حصار سکوت
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 خرداد 1391 - 06:26 ب.ظ
حصار سکوت

Ana
تاریخ ارسال: 27 اسفند 1390 - 11:06 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 91
اعتبار: -6

684 مرتبه در 122 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 727 مرتبه تشکر کرده است.

سلاااااااااااااااااااااام به همه

پس چرا کسی از این کتاب قشنگ یادی نمیکنه,میدونید چی شد که من یادم افتاد؟؟؟؟؟؟اسم خانم خسرو آبادی با کتاب صدای پای عشق (خدایی اسم قشنگی هم داره)در بخش کتب در دست چاپ.

با خودم گفتم حتما یه کتاب دیگه به قشنگی حصار سکوته.

اما توصیه من و حرفهایی در باب حال و هواش.

داستان زیبایی داشت,پر از عشق و فداکاری(پدر برای دختر ,دختر برای پدر,همسر برای همسر,بگیر برو تا آخر.....)

در این کتاب به معضل بزرگ جامعه غرب(ایدز )اشاره شده بود.(تنها ایدز نبودها ,خیلی حرفها واسه گفتن داشت)

داستان رو دوست داشتم.پریا شخصیت زیبایی داشت,یه دختری که تمام زندگیش باباش بود,پای همسرش با صبوری تمام ایستاد.دلم برای سینا کباب شد(خیلی براش غصه خوردم,جدا که حقش نبود)علاقش جدا که بی نظیر بود.سامان با اون رفتارهای کنه مانندش و البته مورد پسند همه(یعنی کنه خوب),خیلی بچه ماهی بود,عشق سامان و سینا هر دو زیبا بود.(دستمال به دست میگرییم)

خلاصه به نظرم که داستان قشنگی بود.حتما بخونیدش.

اگه بخوام خیلی خلاصه داستانش رو بگم این میشه که....

پریا آریا مهر(یکی یدونه پدرش,که به تنهایی بزرگش کرده)شهرستان دانشگاه قبول میشه و برای تحصیل در اونجا پدرش براش خونه ای رو میگیره,طی اتفاقاتی پریا با دختری آشنا میشه و به عنوان همخونه قبولش میکنه  که مسیر اون دختر زندگیش رو با حضور برادرش(سینا حسینی)به کلی عوض میکنه.

                امیدوارم این آخر سالی برید کتاب رو بخونید و به جونه ما  هم دعایی بکنید


در دل من چیزی است،مثل یک بیشه نور،مثل خواب دم صبح،وچنان بی تابم،که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت،بروم تا سر کوه،دورها آواییست،که مرا میخواند.
بالای صفحه

 

Nasrabadi
تاریخ ارسال: 27 اسفند 1390 - 11:31 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 10 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 14
اعتبار: 3

41 مرتبه در 17 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 14 مرتبه تشکر کرده است.

دوستان سلام.مرسی از آنای نازنین که منو یاد کتاب حصار سکوت انداخت.خیلی وقته از خوندنش میگذره و تمام کتاب خاطرم نبود که با خوندن خلاصه ی داستان همه ش یادم افتاد.مخصوصا نامه ی سینا برای پریا که در آخر کتاب نوشته شده بود و دلیل غیبتشو گفته بود..خیلی دردناک بود.بازم شخصیت مرد کتاب( سینا)بهتر از شخصیت اصلی بود

بالای صفحه

 

شریف
تاریخ ارسال: 28 اسفند 1390 - 4:52 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 8 دی 1390

پیام های ارسالی: 80
اعتبار: 68

591 مرتبه در 105 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 322 مرتبه تشکر کرده است.

