عرض سلام و ادب خدمت خانم نظری عزیز و دیگر دوستان بزرگوار و ارجمند
کتاب رها رو خوندم .
ازاون دسته کتابهایی هست با مسائل اجتماعی و راوی دانای کل ...
همه چیزش به نظر من حقیر خوب بود . هم شخصیت پردازی هم تصویر گیریش و هم بیان مسائل مشاوره ای و روانشانسیش ...
نثر کتاب پخته و قوی بود با بیان منفذ و تأثیر گذار .
نکته ای که من در این کتاب باب علاقه ام بود استواری زنان رنج دیده ای بود که با ایمان و صلابت و با جان و دل تلاش کردند و به موفقیت رسیدند ... یه رمان زنانه ... مثل زنان کوچک اما این رمان رمان زنان بزرگ بود ...
انتهای داستان ، سوالی که برایم ایجاد شد ، عشق رها به یوسف امیری بود ! یعنی رها یوسف امیری و دوست داشت ؟!... پس چرا این همه منزجرانه درموردش صحبت می شد؟ یا انیکه چون رها دیگه خیالش از عماد رها شده بود به یوسف پیوست ؟ در این مورد کاش بیشتر پردازش می شد ...مسأله عشقی رها همش حاشیه عماد می چرخید و امیری گریز بود ؟ اما دست آخر با رضایت تن به پیشنهاد یوسف امیری داد ...
با سپاس و تقدیر از نویسنده ارزشمندمون خانم نظری بزرگوار
سرفراز و پیروز باشید
یا حق
الا بذکر الله تطمئن القلوب