صفحه:   4
نمایش:   91 - 120
تعداد کل صفحه:   47
تعداد کل موضوع ها:   1392


<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 

یادداشت های خواندنی
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 12:50 ب.ظ

هدا
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 12:47 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 229
اعتبار: 60

1654 مرتبه در 333 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1518 مرتبه تشکر کرده است.

من که تصویری ندارم در نگاه هیچ کس
خوب شد هر گز نبودم تکیه گاه هیچ کس
کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من
تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچ کس
زیر بار ظلممان دارد زمین خم میشود
بی تفاوت شد خدا هم چون که آه هیچ کس
بهترین تقدیر گلها چیدن و پژمردن است
سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس
آخرش چوپان تو را با خنده ای سر میبرد
کاش میشد تا نباشی در پناه هیچ کس
عاقبت در زجر هستی قرص نانت میکنند
ماه دور از دست باش و قرص ماه هیچکس

بالای صفحه

 

هدا
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 12:51 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 229
اعتبار: 60

1654 مرتبه در 333 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1518 مرتبه تشکر کرده است.

من بودم

تو

و یک عالمه حرف...

و ترازویی که سهم تو را

از شعرهایم نشان می داد!!!

کاش بودی و

می فهمیدی

وقت دلتنگی

یک آه

چقدر وزن دارد...

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 12:52 ب.ظ

zary
تاریخ ارسال: 24 خرداد 1391 - 10:53 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 93
اعتبار: 32

628 مرتبه در 107 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 293 مرتبه تشکر کرده است.

 

 

      اگر مایلید که افکار واحساسات منفی از زندگی شما روی برگرداند ؛با توسل به قو ه ی تخیل ،تصورات  مثبت وانرژی زا بیافرینید

 

 

                                                                                                                                                                       «وین دایر»


بیا تا قدر یکدیگر بدانیم ......که تا ناگه زیکدیگر نمانیم

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 12:55 ب.ظ

mahan.s
تاریخ ارسال: 26 خرداد 1391 - 3:05 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 302
اعتبار: 85

2489 مرتبه در 360 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1460 مرتبه تشکر کرده است.

دیدی آنرا که تو خواندی به جهان یار ترین

چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین !!!

 

بالای صفحه

 

mahan.s
تاریخ ارسال: 26 خرداد 1391 - 3:08 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 302
اعتبار: 85

2489 مرتبه در 360 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1460 مرتبه تشکر کرده است.

تنهایی یعنی :

 ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است , اما

 کنارم خالی از تو و پر از دیگران است

 

خیلی سخته من گاهی وقتااینجوریم

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 12:58 ب.ظ

bahar53
تاریخ ارسال: 26 خرداد 1391 - 5:38 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 17 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 74
اعتبار: 20

445 مرتبه در 76 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1895 مرتبه تشکر کرده است.

 

 

لذت داشتن یه دوست خوب توی یه دنیای بد مثل خوردن یه فنجون قهوه گرم زیره برفه !!!!!

درسته که هوا رو گرم نمی کنه ولی تورو دل گرم میکنه

dvd gps 206

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:01 ب.ظ

far121
تاریخ ارسال: 27 خرداد 1391 - 12:07 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 221
اعتبار: 178

1420 مرتبه در 285 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 611 مرتبه تشکر کرده است.

 

بیا با من مدارا کن که من مجنونم و مستم
اگر از عاشقی پرسی، بدان دلتنگ آن هستم
بیا با من مدارا کن که من دل غمگین و جان خستم
اگر از درد من پرسی بدان لب را فرو بستم
بیا از غم شکایت کن که من همدرد تو هستم
 بیا شکوه از دل کن که من نازک دلی خستم
 جدایی را حکایت کن که من زخمی آن هستم
اگر از زخم دل پرسی برایش مرهمی بستم
مجنونم و مستم به پای تو نشستم
آخر ز بدیهات بیچاره شکستم
مجنونم و مستم به پای تو نشستم
آخر ز بدیهات بیچاره شکستم
برو راهِ وفا آموز که من بار سفر بستم
دگر اینجا نمی‌مانم رهایی از وفا جستم
برو عشق از خدا آموز که من دل را بر او بستم
نمیخواهم تو را دیگر بدان از دام تو جستم
مجنونم و مستم به پای تو نشستم
آخر ز بدیهات بیچاره شکستم
مجنونم و دل را به چشمان تو بستم
هشیار شدم آخر از دام تو جستم
مجنونم و مستم عاشقمو خستم

نشر علی

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:03 ب.ظ

mahan.s
تاریخ ارسال: 28 خرداد 1391 - 2:54 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 300
اعتبار: 85

2490 مرتبه در 360 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1460 مرتبه تشکر کرده است.

