خنجر
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 08:51 ق.ظ

اثری از افسانه دهباشی.

عضو سایت تاریخ عضویت: 17 آذر 1390

پیام های ارسالی: 161
اعتبار: 493

3992 مرتبه در 664 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2647 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 10:35 ق.ظ

سلام دوستان

قبلا چون خنجر هنوز تاپیک نداشت اینو تو قسمت روزنگار کتاب نوشته بودم و حالا که ادمین عزیز برای خنجر تاپیک درست کرده، اینجا هم کپیش میکنم که در بایگانی بمونه.

اولا از سرعتی که کتابو تموم کردم حتما فهمیدین که یه کله خوندم و کتابو زمین نذاشتم. در نتیجه این یک امتیاز مثبت تا اینجا!

خنجر کتابیه کاملا متفاوت و مسلما با هر رمان عاشقانه ای که تا حالا خوندین فرق داره. سوژه جدیده و هیچگونه شباهتی به سایر رمانها نداره. داستان از زمان حال شروع شده و بعد با یک نقب برگشته به ایران باستان و وقایع و دلاوریهایی که در اون زمان صورت گرفته و نوع زندگی و خلاصه خیلی از مراسم و نکات جالبی که در ایران باستان وجود داشته. معلومه که نویسنده برای نوشتن این کتاب مدتها تحقیق و مطالعه کرده تا تونسته تاریخ رو ماهرانه با داستانی عاشقانه در هم بیامیزه و ازش ترکیب زیبایی بسازه.

نثر کتاب بدون عیب و نقصه، هیچ غلط املایی و دستوری نداره و از این نظر قابل تحسینه. نمرهء نگارش و ویراستاریشو بدون اغراق 20 میدم.

داستان تدریجی شکل میگیره و به نقطهء اوج میرسه به همین دلیل موقع خوندنش باید کمی صبوری به خرج بدین. از همون اول انتظار صحنه های رمانتیک و عاشقانهء پر سوز و گداز رو نداشته باشین چون سیر داستان ملایمه ولی یهو خواننده چنان فرو میره در بطن داستان که دیگه همه چیز یادش میره و فقط و فقط به کتاب فکر میکنه و اگه با داستان مدارا کنین، نوبت به لحظات مهیج و عاشقانه هم میرسه.

اینجانب که امشب در معرض اعتراض همسر گرامی قرار گرفتم چون سر شام نرفتم و داشتم کتاب میخوندم، بعدش هم  قرار بود غذا درست کنم که فردا همسر خان ببره سر کار و مریم هم ببره مدرسه و الان که کتابو تموم کردم تازه یادم افتاد! از اونجایی که ماه رمضونه و بیرون هم غذا گیر نمیاد باید صبح زود بیدار بشم و کوتاهیمو جبران کنم تا ادب بشم و اینطوری فرو نرم تو کتاب! هر چند که همهء ما اهالی تالار در این زمینه عین همیم و وقتی کتابی جذبمون کنه تا تهشو در نیاریم ولش نمیکنیم!

من تا به حال داستان ایرانی تاریخی عشقی نخونده بودم و این کتاب منو یاد سبک کارهای الکساندر دوما و میشل زواگو انداخت و به نظرم رسید چقدر جالبه که تاریخ کشورمون در قالبی داستان پردازی شده و لطیف نوشته بشه که آدم بتونه از خوندنش لذت ببره. مخصوصا که این داستان  تا حدی هم کشیدده شده به طرف داستانهای تخیلی و من که علاقهء خاصی به این قبیل چیزها دارم، برام جالبتر شده بود. هر چند که به کارگیری عنصر تخیل جزئیه و قسمتهای کوچیکی رو در بر میگیره.

در مجموع میتونم بگم کتابیه که وقتی خونده میشه آدم با رضایت اونو میبنده.


من برای متنفر شدن از کسانی که از من متنفرند وقتی ندارم، چون دارم به کسانی محبت میکنم که دوستم دارند.
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 11:07 ق.ظ

افسانه نادریان
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 5:59 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 دی 1390

پیام های ارسالی: 109
اعتبار: 48

749 مرتبه در 115 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 382 مرتبه تشکر کرده است.

