صفحه:   40
نمایش:   1171 - 1200
تعداد کل صفحه:   47
تعداد کل موضوع ها:   1392


<<    <      >    >>
   صفحه:
35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 

یادداشت های خواندنی
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 18 آبان 1391 - 11:50 ق.ظ

گاهی از ساده ترین حادثه هم دلگیرم

گاهی از دوریِ تو کینه به دل می گیرم

گاهی از حوصله خسته به خودم می پیچم

گاهی از کثرت بیهودگی حتی هیچم

لحظه هایی است که من از تو و خود بیزارم

لحظه هایی که به حال دل خود می بارم

لحظه هایی است که من گنگم و بی ایمانم

در دل غربت هر خاطره جا می مانم

با خودم از عطش دلزده ای می گویم

راه ترکِ دلِ نفرین شده را می جویم

گاهی از ساده ترین حادثه هم دلگیرم

از تماشای دل خست? خود می میرم

لحظه هایی است که من میل رهایی دارم

از خودم از تو و از عشق و جنون بیزارم

 



گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 05:46 ب.ظ

نگران نباش
حال من خوب است
فقط کمی بزرگتر شده ام
عقلم قد کشیده
شعورم متبلور شده
دلتنگی هایم کوچک شده اند
و در فاصله کوتاه  لبخندها و اشکهایم
آموخته ام زندگی کنم…

 


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 05:54 ب.ظ

باید خودم را ببرم خانه !
باید ببرم صورتش را بشویم…
ببرم دراز بکشد…
دلداریش بدهم ، که فکر نکند…
بگویم نگران نباش ، میگذرد…
باید خودم را ببرم بخوابد…
“من” خسته است …!

 


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:02 ب.ظ

سکوتـــــــــــــ …
و دیگر هیچ نمی گویم …!
که این بزرگترین اعتراض دل من استـــــــــ ـ
به تو …
سکوت را دوستـــــــــ دارم
به خاطر ابهت بی پایانشـــــــ …..


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:04 ب.ظ

بگذار س _ ک _ و _ ت قانون زندگی من باشد…

وقتی واژه ها درد را نمی فهمند….
 


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:07 ب.ظ

همین که فهمید غـــــــــــم دارم آتش گرفت . . .
به خودت نگیر رفیق !!!!!
سیـــــــــــــ ــگارم را گفتم

 


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:10 ب.ظ

به سلامتی اونی که آرزو بود..
نفس بود..
آرامش بود..
رویا بود..
ولی خاطره شد..
بغض شد..
درد شد..
کابوس شد..


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:32 ب.ظ

آدم باید همیشه یه " تو" داشته باشه که هر وقت

از همه چیز خسته و نا امید بود بهش بگه:

مهم اینه که " تو" هستی...

بیخیال دنیا...

راستی " تو" شما کیست؟؟!


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:34 ب.ظ

من هیچ گناهی رو بزرگتر از این نمی دانم که

" بی گناهی" رو با نام خدا زیر فشار قرار دهند...!!!

                                                               " گاندی"


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 06:37 ب.ظ

آدما گاهی لازمه

چند وقت کرکرشونو بکشن پایین

یه پارچه سیاه بزنن روش و بنویسن:

کسی نمرده،

فقط دلم گرفته.....


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت تاریخ عضویت: 21 اسفند 1390

پیام های ارسالی: 271
اعتبار: 18

1177 مرتبه در 306 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1069 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 23 آبان 1391 - 07:15 ب.ظ

صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟

آب را گل کردند،چشم هارا بستند و با دل چه کردند....

وای سهراب کجایی آخر؟... زخم ها بر دل عاشق کردن،

خون به چشمان شقایق کردند....

ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند؟

صبر کن سهراب....!

قایقت جا دارد؟ من را نیز با خودت ببر،

اینجا عاشقی بین مردم

مرده است....... 

 


شاید زمین،جهنم سیاره ای دگر باشد...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 آبان 1391 - 03:27 ب.ظ

به این که راحت دروغ می گویی عادت کرده ام

ولی دلم می سوزه....

وقتی برای اثبات دروغت

میگی به جون تو که بیشتر از همه دوستت دارم!


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 آبان 1391 - 03:37 ب.ظ

درد دارد!!!

وقتی میرود...

و همه می گویند: دوستت نداشت...

و تو نمی توانی به همه ثابت کنی که هر شب

با عاشقانه هایش خوابت می کرد...!!!


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 آبان 1391 - 08:39 ب.ظ

بر آنچه گذشت و آنچه شکست ،حسرت نخور .زندگی اگر زیبا بود با گریه شروع نمیشد ..


