صفحه:   8
نمایش:   211 - 240
تعداد کل صفحه:   16
تعداد کل موضوع ها:   463


<<    <      >    >>
   صفحه:
3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 

روزنگار کتاب امروز
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 تیر 1391 - 10:35 ب.ظ

سلام بر کتا بخونای محترم و عزیز دل

من از امشب به لطف ایزد منان شوق وصال شروع میکنم

تا ببینمم خدا چی می خواد

فعلا بای  بای


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
mzm
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 18

817 مرتبه در 193 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 735 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 تیر 1391 - 12:59 ق.ظ

 سلام بر دوستان کتابخون خودم

من دیروز کتاب دنیا رو رها کن رو تمام کردم( البته برای بار دوم) و کتاب انتهای سادگی رو برای بارسوم شروع کردم تا ببینم کتاب بعدی جدید میشه یا همچنان کتاب تکراری باید بخونم 😉


دوستان پاک چوبهای خیسی هستند که با اتش نه می سوزند و نه خاکستر می شوند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 12 دی 1390

پیام های ارسالی: 7
اعتبار: 10

80 مرتبه در 16 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 57 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 تیر 1391 - 10:18 ب.ظ

ما امروز بسامه رو شروع کردیم و خیلی خیلی خوشمون اومده. قراره تا سحر بیدار بمونیم و تمومش کنیم.

قربون قلم خانم نخعی جون بریم. خیلی دوستتون داریم.


دوقلو های همیشه در کنار هم، سارا و سمیرا!
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 31 تیر 1391 - 11:31 ب.ظ

سلام و صد سلام

من که دیشب بیدار بودم تا 6

دیگه واقعا نتونستم مقاومت کنم وگرنه می رفتم سراغ جلد 2 مجنون تر از فرهاد .

خلاصه ما که دیشب 3 ساعت خوابیدیم و الان هم صفحه 1100 هستم واقعا جالبه : )

پاینده باشید .

عضو سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 104
اعتبار: 111

3585 مرتبه در 503 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3807 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 12:10 ق.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااام خانواده. 

طاعات و عبادات همگی مقبول درگاه حق!!!

شبتون پر از آرامش... حتی با سر و صدای آسمون که انگار دلش خیلی پره(یک لبخند خبیث)

من امشب رویای خام رو برداشتم دوباره بخونم!!! 

این بار با دقت و بدون هرگونه پیش زمینه ذهنی:)

بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس و -0-عزیزای دلم:)

دوستتون دارما :)


...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...
عضو سایت تاریخ عضویت: 10 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 34
اعتبار: 21

392 مرتبه در 71 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 524 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 02:03 ق.ظ

سلام

من الان دارم رمان قلب بلوری رو میخونم

به قسمتی رسیدم که سوگل برای بار دوم میخواد همراه حامد به بیمارستان بره,ولی چون جاوید دیر میاد حامد اتاقشو به سوگل نشون میده

موضوع کتاب برام جدید و جالبه

مرسی


هوای تو دارم...چه هوای لطیفیست برای نفس کشیدن
عضو سایت تاریخ عضویت: 24 آذر 1390

پیام های ارسالی: 10
اعتبار: 16

176 مرتبه در 43 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 69 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 09:20 ق.ظ

من دیروز و امروز شاخ کتاب خوندنو شکستم.

دیروز طلایه رو برای بار هفتم شاید هم هشتم خوندم. دیشب هم عاشقم باش رو تا سحر تموم کردم. الان هم تازه بیدار شدم و میخوام برم سر وقت دوره کردن سومین بار بسامه.

ماه رمضون برای کتاب خوندن وقت زیاده و فرصت خوبیه!

عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 11:10 ق.ظ

من دیروز سهیلا رو خریدم اما چون سرکار بودم شبم خسته بودم  فقط تونستم 3صفحه بخونم....

حتما الان میگید هنر کردی خیلی خسته شدی....