در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست

مثل آرامش بعد

از یک غم

 مثل پیدا شدن

یک لبخند

مثل بوی نم بعد

از باران

در نگاهت

چیزیست که نمیدانم چیست

من به آن محتاجم

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:04 ب.ظ

مریم ماندگار
تاریخ ارسال: 28 خرداد 1391 - 6:58 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 8 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 147
اعتبار: 55

1024 مرتبه در 167 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1461 مرتبه تشکر کرده است.

 

روی آن شیشه تبدار تو را ها کردم

نام زیبای تو را با نفسم جا کردم

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

با سرانگشت کشیدم رخ زیبای تو را

رخ زیبای تو را سیر تماشا کردم

 

ماندگار باشید.


مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:05 ب.ظ

ف. سیادت
تاریخ ارسال: 29 خرداد 1391 - 8:19 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 آبان 1390

پیام های ارسالی: 22
اعتبار: 12

187 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.

 

نامت سپیده دمی که بر پیشانی آسمان می گذرد

- متبرک باد نام تو!-

و ما همچنان

دوره می کنیم

شب را و روز را

هنوز را .

 


انتهای راه، مرگ است ؛ تکامل در انتهاست ؛ هیچ چیز کامل نیست ؛ یک معادله با سه مجهول ( جیمز استفنر ) .
بالای صفحه

 

ف. سیادت
تاریخ ارسال: 29 خرداد 1391 - 8:20 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 آبان 1390

پیام های ارسالی: 22
اعتبار: 12

187 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

ورق خواهد خورد؟


انتهای راه، مرگ است ؛ تکامل در انتهاست ؛ هیچ چیز کامل نیست ؛ یک معادله با سه مجهول ( جیمز استفنر ) .

تا چند

تا چند

این دفتر خالی

به انتظار تصویر تو

بالای صفحه

 

ف. سیادت
تاریخ ارسال: 29 خرداد 1391 - 8:25 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 آبان 1390

پیام های ارسالی: 22
اعتبار: 12

187 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.

دیروز

ما زندگی را

به بازی گرفتیم

امروز، او ما را...

فردا؟


انتهای راه، مرگ است ؛ تکامل در انتهاست ؛ هیچ چیز کامل نیست ؛ یک معادله با سه مجهول ( جیمز استفنر ) .
بالای صفحه

 

ف. سیادت
تاریخ ارسال: 29 خرداد 1391 - 8:28 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 30 آبان 1390

پیام های ارسالی: 22
اعتبار: 12

187 مرتبه در 22 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 102 مرتبه تشکر کرده است.

تو نیستی که ببینی

چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است

چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست

چگونه جای تو در جان زندگی سبز است

هنوز پنجره باز است

تو از بلندی ایوان به باغ می نگری

درخت ها و چمن ها و شمعدانی ها

به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر

به آن نگاه پر از آفتاب می نگرند

تمام گنجشکان

که درنبودن تو

مرا به باد ملامت گرفته اند

ترا به نام صدا می کنند

هنوز نقش ترا از فراز گنبد کاج

کنار باغچه

زیر درخت ها،

لب حوض

درون آیینه پاک آب می نگرند

تو نیستی که ببینی، چگونه پیچیده است

طنین ِ شعر ِ نگاه ِ تو درترانه ی من

تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد

نسیم روح تو در باغ بی جوانه من

چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید

به روی لوح سپهر

ترا چنانکه دلم خواسته است، ساخته ام !

چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر

هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر

به چشم همزدنی

میان آن همه صورت، ترا شناخته ام !

به خواب می ماند

تنها به خواب می ماند

چراغ، آینه ، دیوار، بی تو غمگینند

تو نیستی که ببینی

چگونه با دیوار

به مهربانی یک دوست، از تو می گویم

تو نیستی که ببینی، چگونه از دیوار

جواب می شنوم

تو نیستی که ببینی ، چگونه، دور از تو

به روی هرچه در این خانه است

غبار سربی اندوه بال گسترده است

تو نیستی که ببینی دل رمیده من

بجز تو، یاد همه چیز را رها کرده است

غروب های غریب

در این رواق نیاز

پرنده ساکت و غمگین

ستاره بیمار است

دو چشم خسته ی من

در این امید عبث

دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است

تو نیستی که ببینی !


انتهای راه، مرگ است ؛ تکامل در انتهاست ؛ هیچ چیز کامل نیست ؛ یک معادله با سه مجهول ( جیمز استفنر ) .

عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 02:39 ب.ظ

حس غریبیست دوست داشتن

و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن

وقتی میدانیم کی با جان و دل دوستمان دارد

و نفس ها و صدا ها و نگاهمان در جانش و روحش ریشه دوانده

به بازی اش میگیریم

هر چه او عاشق تر،ما سرخوش تر!

تقصیر از ما نیست....

تمامی قصه های عاشقانه،این گونه به گوشمان خوانده شده!


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:08 ب.ظ

هدا
تاریخ ارسال: 30 خرداد 1391 - 1:40 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 227
اعتبار: 60

1654 مرتبه در 333 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1518 مرتبه تشکر کرده است.

منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی همه جا اسمتو بردم ، یه بار اسممو نبردی "

بالای صفحه

 

behy
تاریخ ارسال: 30 خرداد 1391 - 2:18 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 27 فروردین 1391

پیام های ارسالی: 45
اعتبار: 10

233 مرتبه در 49 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 48 مرتبه تشکر کرده است.

از زندگی لذت ببر... زندگی معرکه است.....سفری با شکوه است

شادکامی و سعادت را دنبال کن

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:10 ب.ظ

هدا
تاریخ ارسال: 30 خرداد 1391 - 8:05 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 226
اعتبار: 60

1654 مرتبه در 333 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1518 مرتبه تشکر کرده است.

چقدر هوای تالار غم گرقته دوستان امیدوارم با شروع ماه شعبان هوای شاد و خوشحالی به تالار برگرده عزیزانم

به بهزاد عزیزم فوت دایی

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:11 ب.ظ

گندم
تاریخ ارسال: 31 خرداد 1391 - 12:48 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 24 آبان 1390

پیام های ارسالی: 187
اعتبار: 198

1439 مرتبه در 244 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3196 مرتبه تشکر کرده است.

بعضی وقتا هست که دوست داری یکی کنارت باشه .... محکم بغلت کنه ..... بذاره اشک بریزی  تا سبک بشی.... بعد آروم توی گوشت بگه : چته دیوونه ؟ من که باهاتم.....


از غوغای زندگی تا سکوت مرگ ، خرابتم خدا جون

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:17 ب.ظ

mahan.s
تاریخ ارسال: 31 خرداد 1391 - 2:24 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 299
اعتبار: 85

2490 مرتبه در 360 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1460 مرتبه تشکر کرده است.

ارزش آدمها به حضورشان نیست

به دلهره ای است که با نبودنشان درست میکنند

بالای صفحه

 

mahan.s
تاریخ ارسال: 31 خرداد 1391 - 2:38 AM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 299
اعتبار: 85

2490 مرتبه در 360 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1460 مرتبه تشکر کرده است.

هروقت توزندگی به یه مانع بزرگ رسیدی ازخداگله نکن ، به فکرهدیه ی بزرگی باش که پشت اون انتظارت رومیکشه

مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2136
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 01:43 ب.ظ

هدا
تاریخ ارسال: 31 خرداد 1391 - 7:59 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 225
اعتبار: 60

1654 مرتبه در 333 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1529 مرتبه تشکر کرده است.

روزگار ما وفا با ما نداشت
طاقت خوشبختی دل ما را نداشت
پیش پای ما سنگی گذاشت
بی خبر از مرگ ما پروا نداشت
آخر این غصه هجران بودو بس
حسرت رنج و فراوان بودو پس......




 

بالای صفحه

 

هدا
تاریخ ارسال: 31 خرداد 1391 - 8:01 PM
عضو سایت
تاریخ عضویت: 25 دی 1390

پیام های ارسالی: 225
اعتبار: 60

1654 مرتبه در 333 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1529 مرتبه تشکر کرده است.

هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز

عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 02:20 ب.ظ

داستان عشق و دیوانگی

آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند.
روزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند خسته تر و کسل تر از همیشه.
ناگهان ذکاوت ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛.
مثلا" قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند
دیوانگی فورا" فریاد زد من چشم می گذارم من چشم می گذارم.
و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال دیوانگی برود همه قبول کردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد.
دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به شمردن ....یک...دو...سه...چهار...
همه رفتند تا جایی پنهان شوند؛
لطافت خود را به شاخ ماه آویزان کرد؛
خیانت داخل انبوهی از زباله پنهان شد؛
اصالت در میان ابرها مخفی گشت؛
هوس به مرکز زمین رفت؛
دروغ گفت زیر سنگی می روم اما به ته دریا رفت؛
طمع داخل کیسه ای که دوخته بود مخفی شد.
و دیوانگی مشغول شمردن بود. هفتاد و نه...هشتاد...هشتاد و یک...
همه پنهان شده بودند به جز عشق که همواره مردد بود و نمیتوانست تصمیم بگیرد. و جای تعجب هم نیست چون همه می دانیم پنهان کردن عشق مشکل است.
در همین حال دیوانگی به پایان شمارش می رسید.
نود و ینج ...نود و شش...نود و هفت... هنگامیکه دیوانگی به صد رسید, عشق پرید و در بوته گل رز پنهان شد.
دیوانگی فریاد زد دارم میام دارم میام.
اولین کسی را که پیدا کرد تنبلی بود؛ زیراتنبلی، تنبلی اش آمده بود جایی پنهان شود و لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان بود.
دروغ ته چاه؛ هوس در مرکز زمین؛ یکی یکی همه را پیدا کرد جز عشق.
او از یافتن عشق ناامید شده بود.
حسادت در گوشهایش زمزمه کرد؛ تو فقط باید عشق را پیدا کنی و او پشت بوته گل رز است.
دیوانگی شاخه چنگک مانندی را از درخت کند و با شدت و هیجان زیاد ان را در بوته گل رز فرو کرد. و دوباره، تا با صدای ناله ای متوقف شد .
عشق از پشت بوته بیرون آمد با دستهایش صورت خود را پوشانده بود و از میان انگشتانش قطرات خون بیرون می زد.
شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمی توانست جایی را ببیند.
او کور شده بود.
دیوانگی گفت « من چه کردم؛ من چه کردم؛ چگونه می تواتم تو را درمان کنم.»
عشق یاسخ داد: تو نمی توانی مرا درمان کنی، اما اگر می خواهی کاری بکنی؛ راهنمای من شو.»
و اینگونه شد که از آن روز به بعد عشق کور است و دیوانگی همواره در کنار اوست.

مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 3 مهر 1390

پیام های ارسالی: 40
اعتبار: 11

243 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 51 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 02:21 ب.ظ

از وصلتِ خجسته ی بادها،

به این گل هایی

که در باغچه می پوسند،

دو سه باور برای ما

مانده است:

باور اول که باوری نیست،

باور دوم که باور اول را باور نمی کند،

باور سوم که همه ی باورها را انکار می کند.


مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است من خلاف جهت آب شنا کردن را،مثل یک معجزه باور دارم. آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد...هرچه باداباد! سهراب سپهری
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 02:34 ب.ظ

هیچ چیزو هیچ کس نمی تواند تو را نگران کند ، اگر او را که مراقب توست ، باور کنی


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 02:35 ب.ظ

ای کاش راهی باشد که این بغض لعنتی بشکند ............


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 02:47 ب.ظ

من به تکرار تو می اندیشم

وبه غمبار ترین لحظه ی خویش

که شکستی در من

وشکستم در خویش


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 03:42 ب.ظ

 از انسانها غمی به دل نگیر؛

 زیرا خود نیز غمگین اند؛

 با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند؛

 زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛

 پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...!


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 03:48 ب.ظ

باز هم امشب دلم هوایش را دارد.هوای بودنش..هوای داشتنش..

باز هم با دلی شکسته میخواهم برایش بنویسم... بنویسم ...

بنویسم تا باورم کند...

تا بفهمد تمام امید من است...

تا بفهمد دوستش دارم...

شایداین نوشته را هرگز نخواند و یا اگر بخواند لبخندی تمسخر آمیز بزند...یا لبخندی از سر رضایت که چگونه توانسته کسی را این چنین عاشق خود کند..
اما من باز هم برایش مینویسم و سرود زیبا و دل انگیز دوستت دارم را برایش زمزمه میکنم
حتی اگر مورد تمسخر قرار بگیرم...

حتی اگر با بیرحمی تمام بر نوشته ام بخندد...

بازهم شکایتی ندارم
آنقدر دلم برایش تنگ شده که فقط مجبورم چشمانم را ببندم تا شاید در ذهنم بتوانم ببینمش
گاهی آنقدر از خودم و این عشق یک طرفه تنفر پیدا میکنم که دلم میخواهد مرگ را برزندگی ترجیح دهم
اما باز خودرا نهیب میزنم و میگویم
"زندگی کن به امید کسی که دوستش داری"

دلم میخواست معنای عشقم را میفهمید
میدانست که این بازی بچه گانه ای نیست،میفهمید که این عشق حقیقت است،
میفهمید که...

کاش دل باختن در دنیا وجود نداشت
کاش من از سنگ بودم...