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 آبان 1391 - 08:41 ب.ظ

چه آهنگ غریبی

پاییز دلم به پایان رسید


تا زمستان دلت را در خود بپزیرد

زمستان چشمانم به پایان رسید


تا بهار چشمانت را در بر گیرد

بهار وجودم به پایان رسید

تا تابستان وجودت را در آ غوش بگیرد


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 آبان 1391 - 08:43 ب.ظ

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 آبان 1391 - 08:47 ب.ظ

با تو هستم ای قلم!

با تو ای همراه و ای همزاد من ...

سرنوشت هر دومان حیران بازی های زشت سرنوشت

شعرهایم را نوشتی دستخوش!

اشک هایم را کجا خواهی نوشت؟


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 304
اعتبار: 249

5513 مرتبه در 990 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2972 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 آبان 1391 - 02:36 ق.ظ

خدایا ، تمام خنده های تلخ امروزم را می دهم ،
یکی از آن گریه های شیرین کودکیم را پس بده


درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند نه هم قد تصورات تو ********** ...... یه روزی ...... یه جایی ...... به هردلیلی اگرازته دل قلبت خندید برای من هم تعریف کن
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 آبان 1391 - 06:18 ب.ظ

آه ای خدا کمک کن
من بی صدا نمونم
تاریخ عشقو باید
با عاشقا بخونم
مغرور و عاشقونه
اون عاشقا که مردن
این عشق سینه سوزو
به قلب ما سپردن
در انتظار کاوه
هم لحظه های دردیم
آهنگر زمونه س
اونکه صداش کردیم
دل خسته ام از عالم
دل بسته ام به ساقی
صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی
صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی
انگار تموم دنیا
بسته س به تار مویی
برای این زمونه نمونده آبرویی
برای این زمونه نمونده آبرویی
ای همسفر سلامی
محتاج یک سلامم
از می پریده مستی
غم مونده توی جامم
غم مونده توی جامم
هم لحظه های دردیم
این درد چاره باید
مردن مرام ما نیست
عمر دوباره باید
عمر دوباره باید
دل خسته ام از عالم
دل بسته ام به ساقی
صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی
صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی
انگار تموم دنیا
بسته س به تار مویی
برای این زمونه نمونده آبرویی
برای این زمونه نمونده آبرویی
آه ای خدا کمک کن
من بی صدا نمونم
تاریخ عشقو باید
با عاشقا بخونم
مغرور و عاشقونه
اون عاشقا که مردن
این عشق سینه سوزو
به قلب ما سپردن
در انتظار کاوه
هم لحظه های دردیم
آهنگر زمونه س
اونکه صداش کردیم
دل خسته ام از عالم
دل بسته ام به ساقی
صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی
صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی
انگار تموم دنیا
بسته س به تار مویی
برای این زمونه نمونده آبرویی
برای این زمونه نمونده آبرویی


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 آبان 1391 - 06:24 ب.ظ

از آن زمان که آرزو . چو نقشی از سراب شد
تمام جستجوی دل . سوال بی جواب شد
نرفته کام تشنه ای . به جستجوی چشمه ها
خطوط نقش زندگی . چو نقشه ای بر آّب شد
چه سینه سوز آه ها . که خفته بر لبان ما
هزار گفتنی به لب . اسیر پیچ و تاب شد
نه شور عارفانه ای . نه شوق شاعرانه ای
قرار عاشقانه هم . شتاب در شتاب شد
نه فرصت شکایتی . نه قصه و روایتی
تمام جلوه های جان . چو آرزو به خواب شد

نگاه منتظر به در . نشست و عمر شد به سر
نیامده به خود دگر . که دوره شباب شد


insta:behzadabedini
عضو سایت تاریخ عضویت: 26 بهمن 1390

پیام های ارسالی: 137
اعتبار: 178

2489 مرتبه در 495 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 1278 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 28 آبان 1391 - 06:27 ب.ظ