باور کنید نشد دوستان که ادامش بدم


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 1 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 150
اعتبار: 37

2181 مرتبه در 519 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2307 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 12:46 ب.ظ

من ساحل ارامشو از خانوم مقدم تموم کردم. خانوم مقدم موضوعات ساده رو مینویسه اما قلمشون دلنشینه.همین و بس .دوتا رمان دیگه هست که واس انتشارات دیگه است...دقیقا دلیل این تایپیک رو نفهمیدم.دلیل خاصی داره که بیایم بگیم؟؟؟ 


دعا، "تقدیر" الهی را "تغییر" میدهد.هرچند محکم وقطعی باشد..امام صادق(ع)
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 9
اعتبار: 6

121 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 166 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 03:14 ب.ظ

میخواهم الان باحسه خیلی خوبی کتاب قشنگ انسوی مرزعشق روشروع کنم که تواین مدت کم به چاپ دومش رسیده وتاافطاررونفهمم چطوری میگذره.

خانم نخعی عزیزواقعاازته دل دوستتون دارم وامیدوارم همیشه موفق باشیدبااین کتابهای بی نظیرتون.


با تشکر از شماسودابه امیرجهادی.
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 04:09 ب.ظ

منم امروز رفتم سر کتابخونه و بعد کلی گشت و گذار شاه ماهی رو برای بار نهم شروع کردم بخونم


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 مرداد 1391 - 08:29 ب.ظ

دارم خنجرو میخونم. دو ساعت قبل شروع کردم....

به محض این که تموم بشه میام گزارشات لازمو میدم!


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 12:25 ق.ظ

دوباره سلام

من همین الان خنجرو تموم کردم و با یک دنیا شور و شوق رفتم نظرمو در موردش بنویسم. سیل عظیم مشتاقان این کتاب، چند ساعت قبل که نوشته بودم شروعش کردم کلی برام تشویق نامه فرستاده بودن و سفارش کرده بودن که تا تموم کردم بیام خبر بدم و همه رو از بلاتکلیفی در بیارم ولی دیدم خنجر هنوز تاپیک نداره! در نتیجه از اونجایی که این جماعت امشب اگه گزارش منو نخونن تا صبح خوابشون نمیبره، فعلا همینجا مینویسم تا صبح ادمین بیاد و برای این کتاب تاپیک باز کنه.

اولا از سرعتی که کتابو تموم کردم حتما فهمیدین که یه کله خوندم و کتابو زمین نذاشتم. در نتیجه این یک امتیاز مثبت تا اینجا!

خنجر کتابیه کاملا متفاوت و مسلما با هر رمان عاشقانه ای که تا حالا خوندین فرق داره. سوژه جدیده و هیچگونه شباهتی به سایر رمانها نداره. داستان از زمان حال شروع شده و بعد با یک نقب برگشته به ایران باستان و وقایع و دلاوریهایی که در اون زمان صورت گرفته و نوع زندگی و خلاصه خیلی از مراسم و نکات جالبی که در ایران باستان وجود داشته. معلومه که نویسنده برای نوشتن این کتاب مدتها تحقیق و مطالعه کرده تا تونسته تاریخ رو ماهرانه با داستانی عاشقانه در هم بیامیزه و ازش ترکیب زیبایی بسازه.

نثر کتاب بدون عیب و نقصه، هیچ غلط املایی و دستوری نداره و از این نظر قابل تحسینه. نمرهء نگارش و ویراستاریشو بدون اغراق 20 میدم.

داستان تدریجی شکل میگیره و به نقطهء اوج میرسه به همین دلیل موقع خوندنش باید کمی صبوری به خرج بدین. از همون اول انتظار صحنه های رمانتیک و عاشقانهء پر سوز و گداز رو نداشته باشین چون سیر داستان ملایمه ولی یهو خواننده چنان فرو میره در بطن داستان که دیگه همه چیز یادش میره و فقط و فقط به کتاب فکر میکنه و اگه با داستان مدارا کنین، نوبت به لحظات مهیج و عاشقانه هم میرسه.

اینجانب که امشب در معرض اعتراض همسر گرامی قرار گرفتم چون سر شام نرفتم و داشتم کتاب میخوندم، بعدش هم  قرار بود غذا درست کنم که فردا همسر خان ببره سر کار و مریم هم ببره مدرسه و الان که کتابو تموم کردم تازه یادم افتاد! از اونجایی که ماه رمضونه و بیرون هم غذا گیر نمیاد باید صبح زود بیدار بشم و کوتاهیمو جبران کنم تا ادب بشم و اینطوری فرو نرم تو کتاب! هر چند که همهء ما اهالی تالار در این زمینه عین همیم و وقتی کتابی جذبمون کنه تا تهشو در نیاریم ولش نمیکنیم!

