منم کتاب رو یه روزه خوندم
داستان کشش و جذابیت پی گیری رو داشت
داستان یه جورایی سردر گم بود از نظر زمانی البته احساس کردم نویسنده ناچار بود زمانو به عقب و سال های قبل از انقلاب برگردونه (شاید به خاطر قهوه خوردن شاهین و پدر لیلی
)
شخصیت پردازی قابل قبول بود
فضا سازی ها رو دوست داشتم مخصوصا خونه قدیمی شاهین ![رویا پردازی رویا پردازی](http://www.alipub.ir/ckeditor/plugins/smiley/images/daydreaming.gif)
فقط یه سوال برام پیش اومده که ذهنمو بدجوری درگیر کرده و خیلی دلخوری از نویسنده ها (به عنوان یه خواننده خیلی معمولی میگم) چرا جدیدا هر چی کتاب میخونم مردا اینقدر دست بزن دارن و تا زناشونو نزنن خیالشون راحت نمیشه احساس میکنم این مسئله داره یه جورایی سنت میشه آخه چرا ؟؟![به فکر فرو رفتن به فکر فرو رفتن](http://www.alipub.ir/ckeditor/plugins/smiley/images/thinking.gif)
![عصبانی عصبانی](http://www.alipub.ir/ckeditor/plugins/smiley/images/angry.gif)
![نگران نگران](http://www.alipub.ir/ckeditor/plugins/smiley/images/worried.gif)
مرد قصه اونقدر راحت زنو میزنه که میترسم این مسئله راحت برای همه جا بیفته که یه مسئله عادی و اجتناب نا پذیره
با اینهمه داستان خوبی های خودشو داشت که دوستش داشتم و سریع خوندمش نویسنده زحمت کشیده بود برای خانم یافتیان آرزوی موفقیت میکنم
هیچ چیز برای خدا غیر ممکن نیست