کاش تمام انسانها دلی سنگی داشتند
تا هرگز عاشق نمیشدند , هرگز دل نمیباختند
کاش اگر عشق و دیوانگی در دل انسانها هویدا میشد هرکس در مقابل عشقش با بیرحمی و بی وفایی روبرو نمیشد...
چرا انسانها در دنیا نمیتوانند به راحتی عاشق شوند و به وصال برسند؟؟

یعنی واقعا عشق که واژه ای به این پاکی و تقدس است
باید همیشه با سختی و زجر و تلاش همراه باشد...
اما ای کاش در مقابل این همه تلاش و سختی اکثر دلبستگی ها
به نا فرجامی کشیده نمیشد.

بله درست است...

هرچیزی که با ارزش و قابل تقدیس باشد نیاز به سختی و تلاش دارد...
کاش میفهمید دیوانه وار دوستش دارم.

هیچ وقت دلم نمیخواهد به این فکر کنم که او لیاقت عشق مرا ندارد...

همیشه در ذهنم سعی میکنم بدی هایش را پاک کنم و هیچ وقت از بدی اش سخن نگویم...
چون او خوبتر از آنست..

چون قابل دوست داشتن است...
ای کاش میفهمید آنچنان در قلبم رخنه کرده که حتی لحظه ای فکر کردن به نبودنش به اندازه صد سال کمرم را خرد میکند..
کاش میتوانستم خانه ی روان دلم را قطره قطره بگریم تا باورم کند...

تا بفهمد دلتنگش هستم...


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 03:50 ب.ظ
خدایا !

می دانی کشتی وجودم در تبلوری عاشقانه

در دریای شک و تردید گرفتار توفانی سخت شد

غمی به غربت اشک عاشقانه ی عاشقی تنها

آسمان قلبم را در هم می فشارد

امروز منم تنها ترین

منم سر گشته ترین

در برابرت به سجده می نشینم ای ناز بهار

به خاک پایت چشم می نهم ای لطافت دیدار

بر من ببخشای قصورم را

می دانی که جز درگاه مهربانی تو

هیچ دری به رویم گشاده نیست

می دانی روحم دریای آشفتگی است

از تو می خواهم این آشفتگی را

به آرامشی ماندگار بدل گردانی

معبود من !

چشم امیدم به لطف توست

و

نوای زندگانی ام را

نوید ترانه ی بخشش تو می نوازد.

می دانی

آتش سوزانی وجودم را در خود بلعیده است

که همه ی هستی ام را می سوزاند

و خاکسترم را به دم سرد باد می سپارد .

و باز تو خوب می دانی

که ذره ذره ی وجودم نام از تو دارد

و در قطره قطره ی خونم یاد تو جاری است .

آرام بخش دل ها !

گناهم را ببخشای و بر من خرده مگیر

 
که من انسانم و تو خدای انسان


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 04:01 ب.ظ

 

آدما رو زیاد تنها نذارین ...

تو تنهاییشون یه دنیایی برا خودشون میسازن که دیگه شما توش نیستین!!!


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 04:07 ب.ظ

 

"من"یک نقطه داردمن تنها هستم"تو" دو نقطه داردپس تنها نیستی


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 04:07 ب.ظ

 

گاهی باید کم باشی

تا کمبودت حس بشه

نه این که نباشی

 تا نبودت عادت بشه


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 04:10 ب.ظ

.
یادمان باشد

 قصه ی کودکمان رابایکی بودیکی نبود آغاز نکنیم،


ازابتدابیاموزیمشان اگر یکی نباشددیگری هم نیست..
.


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 اردیبهشت 1391

پیام های ارسالی: 312
اعتبار: 454

2632 مرتبه در 525 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1977 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 04:47 ب.ظ

 

برای اداره کردن خویش از سرت استفاده کن

و

برای اداره کردن دیگران از قلبت


مریم احمدی
عضو سایت تاریخ عضویت: 8 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 49
اعتبار: 61

1582 مرتبه در 293 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2325 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 05:05 ب.ظ

زندگی "باغی" است که با عشق "باقی" است،

مشغول "دل باش" نه "دل مشغول" ،

بیشتر "غصه های" ما از "قصه های" خیالی است،

پس بدان اگر "فرهاد" باشی همه چیز "شیرین" است... 

 

ماندگار باشید.


بی انتهاترین جاده دنیا، جاده معرفت است و کمتر کسی قادر به پیمودن آن است... آهای تو که آخر جاده ای سلام...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 05:59 ب.ظ

گاهی خدا آنقدر صدایت را دوست دارد ،  که سکوت می کند تا تو بارها بگویی خدای من ...........


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 14 مرداد 1391 - 06:01 ب.ظ

خدایا تو همانی که من می خواهم    کمک  کن من نیز همانی شوم  که  تو  می  خواهی............


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...

<<    <      >    >>
   صفحه:
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*