من تا به حال داستان ایرانی تاریخی عشقی نخونده بودم و این کتاب منو یاد سبک کارهای الکساندر دوما و میشل زواگو انداخت و به نظرم رسید چقدر جالبه که تاریخ کشورمون در قالبی داستان پردازی شده و لطیف نوشته بشه که آدم بتونه از خوندنش لذت ببره. مخصوصا که این داستان  تا حدی هم کشیدده شده به طرف داستانهای تخیلی و من که علاقهء خاصی به این قبیل چیزها دارم، برام جالبتر شده بود. هر چند که به کارگیری عنصر تخیل جزئیه و قسمتهای کوچیکی رو در بر میگیره.

در مجموع میتونم بگم کتابیه که وقتی خونده میشه آدم با رضایت اونو میبنده.


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 01:24 ق.ظ

سلام دوستای گلم من دیروزخنجروخریدم وتاصفحه 250خوندم خیلی قشنگه یه رمان عاشقانه امایه سبک جدیدوتازه .همه دوستایی که ازیه نواختیه سوژه رماناخسته شدن این کتاب براشون عالیه من که خیلی خوشم اومده ازش. همه گفتنیاروفرنازجونم گفت فقط میخام بگم باهمه حجم کمش خیلی خیلی جذابه


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 107
اعتبار: 84

1949 مرتبه در 357 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1174 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 05:59 ب.ظ

سلام دوستان کتابخون من دیروز تقرپبا با فرناز جون کتاب خنجرو شروع کردم و تا یک و نیم نیمه شب تمومش کردم خیلی عالی بود درست سبک تاریخی عشقی که من میپسندم بود منو یاد کتابهایی مثل شبهای سرای  و آخرین ملکه مصر و خیلی کتابای تاریخی که سالها پیش خونده بودم انداخت و خاطرات گذشته برام زنده شد .

 با این تفاوت که یه خانم نویسنده ایرانی اینقدر عالی تونسته تاریخمونو به تصویر در بیاره و تحقیقات کاملشون که بی نقصه زحمت و تلاش خانم دهباشی  رو به خواننده ثابت میکنه واقعا بهشون تبریک میگم که اینقدر عالی تاریخو زنده نشون دادند .

هرکسی ندونه که خانم دهباشی رشته تحصیلیشون چیه فکر میکنه ایشون تاریخ خوندند و تحصیلاتشون در این زمینه ست .

تبریک تبریک و صد تا تبریک به افسانه  دهباشی عزیزم

  به دوستانی که کتابای تاریخی دوست دارند توصیه میکنم حتما این رمان زیبا رو بخونند چون یه عشق خیلی زیباو رویایی توداستانه که خواننده رو تا آخر کتاب به دنبال کردن داستان اونم پی در پی و بدون خوردن و خوابیدن مجبور میکنه .

اسم و طرح جلدشم که واقعا به کتاب میاد .


هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست
عضو سایت تاریخ عضویت: 5 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 13
اعتبار: 16

262 مرتبه در 42 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 261 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 06:26 ب.ظ

دوستان سلام فرنازجون وافسانه جونم که پاک دله مارواب کردندولی امیدخداتاچندروزدیگه کتابفروشی محل کتاب خنجرروبیاره حتمامیخرم ومثل شمالذت میبرم.

خب منهم الان کتاب انسوی مرزعشق روبرای بارچندم که یادم نیست تموم کردم گفتم یک چرخی توسایت بزنم وبرم سراغ کتابهام وکتاب بعدی روشروع کنم که میام اسمشومیگم البته الان بادیدن اسم افسانه جونم شایدبرم سراغ اهوتابعدخدانگهدار.

خیلی دوستتون دارم ماندانا.


زندگی زیباست ای زیباپسند .
mzm
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 18

817 مرتبه در 193 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 735 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 09:30 ب.ظ

 سلام دوستان عزیزم 

من کتاب خنجر رو تازه شروع کردم تا اینجای کتاب که خوب بود ، امیدوارم همونطور که دوستان گلم گفتن قشنگ باشه . 
فعلا میرم بقیه کتابو بخونم تا بعد بای ... بای ...