ای خداااا , ای خدا , ای خدا

همه چی واسم غریبه

همه چی رنگ فریبه

ای امید نا امیدان

برسون هر چی نسیبه

ای خداااا , ای خدا , ای خدا

دیگه نیست صبرو قراری

آخ چه روزو روزگاری

مگه ما رو دوست نداری

ای خدا کجای کاری

ای خداااا , ای خدا , ای خدا

ای خدا قسم به عشقو

به همین حال پریشون

به وفای عاشقونو

به صفای چشم گریون

دیگه طاقتم تمومه

دیگه فرصتی نمونده

واسهء عشقو عبادت

ای خدا قسم به رازم

که ازت نبوده پنهون

به تموم اشک چشمام

به همین شام غریبون

دیگه طاقتم تمومه

دیگه فرصتی نمونده

واسه عشقو عبادت

دیگه نیست صبرو قراری

آخ چه روزو روزگاری

مگه ما رو دوست نداری

ای خدا کجای کاری

ای خداااا , ای خدا , ای خدا

آ آ آ آ آ آ آ آ آ

روزگارمون خزون شد

عشقمون فدای عشق دیگرون شد

ما که هستیمو نمردیم

پس چرا عشقو به دیگرون سپردیم

ما که با زمونه ساختیم

بد و خوبشو شناختیم

ای خدا برنده باشیم

ما که زندگی رو باختیم

ای خداااا , ای خدا , ای خدا


insta:behzadabedini
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 30 تیر 1391

پیام های ارسالی: 65
اعتبار: 10

390 مرتبه در 103 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 663 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 29 آبان 1391 - 05:30 ب.ظ

دلتنگم

برای کسی که مدتهاست

بی انکه باشد

هر لحظه زندگیش کرده ام......!!!


چقدر دلم هوایت را می کند.حالا که دیگر هوایم را نداری...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 آبان 1391 - 09:17 ق.ظ

هــــیـس !!

فـقــط سکــــوت می کــــــــــنیم

در بــرابـر تمــــام حــرف هایی که دیگرانند

شـــاید گهـــگـاهی دوســـت داشـــتن را به زبـــان بیاوریــــم ..

اما دنیای من خالی تر از ان است کــه

کســـــی بخواهــد بشــــنود ..


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 آبان 1391 - 09:19 ق.ظ

روزی میــرسَد
 

بـــی هیــــچ خَبـــَـــری
 

بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم
 

دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب
 

رآه خــــوآهم افتـــــآد
 

مَـــن کـــه غَریبـــــم
 

چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم
 

همــه جــــآی جهــــآن تنهـــــآیی بــــآ مَـــن است…


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 آبان 1391 - 09:36 ق.ظ

نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
 

با هم قدم میزنیم
 

با هم میخوابیـم
 

دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد
 

و بر گونه هایم بوسه میزند
 

اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
 

“تنهاییـــــم را” . . .
::
::
نه اینکه زانو زده باشم …

 

نه !!!
 

فقط تنهایی سنگین است…


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 آبان 1391 - 09:40 ق.ظ

حوا که بغض میکند ، خدا هم اگر سیب بیاورد چیزی جز آغوش آدم آرامش نمی کند….!!!!


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 22 دی 1390

پیام های ارسالی: 772
اعتبار: 40

2485 مرتبه در 835 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 2357 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 30 آبان 1391 - 09:41 ق.ظ

گاهی فقط گاهی
 

با یک نگاه...
 

با یک نفس شاید
 

مواظبم بودی
 

پس بگذار و بگذر
 

نگران من نباش
 

خواستی بیا و مرا ببین
 

من هنوز تکیه به دیوار دلواپسی ایستاده ام ...


گاهی باید به فاصله ها خوش آمد گفت ... شاید آمده اند تا بخشی از حماقت هایمان را جبران کنند ...
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 آذر 1391 - 08:30 ب.ظ

دختر که باشی نفس بابایی لوس ِ بابایی عزیز دردونه بابایی حتی اگر بهت نگه . دستت رو میذاره روی چشماشو میگه : این تویی که به چشمای من سوی دیدن میدی خلاصه دختر یک کلام .... ـ نـــفــــس بـــابــــاســــت ...


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 آذر 1391 - 08:31 ب.ظ

فرقی نمی کند چطور بودنش, 

 

دور یا نزدیک بودنش, پیر و جوان بودنش, خندان و اخمو بودنش ..

 

همین که هست

 

دلگرمی من را کافیست ....

 

صدای گامهای پدر به من آرامش میدهد

 

حتی زمانی که با صدای عصایش همخوانی میکنند

 

دوستت دارم ای مهربان، پر صلابت، پــــــــــــدرابزار علاقه

 


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!
عضو سایت تاریخ عضویت: 31 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 63
اعتبار: 129

1560 مرتبه در 292 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3699 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 1 آذر 1391 - 08:32 ب.ظ

   امشب ...

 

   واژگانم خیس است

 

  اجازه هست دست به دامان وجود گرمتان شوند ؟!


از خدا می خواهم آنگونه زنده ام بدارد که نشکند دلی از بودنم؛ وآنگونه بمیراند که به وجد نیاید دلی از نبودنم!

<<    <      >    >>
   صفحه:
35 36 37 38 39 40 41 42 43 44  ...


کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*