دختر ماه منیر(2جلدی)
مدیر سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 12 شهریور 1390

پیام های ارسالی: 2193
اعتبار: 189

3078 مرتبه در 957 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 847 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 19 آبان 1393 - 07:41 ب.ظ

دومین اثر از آزیتا خیری

عضو سایت موقعیت: 20
تاریخ عضویت: 2 مهر 1390

پیام های ارسالی: 104
اعتبار: 111

3585 مرتبه در 503 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 3807 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 25 آبان 1393 - 11:19 ق.ظ

با سلاام خدمت دوستان جان!

اولش.. دوباره تبریک آزیتا جان.

بعدش سپاس و تشکر از نشر خوب علی.

بعد بعدش... دختر ماه منیر!

رمان بسیار خوبیه. خوندنیه. داستان بسیار جالبی داره. شاید در نگاه اول به نظر بیاد که سوژه داستان نو و بدیع نیست که پیشهادم اینه که چشم هاتون رو بشویین و جور دیگه ای نگاه کنید. یه کم عمیق تر که نگاه کنید متوجه می شید که ازاین خبرها نیست مطلقن!
اسمی که برای کتاب برگزیده شده، بسیار به جا و درخوره!
شخصیت پردازی های آزیتای عزیز، باز هم زنده هستند و قابل لمس. خیلی راحت می تونی نمونه های بارز و واقعی شون رو حتی دور و بر خودت هم پیدا کنی. حتی می تونی باهاشون -با شخصیت های کتاب- وارد مذاکره و گفت و گو بشی. جواب هم بگیری ازشون!
فضا سازی آزیتا.. طبق معمول بسیار قابل قبوله. یه سری... پالس هم لا به لای کتاب بهت می ده که باید  دقیقن چشم هاتو شسته باشی که بتونی بفهمی شون!
پایان خوبی داره. روند خیلی خوبی داره. ولی... یه نقطه ضعف خیلی خیلی بزرگ داره! ویراستاری!
کتاب پره از غلط های تایپی! وقتی می گم پر.. یعنی لبریز!یعنی هر صفحه ای رو که ورق می زنی، می تونی قشنگــــــــــــــ دو سه تا غلط "تایپی" پیدا کنی!
این خیلی وحشتناکه! خیلی خیلی خیلی خیلی وحشتناکه!
همین قضیه می تونه کلی به کتاب ضربه بزنه و خیلی ها که چایی معطل قند هستند به خاطر همین ایراد نه چندان کوچک، کل کتاب رو بکوبند و...
آدم وقتی وارد یه ساختمان جدید می شه... اول نماشو نگاه می کنه! بعد می ره داخل... در و دیوار رو نگاه می کنه! بعـــد می ره توی واحد مورد نظر، تازه بازم اول در و دیوار و دکوراسیونش رو نگاه می کنه! بعد به صاحب خونه نگاه می کنه و به حرف زدنش گوش می ده! غیر از اینه؟!
وقتی کتاب رو می گیری دستت... توی خونه نه اصلن، توی فروشگاه! اول نگاه می کنی به جلد کتاب! بعد... صحافی شو نگاه می کنی، بعد کتاب رو باز می کنی... همین جوری الکی ورق می زنی! این کار رو چند نفر انجام "نمی دن"!؟ مطمئنم که غریب به اکثریت همین کار رو انجام می دن!
خب توی ذوق آدم می خوره وقتی کتاب رو باز می کنی و همین طوری رندوم ورق می زنی و گاهی... غلط های فاحشی رو می بینی که مطمئنن چاپی و تایپی هستند!
بهتره که این اتفاقا نیفته. هم به کتاب ضربه می خوره، هم به اسم نویسنده و از همه مهم تر به اعتبار نشر!

گذشته از این... باز هم تشکر می کنم ازت آزیتای عزیزم، رمانت بسیار بسیار خوندنی و زیبا بود. لذت بردم از خوندنش.
به امید چاپ رمان های بعدیت که می دونم یکی از یکی زیباتر و خواندنی تر هستند حتمن :)

پاینده باشید دوستانم!!!


...با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم/ یا او نشان ندارد یا من خبر ندارم...
عضو سایت تاریخ عضویت:

پیام های ارسالی:

مرتبه در ارسال مورد تشکر قرار گرفته. مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 26 آبان 1393 - 11:44 ب.ظ

با سلام خدمت همه دوستان

 

حقیقتیست در این اعتقاد که نویسنده این اثرقلم خوبی دارند .

خیلی خوب داستان را برای خواننده باز کرده بودند به گونه ای که هم خواننده عام و هم خواننده خاص از آن لذت میبرد و این به نظر من عالی است . با  چشم پوشی از غلط های چاپی اش این اثر یکی از بهترین کتاب هایی است که خواهید خواند . 
حرف آخر : ..ذره ای در خریدن و خواندنش تردید نکنید............با آرزوی توفیق بیشترنویسنده محترم ونشر خوب علی.....          