سلام دوستان کتابخون من دیروز تقرپبا با فرناز جون کتاب خنجرو شروع کردم و تا یک و نیم نیمه شب تمومش کردم خیلی عالی بود درست سبک تاریخی عشقی که من میپسندم بود منو یاد کتابهایی مثل شبهای سرای  و آخرین ملکه مصر و خیلی کتابای تاریخی که سالها پیش خونده بودم انداخت و خاطرات گذشته برام زنده شد .

 با این تفاوت که یه خانم نویسنده ایرانی اینقدر عالی تونسته تاریخمونو به تصویر در بیاره و تحقیقات کاملشون که بی نقصه زحمت و تلاش خانم دهباشی  رو به خواننده ثابت میکنه واقعا بهشون تبریک میگم که اینقدر عالی تاریخو زنده نشون دادند .

هرکسی ندونه که خانم دهباشی رشته تحصیلیشون چیه فکر میکنه ایشون تاریخ خوندند و تحصیلاتشون در این زمینه ست .

تبریک تبریک و صد تا تبریک به افسانه  دهباشی عزیزم

  به دوستانی که کتابای تاریخی دوست دارند توصیه میکنم حتما این رمان زیبا رو بخونند چون یه عشق خیلی زیباو رویایی توداستانه که خواننده رو تا آخر کتاب به دنبال کردن داستان اونم پی در پی و بدون خوردن و خوابیدن مجبور میکنه .

اسم و طرح جلدشم که واقعا به کتاب میاد .


او وزن دنیاست و من پری سرگشته در باد
بالای صفحه

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 11:07 ق.ظ

mahan.s
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 1:24 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 309
اعتبار: 76

2113 مرتبه در 316 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1257 مرتبه تشکر کرده است.

سلام دوستای گلم من دیروزخنجروخریدم وتاصفحه 250خوندم خیلی قشنگه یه رمان عاشقانه امایه سبک جدیدوتازه .همه دوستایی که ازیه نواختیه سوژه رماناخسته شدن این کتاب براشون عالیه من که خیلی خوشم اومده ازش. همه گفتنیاروفرنازجونم گفت فقط میخام بگم باهمه حجم کمش خیلی خیلی جذابه

بالای صفحه

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 مرداد 1391 - 11:08 ق.ظ

سودابه
تاریخ ارسال: 2 مرداد 1391 - 11:45 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 14
اعتبار: 6

87 مرتبه در 17 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 137 مرتبه تشکر کرده است.

سلام دوستان بازهم من یک کتاب قشنگ دیگروجزواولین نفرات خوندم خانم نخعی عزیزتوضیحاته خوب رودادن ومن هم که متاسفانه هیچوقت قلمم به ایشون نمیرسه انقدرقشنگ توضیح بدهم فقط میگم کتاب خنجرقشنگه وبخونید.


با تشکر از شماسودابه امیرجهادی.

عضو سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 104
اعتبار: 111

3585 مرتبه در 503 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3807 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 5 مرداد 1391 - 01:48 ب.ظ

سلام دوستان.

چند روز پیش گفتم دوست دارم یه رمان بخونم که خوب نباشه, ضعیف نباشه, فاجعه نباشه! عالی باشه... . و چقدر زود آرزوم برآورده شد:)

خنجر فوق العاده بود. فرنازجون هرآنچه باید رو درموردش گفت و بیشتر از اون, چیزی به ذهنم نمی رسه:) مرسی که جان مطلب رو گفتی فرناز عزیزم-0-

خنجر منو به یاد نوشته های نویسنده مورد علاقه ام, جناب آرین انداخت... .

ز خوندن خط به خط این رمان لذت بردم... خصوصاً که من عشق تاریخم.

واقعاً ممنون از نویسنده عزیزش... . ممنون از این که تاریخ سازی نکرده بودید... ممنون از وقتی که برای پژوهش درمورد عصر ساسانی گذاشته بودید... و مرسی که انقدر زیبا گذشته و حال رو با هم ادغام کردید... .

پاینده باشید.

