک می گم و آغوشمو برای خوش آمد گویی و بغل گرفتن دوست جدیدم باز می کنم. (          ) اینا دستای منه نغمه جون

از دور روی ماهتو می بوسم

((( دوستتون دارم )))


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 09:50 ق.ظ

سلام عزیزان دل

مریم جونم خدا رو شکر همسری در کار نیست کارمم به شدت زیاد هم

تو خبرگزاری کارم زیاده هم کاری ویرایش و ویراستاری کتابای که دستمه

ولی من وقتی کتابی دستم هست تا تمومش نکنم خیالم راحت نمیشه برای همین اکثرا شبا تا دو ، سه بیدارم

صبح هم ساعت 6 بیدارم برای همین به بیشتر کارام میرسم وکتابخوندم که در الویت

حالا شما ببخشید که من انقدر تند تند کتاب میخونم عزیزم

دوست دارم یک عالمه


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 05:38 ب.ظ

هدی جون خدا قوت. به قول دخترم دستانت پرتوان.

عزیزم با این شرح مفصلی که دادی آبروی منه تنبل به کل رفت.( تصویر مریم در حالی که یه دستش رو چشماشه و سرش پایینه )

((( دوستت دارم )))


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 24 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 5
اعتبار: 1

27 مرتبه در 5 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 10 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 06:28 ب.ظ

سلام.من تازه عضو شدم و به کتاب های نشر علی واقعا علاقه دارم.الان آخر شب نیست ولی چون من اون موقع نمیتونم بیام النا میگم.من امروز سکوت سرد روبرای نمیدونم چندمین بار تموم کردم و میخوام برای اولین بار کتاب آهو رو شروع کنم. هم نویسنده ی سکوت سرد وهم نویسنده ی آهو، خانم صمیم و خانم نادریان رو در نمایشگاه کتاب دیدم و خیلی خوشحال شدم. امید وارم عضو خوبی باشم.

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 08:10 ب.ظ

سلام به همگی

آن سوی مرز عشق رو امروز تموم کردم و نمرش هم که نگفته  معلومه  که چنده،واقعا بدون ضعف بود ومن از اینجور دخترهایی که انقد چشم و دل سیرن و زود خودشونو گم نمیکنن و موجب خراب شدن ذهنیت ملیت های دیگه  نسبت به دخترای ایران نمیشن که میدونم تعدادشون کم هم نیست ممنونم.

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 08:20 ب.ظ

راستی خانم احمدی عزیزم من هم روی ماه شما رو میبوسم و دوستتون دارم  و واقعا کتاب شقایق های پرپر آموزنده و زیباس .

بووووووس

 

عضو سایت تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 24
اعتبار: 20

465 مرتبه در 78 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1952 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 11:09 ب.ظ

سلام به همه دوستهای گلم

 

بالاخره بنده از سفر چند روزه برگشتم  :))  جای همتون رو حسابی خالی کردم ، کلی دلم برای همتون تنگ شده بود

سفر بسیار بسیارخوب و پر باری بود ، واقعا بهش احتیاج  داشتم ، امیدوارم همتون توی تابستون یه سفر حسابی برین و خستگیتون در بره 

خدا وکیلی این چند روز که نبودم همش دلم پیشتون بود ، همش می گفتم الان بچه ها دارن چی کار می کنن ، کی چی خونده کی چی نوشته ، خلاصه که حسابی معتاد شدم رفت

آخه خدایش تو اون وسط مسطها نه لب تابی داشتم نه گوشی باکلاسی که برم توی نت تا به تالارها سر بزنم و دلتنگتون نشم ( ای خدا جونم ما رو هم دریاب ) این چند ساعتی که تازه از راه رسیدم خستگیمو که در کردم فوری اومدم نشستم پشت سیستم تا ببینم اینجا چه خبره ( آخه داشت از فضولی معدم دندون در می آورد ( شکلک بدجنسی )) الان هم آقای  پدر پادشاه می گه چند روز که تشریف نداشتین حالا هم که اومدی پای این سیستم نشستی آخه اونجا چه خبره که دست از سرش بر نمی داری

نمی دونه که اینجا کلی دوست عزیز دارم که خیلی خیلی دلم براشون تنگ شده بود

 

( نیلوفر جون این قسمت رو نخون تو رو خدا ، آخه به جان خودم نمی شه کتاب نخوند من کلافه می شم از بی کتابی  ، می خوام الان طلایه رو برای بار دوم شروع کنم  ) 

از اینکه دوباره تو جمع شما دوستای عزیزم هستم واقعا خوشحالم

(( دوستون دارم هوارتاااااااااااااااااااااااااااااا ))


برای زندگی فکر کنید ولی غصه نخورید. دیل کارنگی
عضو سایت تاریخ عضویت: 30 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 7
اعتبار: 3

91 مرتبه در 20 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 27 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 خرداد 1391 - 01:59 ب.ظ

سلام به همه.من الان صفحه ی 201هستم اونجا که اشکان نظر تبسم رو راجع به کیهان میپرسه و تبسم هم جواب منفی میده.تا اینجا که عالیه.بقیه اش رو هم میخونم و میام نظرمو میگم.تا بعد...


<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*