دوستان پاک چوبهای خیسی هستند که با اتش نه می سوزند و نه خاکستر می شوند .
عضو سایت تاریخ عضویت: 10 دی 1390

پیام های ارسالی: 13
اعتبار: 14

120 مرتبه در 31 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 53 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 10:14 ب.ظ

من تردید رو خوندم. حالا میخوام برم برای چهارمین بار طلایه رو بخونم. بعدش هم اوج آسمان رو برای سومین بار دست میگیرم. نمیدونم چرا یهو دلم برای کتابهای محبوبی که سال گذشته خوندم تنگ شد! دوست داشتم الان میتونستم طلایه و اردوان و امید و سیما و شهرزاد و جیمی و بسامه و احسان و کامران و ماهنوش رو دعوت میکردم بیان خونه مون!

فردا شب افطاری دعوتیم باید پس فردا شب شخصیتهای کتابهای محبوبم رو برای افطار دعوت کنم. شهرزاد که شکموئه و همه چی میخوره، ولی طلایه چون خودش آشپز قابلی بود و دستپختش حرف نداشت ممکنه از آشپزی من خوشش نیاد و باید حواسمو جمع کنم!

عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 10:16 ب.ظ

سلام برو بچه کتابخون خوبین

من شوق وصال و تموم کردم به نظر کتاب خوبی اومد بعد نبود دارای کشش بود فقط بعضی جاهاش یک مشکلاتی داشته

میخوام یک کتاب از نشر بوق شروع کنم به خوندن


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 9
اعتبار: 6

121 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 166 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 11:45 ب.ظ

سلام دوستان بازهم من یک کتاب قشنگ دیگروجزواولین نفرات خوندم خانم نخعی عزیزتوضیحاته خوب رودادن ومن هم که متاسفانه هیچوقت قلمم به ایشون نمیرسه انقدرقشنگ توضیح بدهم فقط میگم کتاب خنجرقشنگه وبخونید.


با تشکر از شماسودابه امیرجهادی.
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 10:55 ق.ظ

سلام علیکم به دوستای گل و ناز خودم.

یه مدت نبودم چه قدر همه چیز عوض شده.

گم شدم تو این همه موضوع قشنگ و جدید.

آدم کم می یاره می بینه شما این قدر تند تند کتاب می خونید اون وقت من از قافله عقبم.

از دیروز مشغول خوندن کتاب قلب بلوری هستم. خیلی خوشم اومده از کتاب زهرا جون.

قلم قشنگی داری زهرای عزیزم.

اسم کتاب خیلی لطیفه و  به مضمون کتاب حسابی می یاد.

طرح جلدش هم زیباست مخصوصا اون قلبای صورتی و خوشگل.

کلا این کتاب همه جوره مورد پسندم واقع شده.

برم بقیه شو بخونم.

دوستتون دارم.

فعلا بای بای.


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 03:41 ب.ظ

سلام بر همگی : )

بالاخره من  هم مجنون تر از فرهاد و تموم کردم ، خیلی قشنگ بود و البته آموزنده : )

به این نتیجه رسیدم که مخفی کاری در هیچ موردی خوب نیس و...

آقا ما کتابامون تموم شد حالا دوباره یه دوره میکنیم تابعد .

قربان همگی .

بای .

عضو سایت موقعیت: لس آنجلس
تاریخ عضویت: 23 دی 1390

پیام های ارسالی: 9
اعتبار: 32

136 مرتبه در 36 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 50 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 06:30 ب.ظ

چند روز قبل کتاب زیبای رویای خامو دوباره خوندم و بیشتر از بار اول لذت بردم.

نمیدونم چه خاصیتی در رمانهای اصیل هست که وقتی برای چندمین بار خونده میشه بیشتر لذت داره. از دیشب هم طلایه رو شروع کردم و دارم دوباره میخونم و هر چی جلو میرم با این که قبلا خوندم و میدونم چی میشه اما هیجان خودشو حفظ کرده و اصلا برام تکراری نیست. تازه دارم نکات آموزنده ای هم در این کتاب کشف میکنم که بار اول پشت هیجان لحظه ها مخفی شده بودن. دارم میفهمم چقدر ظریف به این نکته اشاره شده که خانواده ها باید به جای محدود کردن دخترهاشون به اونا آگاهی بدن و باهاشون دوست باشن تا اگه دختری براش مشکلی پیش اومد بتونه با خانوادش در میون بزاره و از استرش رها بشه نه اینکه برای پنهانکاری دست به کارهایی بزنه که به ضررش تموم میشه. همینطور که جلو میرم میبینم نویسنده در لابلای سطرهای این کتاب مسایل اخلاقی و اجتماعی و خانوادگی رو طوری با مهارت جا داده که هیچی از جذابیت داستان کم نکرده و رنگ و بوی نصیحت به خودش نگرفته و تاثیرش خیلی بیشتر از نصیحت مستقیمه.