 


...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 121
اعتبار: 87

1826 مرتبه در 367 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2462 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 مرداد 1391 - 02:27 ق.ظ

سلام

نمی دونم چی بگم  تنها می تونم از نویسنده خوب کتاب و همینطور دست اندر کاران نشر علی تشکر کنم فوق العده بود خیلی وقت بود که دلم یک نوشته متفاوت می خواست یک کتابی که شبیه هیچ کتاب دیکه ایی نباشه انقدر تشبهات و جملاتی که دارای آرایه های ادبی بود در کتاب زیبا و به جا استفاده شد گاهی بعضب جاها رو دو سه با می خوندم خیلی زیبا بود ممنون خانم دهیاشی ممنون نشر علی


کتاب زندگی چاپ دوم ندارد,پس عاشقانه زندگی کن
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 17 مرداد 1391 - 03:12 ب.ظ

سلام منم این کتاب رو خوندم وخیلی لذت بردم قسمتهای تاریخیش خیلی قشنگ بود مخصوصا عشق مازیار وملیسا  نوع پوششها وگفتگوها ورسومات خیلی عالی بود ممنون خانم دهباشی   راستی تو اتاق خبر گفته شد که اقای حسین دهباشی برسی تاریخ میکنند  من هم فکر کردم شاید با افسانه جون نسبتی داشتن واز ایشون کمک گرفتن که اینقدر ملموس تاریخ را بیان کردن ممنون نشر علی


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت موقعیت: اهواز
تاریخ عضویت: 29 دی 1390

پیام های ارسالی: 14
اعتبار: 9

98 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 39 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 22 مرداد 1391 - 03:05 ب.ظ

من این کتابو خیلی دوست داشتم. همونطور که دوستان گفتن خیلی متفاوت بود و کتاب خخاصی به شمار میاد که نظیرش خیلی کم پیدا میشد.

مرسی خانم دهباشی عزیز و نشر علی عزیز.


صبحدم مرغ سحر با گل نوخاسته گفت ناز کم کن که درین باغ بسی چون تو شکفت
عضو سایت تاریخ عضویت: 27 تیر 1391

پیام های ارسالی: 29
اعتبار: 17

371 مرتبه در 84 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 458 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 مرداد 1391 - 09:14 ب.ظ

سلام کتاب واقعا جالب بودومتفاوت خیلی از خوندنش لذت بردم الان یه حس خیلی خوبی دارم دست خانم دهباشی درد نکنه

عضو سایت تاریخ عضویت: 30 مهر 1390

پیام های ارسالی: 167
اعتبار: 226

3847 مرتبه در 633 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3202 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 24 مرداد 1391 - 09:06 ق.ظ

همتالاری های گلم    درود بر شما

اول یه تبریک ویژه به خانم دهباشی عزیز و نشر آرینا  میگم.

راستش روز اولی که کتابو خریدم فقط به خاطر نشر علی خریدم ،اونم با شک و تردید فراوان،از اسمشم خوشم نیومد!فکر می کردم از اون کتابهای عشقولانه اس که گریزی هم به عالم ماورا میزنه ،ولی همین جا بابت این همه پیش داوری های عجولانه از افسانه و آرزو ی عزیز  عذر می خوام.

خیلی از خوندنش لذت بردم،نویسنده قلم بسیار زیبا وروونی داره،با این که موضوع کتاب تاریخیه ولی اینقدر ساده و خوب نوشته شده که همه حتی کسایی که از تاریخ خوششون نمیاد با میل ورغبت اونو  خواهند خوند.

سرگذشت قهرمانان کتاب رو که می خونین سرشار از حس غرور و افتخار میشین.

اونایی که هنوز این کتاب رو نخوندن دست دست نکنن وشک وتردید نداشته باشن عالیه من مطمئنم از خوندنش لذت میبرید.

قربون شما.نیلوفر


ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
عضو سایت تاریخ عضویت: 8 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 49
اعتبار: 61

1582 مرتبه در 293 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2325 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 مرداد 1391 - 04:14 ق.ظ

سلام خانم دهپاشی عزیز

رمان "خنجر" عالی بود خیلی دوستش داشتم وای قسمت تاریخیش عاااااااااااااااااااااالی بود

چقدر با ظرافت دلداده هایی در زمان حال و گذشته در کنار هم قرار گرفته بودند

منتظر رمان های بعدی شما هستم

 

ماندگارباشید.


