عرض ادب خدمت شما دوست خوبم خانم عبدی نازنین
ممنون به خاطر لطفتون که من و قابل دونستید . برای من هم وجود شما عزیزه .
در مورد راوی صرفا یه کنجکاوی بوده ، اتفاقا نه جالب شده بود و من دوسش داشتم . فقط می خواستم بدونم هدفتون چی بوده ؟ به هر حال هر نویسنده رو یه متدی می یاد راوی و انتخاب می کنه و می خواستم بدون زمینه انتخاب این راوی برای تعریف داستان چیه ؟
در مورد سایر ویژگیهای داستان هم فقط خواستم داستان و کتاب و معرفی کرده باشم تا دوستانی که اون و نخوندن بدونند چه ویژگیهایی داره که مسلما ناقص بوده و دیگر دوستان عرایض من و تکمیل کرده اند . خصوصا پیام خانم نادریان که من و هم به سوالم در مورد دو راوی بودن داستان به جواب رسونده بودند .
در مورد نقد هم فقط سواله اونم ازتون خصوصی می پرسم .
به خاطر همه الطافتون سپاس ...
ببخشید خانم عبدی امکان ارسال پیام خصوصی به یوزر شما نیست و مجبور شدم همین جا بپرسم .
در مورد شخصیت امیرعلی بود . اون ابتدای داستان یه مرد با درایت معرفی شده بود . به طوری که با سرمایه اندک تونسته بود یه شرکت موفق راه بندازه ، پس چطور در برابر ازدواج یه روزه مجاب شد که پیشنهاد هلیا رو بپذیره ؟ یعنی فقط تحت تأثیر احساس قرار گرفته بود ؟ یعنی بخاطر این که به هلیا گفته بود من تو رو دوست ندارم این همه عذاب وجدان داشت و می خواست کوتاهی خودش و جبران کنه ؟
نکته دیگه سخت گیری مادر پرستو بود که بیشتر رو بیماری امیرعلی بود یا سن او که با ازدواج پرستو و امیر علی مخالفت می کرد ؟
یا حق
الا بذکر الله تطمئن القلوب