mzm
عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 18

817 مرتبه در 193 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 735 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 08:54 ب.ظ

 دوستان گلم باز هم من برگشتم

دیشب تا صبح بیدار نشستم و کتاب خنجر رو تمام کردم خیلی خوب بود ولی دیگه کتاب جدید ندارم دوباره باید کتاب تکراری شروع کنم حالا به نظر شما چه کتابی رو شروع کنم؟


دوستان پاک چوبهای خیسی هستند که با اتش نه می سوزند و نه خاکستر می شوند .
عضو سایت موقعیت: ساری
تاریخ عضویت: 23 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 82
اعتبار: 22

978 مرتبه در 192 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 551 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 09:32 ب.ظ

 

سلام به تموم دوستای خوبم

راستش چند روزیه که کتاب باز باران جلوی رومه و من با عذاب وجدان هر بار به اون دو جلد نگاه میکنم . میخوام بخونمشون اما نمیرسم . واقعا نوشتن وقت زیادی از اوقات فراغتم رو میگیره و من همچنان افسرده در پی زمـــــــــــــــــــــــــــــــان برای خوندن کتاب ...

 


"حالم خوب است" هایم را ببخش! دروغ میگویم تا دلتنگی هایم را به رُخت نکشم... صمیم
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 مرداد 1391 - 12:08 ق.ظ

سلام بر رفقای کتابخونم خوبین چه خبر از کتاب خوندن

من کتاب نشر بوق گذاشتم کنار نخوندم

از بعد از ظهر رویای خام شروع کردم

تا بعد


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت موقعیت: 23
تاریخ عضویت: 8 مهر 1390

پیام های ارسالی: 51
اعتبار: 67

1218 مرتبه در 223 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4577 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 6 مرداد 1391 - 06:33 ق.ظ

سلام خدمت همگی

من سکوت بی کسی خانم مرضیه قنبری رو خوندم خوب بود دوستش داشتم

ضمیمه:

شرمنده اسم کتاب رو اشتباه نوشته بودم

:

 


به پندار تو جهانم زیباست جامه ام دیباست دیده ام بیناست زبانم گویاست قفسم هم طلاست بر این ارزد که دلم تنهاست
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 5 مرداد 1391 - 12:02 ق.ظ

سلام امیدوارم همه خوب باشید...................

منم از امروز دوباره دارم پرنده بهشتیو میخونم ، البته فبلا خوندم ولی خب دوسش دارم 2باره میخونمش..........

هنوز اوایلشم............


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 35

801 مرتبه در 136 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 334 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 5 مرداد 1391 - 01:56 ق.ظ

 

سلام سلام سلام

خوبید دوستان؟ ما رو نمیبینید خوشحال هستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!!!!

روزگاره دیگه....................

من کتاب لبخند خورشید رو گذاشتم بغل دستم ......هی نگاش میکنم........هی آه میکشم...............

یکم وقتم پره نمیرسم بخونمش...................

شاید فردا یه ناخنکی بهش زدم..................

تا بعد بدرود............

 

 


مثل ساحل آرام باش ،تا دیگران مثل دریا بیقرارت باشند
عضو سایت تاریخ عضویت: 27 تیر 1391

پیام های ارسالی: 29
اعتبار: 17

371 مرتبه در 84 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 458 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 5 مرداد 1391 - 10:22 ق.ظ

سلام دوستان الان 4 تا کتاب نشر علی جلومه نوزن  پرنده بهشتی  صدای پای عشق  همراز به نظر شما کدومو اول بخونم هوس یه داستان استخون خرد کن کردم


<<    <      >    >>
   صفحه:
3 4 5 6 7 8 9 10 11 12  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*