بی انتهاترین جاده دنیا، جاده معرفت است و کمتر کسی قادر به پیمودن آن است... آهای تو که آخر جاده ای سلام...
عضو سایت تاریخ عضویت: 27 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 29
اعتبار: 9

589 مرتبه در 105 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 671 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 شهریور 1391 - 02:37 ق.ظ

فقط میتونم بگم ...با تمام نظرات دلنشینتون موافقم...منم عاشق تاریخ غش کردن منو فرض کنید حالا....ممنونم علی من


"دلم گرفت ای همنفس پرم شکست تو این قفس " "تو این غبار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس"
عضو سایت تاریخ عضویت: 4 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 3
اعتبار: 7

45 مرتبه در 10 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 22 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 13 شهریور 1391 - 11:49 ق.ظ

خیلی خوب بود و از نظر موضوع استثنایی بود

من در این کتاب جذابیتهای آشکار و پنهان زیادی دیدم

به نظر من در رمان فارسی کمتر به چنین داستان زیبا و کاملی بر می خوریم

امیدوارم نشر علی باز هم کتابهای سطح بالایی مثل این چاپ کنه


آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانهء تو هر دو جهان را چه کند
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 آبان 1391 - 12:32 ب.ظ

سلام به خانم دهباشی عزیز

راستش من فقط از موضوع کتاب خوشم اومد.

از شخصیت پردازی و فضاسازی اصلا خوشم نیومد.

یعنی من با شخصیتها اصلا ارتباط برقرار نکردم.


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 349
اعتبار: 79

3757 مرتبه در 827 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3331 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 4 آبان 1391 - 11:06 ب.ظ

خنجر خیلی دوستش دارم چون تلفیقی از زمان حال و گذشته است

من بسیار بسیار رمانهای عاشقانه تاریخی رو دوست میدارم

خنجر مراسم های مانند عید و ازدواج اصیل و قدیمی ایرانی به زیبایی

توصیف کرده

و شخصبتهای این اثر جذاب و بسیار دوست میدارم


مرا اویزان کنید!......سر و ته ......شاید فکرش از سرم افتاد
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 22 خرداد 1391

پیام های ارسالی: 141
اعتبار: 20

1427 مرتبه در 307 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2091 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 10 دی 1391 - 07:03 ب.ظ

سلام بر همگی و خانم دهباشیه عزیز

واقعا جای تشکر داره ، منی که علاقه ای به تاریخ ندارم کیف کردم . کف کردن دهان

فوق العاده بود ، واقعا همراه با کتاب رفتم به گذشته ها و دلاوریها و احساس غرور از خود راضی

من ساعت 10 شروع کردم تا 6 تموم شد ( البته این بین دنبال پارسا هم رفتم و سعی کردم جنگی برگردم )خوشحال

خلاصه که گل کاشتید . اطلاعاتمونم در مورد مراسمای ایران قدیم افزوده شد فقط ای کاش می دونستم تا چه حد نشات گرفته از ذهن نویسنده عزیز بود و چقدرش حقیقت به فکر فرو رفتن

موفق باشید تشویق

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 شهریور 1392 - 09:07 ب.ظ

مجموعه قوانین تالار نقد کتاب

1: در این بخش کاربران فقط در مورد کتاب مورد نظر به بررسی می پردازند. و از مقایسه کتاب ها و نویسنده باید خودداری کنند .

2: با هر گونه توهین به نویسنده و نشر در این بخش بر خورد خواهد شد .

3: کاربران به بررسی و نقد کتاب بپردازند علاوه بر نکات منفی نکات مثبت را هم مطرح کنند

4: از توهین به نظرات یکدیگر جداً خودداری کنید .

5 : مطالبی که به تعریف داستان می پردازند حذف خواهد شد .

6: از برخورد سلیقه ای جدا خودداری کنید.

7: نقد مغرضانه در مورد کتاب ها در این بخش تایید نخواهد شد




کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*