عضو سایت تاریخ عضویت: 15 دی 1391

پیام های ارسالی: 16
اعتبار: 0

287 مرتبه در 68 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 40 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 27 آبان 1393 - 08:28 ق.ظ

با سلام خدمت همه دوستان

 

حقیقتیست در این اعتقاد که نویسنده این اثرقلم خوبی دارند و خیلی خوب داستان را برای خواننده باز کرده بودند به گونه ای که هم خواننده عام و هم خواننده خاص از آن لذت میبرد و این به نظر من عالی است .   با   چشم پوشی از غلط های چاپی اش بی شک این اثر نیز یکی از بهترین کتاب هایی است که خواهید خواند . 
حرف آخر : ..ذره ای در خریدن و خواندنش تردید نکنید .......با آرزوی توفیق بیشتر نویسنده محترم .....


خریت هایی که من تو زندگیم کردم خود خر نکرده!!!!!
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 3 آذر 1393 - 03:04 ب.ظ

سلام به همه منم دارم میخونمش وتا اینجا که نصف جلد اوله خوب وپر کششه ویه خورده هم منو یاد تقدیر شیرین زهرا اسدی میندازه حالا تا همه رو بخونم وبیام


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت تاریخ عضویت: 29 دی 1392

پیام های ارسالی: 44
اعتبار: 0

186 مرتبه در 56 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 56 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 8 آذر 1393 - 03:02 ق.ظ

سرکارخانم خیری عزیز ومحترم!

متاسفانه بااینکه این کتاب رو تهیه کردم نتونستم هنوز مطالعه ش کنم.اما مطمئن هستم کتاب خوبی خواهد بود.

از صمیم قلب موفقیت کتاب و وجود نازنینتون رو از یگانه بی همتا خواهانم.

آبی آسمان تاهمیشه افق نگاهتان!


خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن leilaabdi4444@gmail.com
عضو سایت موقعیت: تهران
تاریخ عضویت: 20 آذر 1390

پیام های ارسالی: 122
اعتبار: 47

1686 مرتبه در 372 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 4875 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 آذر 1393 - 11:53 ق.ظ

سلام به همتالاریها کتاب رو تمومش کردم خیلی خوب وقشنگ وخواندنی بود خیلی هم حرص خوردم از دست مستانه اولش میگفتم خوب اون هم میتونه مثل حاجی از امکانات بنیاد شهید استفاده کنه (چون من میشناسم کسایی رو که از این امکان حد اکثر استفاده رو میکنند )ولی اخر های کتاب فهمیدم که خدا فقط خدای مستانه وامیر علی نیست خدای صولت هم هست  وهم گریه کردم به خاطر امثال مستانه که کم هم نیستنند که پدرها وبعضا مادرهاشون رو برای اسایش خیال بقیه مردم از دست دادن کلا کتاب خوبی بود به جز غلطهاش که دوستان دیگه گفتن ممنون از ازیتا ی عزیزکه نشون داد با دو کتابش که قلم قوی وخوبی داره ومیشه تا اسمش رو کتابی بود بدون تعلل خوندش  واز نشر علی  


زندگی سیبی است که باید گاز زد با پوست
عضو سایت موقعیت: 1
تاریخ عضویت: 18 اردیبهشت 1392

پیام های ارسالی: 37
اعتبار: 0

396 مرتبه در 84 ارسال مورد تشکر قرار گرفته. 678 مرتبه تشکر کرده است.
تاریخ ارسال: 9 آذر 1393 - 02:04 ب.ظ

سلام دوستانم.

سپاسگزارم از همه عزیزانی که دختر ماه منیر منو خوندند و میخونند.

و بعد پوزش میخوام به دلیل اشکالات تایپی که البته با این تعداد صفحه و حجم بالایی که این کتاب داشت,نمیشه گفت چیز غریب و ناممکنیه.

بهر حال انشاله در چاپهای بعدی این مشکل  حل میشه .

شاید تکرار مکررات باشه.اما لازمه دوباره بگم اگر قلمی بر روی صفحات کاغذ سایید میشه به عشق همه شما عزیزانه. از شما به خاطر وقت,هزینه و نور چشمی که مثل یک شهاب راه نوشتن منو روشن میکنه باز هم سپاسگزارم.

در پناه یگانه عالم لحظه هاتون سبز و شاد و جاودان.

ارادتمند شما :خیری...

 

 

 

 


خدایا!! بیا با هم چای بنوشیم و آرام شویم ! تو از من که بنده ات هستم و من از تو که آرامش لحظه هایم هستی... همه لحظه هایم....



کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
0 عضو،   1 مهمان
ورود اعضا
نام کاربری:*
رمز عبور:*