انا جان بازهم ممنون که فکر همه کتابها هستی شما این مختصری هم که نوشتی خیلی جامع بود خانم نصر ابادی از شما هم سپاسگزارم اون نامه منوهم براشفت متاسفانه من هم مثل شما چندان داستان در خاطرم نیست  ولی عشق در تمام صفحات لحاظ شده بود اگر اشتباه نکنم اخر داستان پریا ثابت کرد زندگی جریان داره وبا شخص جدیدی که به زندگیش امده بود ازدواج کرد از این پیام خوشم امد کاش فرصت میشد حالاکه این تاپیک باز شده یک مروری می کردم وجامعتر بیان می کردم ولی فعلا به همین قدر بسنده می کنم تااگر خداخواست وقت یاری کرد با نظری همه جانبه تر بیام تو این قسمت.

موید ونامدارباشیدشریف.


امروز اولین روز از بقیه عمر شماست .
بالای صفحه

 

paradise
تاریخ ارسال: 28 اسفند 1390 - 2:21 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 24 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 56
اعتبار: 20

327 مرتبه در 74 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 275 مرتبه تشکر کرده است.

سلام.ممنون از انای رنگین کمانی بابت تاپیک.این کتاب رو چند سال پیش خوندم وچیز زیادی ازش یادم نیست ولی جز کتابهایی بود که دوست داشتم و به شدت دلم برای سینا سوخت.حقش این نبوئ


زندگی باور میخواد ان هم از جنس امید.که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید قلبی به تو گوید که خدا هنوز هست!
بالای صفحه

 

nilofar
تاریخ ارسال: 28 اسفند 1390 - 11:18 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 157
اعتبار: 122

968 مرتبه در 177 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1062 مرتبه تشکر کرده است.

درود دوستان

با تشکر از انای گل که وادارمون میکنه به مغزمون فشار بیاریم شاید کمی بیشتر از چیزی که خود انا جون نوشته به ذهنمون  بیاد که متاسفانه افاقه نکرد و منم مثل سایر دوستان باید بگم که  چون چند سال پیش خوندمش زیاد به خاطرم نمونده ولی این رو به یاد میارم که در همان زمان خوندن این سوال برام پیش اومده بود که راهی برای جستجوی سینا توسط خانواده اش نبود و باید فقط منتظر برگشت خودش میشدند؟ یعنی اگه کسی گم شده ای خارج کشور داشته باشه هیچ کاری نمیتونه بکنه؟ ولی جدای این سوال کتاب عاشقانه ی زیبایی بود ومن طبق معمول کلی اشک ریختم البته اصلا اذیت نشدم چون لحظات زیبا زیاد داشت.

 اخرین ساعات  اخرین  یکشنبه ی سال نودتون بخیر و خوشی .نیلوفر


از دلتنگی هام بادبادکی خواهم ساخت و اون رو در هوای بی خیالی پرواز خواهم داد
بالای صفحه

 

مریم جون
تاریخ ارسال: 29 اسفند 1390 - 12:32 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 131
اعتبار: 62

739 مرتبه در 150 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1082 مرتبه تشکر کرده است.

سلام به همه دوستان گلم مخصوصا انای رنگین کمانی گل و گلاب

ممنونم عزیزم اما باشرمندگی باید بگم مهنم مثل بچه های دیگه اصلا از کتاب چیزی یادم نیست باز خدا پدر نیلوفرو بقیه رو بیامرزه که حداقل اسم شخصیت هاش یادشون اما من هیچی از کتاب یادم نیست سعی می کنم توی این تعطیلات برم سراغش و بیام نظرم و بگم

بازم ممنونم که مارو به یاد کتابهای خوبی که داریم می اندازی عزیزم


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
بالای صفحه

 

راسپینا
تاریخ ارسال: 29 اسفند 1390 - 1:54 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 94
اعتبار: 88

647 مرتبه در 109 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1236 مرتبه تشکر کرده است.

سلام دوست جونای خودم!!! آخرین روز امساله ها... باورم نمی شه که ییک سال دیگه هم گذشت:( سال خوبی بود صرفاً از این جهت که با دوستای خوبی مثل تک تک شما عزیزانم آشنا شدم-0- وگرنه بقیه اش همه اش نقطه چین بود:)

می دونید که من رکم، مگه نه؟! باید بگم که این رمان رو فقط واسه یه بار خوندن دوست داشتم... انقدر خسته کننده بود واسم و انقدر همه چیز توش غیرمنطقی بود که فقط بار اول واسم جذاب جلوه کرد و بعدش دیگه هیچ وقت اونقدر جاذبه نداشت که برم سمتش...

عشق پریا و سینا به نظرم مسخره بود! شاید م به خاطر عقاید شخصی خودم باشه! اما توی تجربه های دیگران هم هرگز ندیدم و نشنیدم که کسی با شنیدن صدای یه نفر عاشق بشه:) می گن که عشق منطق نمی شناسه!!! من هرچیزی رو از منظر منطقی اش نگاه می کنم و واسه همین هم عشق رو قبول ندارم:)پس از این جنبه این رمان اصلاً خوشم نیومد... . مسئله دیگه همون ماجرای سفر سینا بود و گم شدنش... . والا تا اون جایی که ما شنیدیم، اگه بخوای، می تونی رد یه پشه رو هم توی عصر تکنولوژی بزنی!!! وای به روز رد یه انسان که قانونی وارد یه مملکت شده با پاسپورت شخص خودش:) این یکی دیگه واقعاً واسم قابل قبول نبود!!!

چیز دیگه ای یادم نمیاد که بخوام درموردش حرف بزنم:) فقط بگم که به نظرم تنها نقاط مثبت کل این داستان و شخصیت هاش، ساحل بود و سامان و ثمین!!! از بقیه نه خوشم اومد، نه دوستشون داشتم:)

آهان راستی، یه فاتحه هم واسه دکتر مصدق بخونید که امروز روز اون بنده خداست که بی نهایت واسه ایران و ایرانی زحمت کشید!‌ یادش جاودان و روحش شادمان:)))دیگه واقعاً سال نو مبارک نازنین دوستان!!!

بوس و بغل و عشق و دوستی و صمیمیت تقدیم به همه دوست جونای خودم!!!

 


پاینده باشید دوستان کتاب خوان! سپیده!!!
بالای صفحه

 

طیبه فرشی
تاریخ ارسال: 29 اسفند 1390 - 6:37 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 66
اعتبار: 38

363 مرتبه در 82 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 259 مرتبه تشکر کرده است.

سلام به همه منم این کتاب رو قبلا خوندم وکلی یادمه وهمه کتاب رو دوست داشتم فقط مرگ سینا  یه جوری بود با وجود یه بچه البته اونها سختیهاشون رو وقتی که حرف نمیزد کشیده بودنند  من هم برای یه بار خوندن خوشم اومد امیدوارم کتاب جدید بهتر باشه


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست

عضو سایت تاریخ عضویت: 28 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 3
اعتبار: 1

19 مرتبه در 6 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 10 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 12 آبان 1391 - 09:05 ب.ظ

درود

حصار سکوت کتاب خوبی بود ولی جز بهترین ها نیست

چیزی ک خیلی منو جذب کتابکرد شخصیت سینا بود


من برای متنفربودن از کسانی ک ازمن متنفرند وقتی ندارم زیرا درگیر دوست داشتن کسانی هستم ک مرا دوست دارند.
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 شهریور 1392 - 11:08 ب.ظ

مجموعه قوانین تالار نقد کتاب

1: در این بخش کاربران فقط در مورد کتاب مورد نظر به بررسی می پردازند. و از مقایسه کتاب ها و نویسنده باید خودداری کنند .

2: با هر گونه توهین به نویسنده و نشر در این بخش بر خورد خواهد شد .

3: کاربران به بررسی و نقد کتاب بپردازند علاوه بر نکات منفی نکات مثبت را هم مطرح کنند

4: از توهین به نظرات یکدیگر جداً خودداری کنید .

5 : مطالبی که به تعریف داستان می پردازند حذف خواهد شد .

6: از برخورد سلیقه ای جدا خودداری کنید.

7: نقد مغرضانه در مورد کتاب ها در این بخش تایید نخواهد شد




کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*