همه جای کتاب برام حس لطیفی داشت اما بعضی جاهاش که خیلی حسمو قلقلک داد رو مینویسم.
اگر بپرسی خواهم گفت توراچگونه باور کردم
تو کودکان را سلام دادی
وبه خاطر آنهایی که نخندیدند گریه کردی
دلت سوخت به حال آنهایی که ظالمند
تودلتنگ آنانی شدی که دریارا تابحال در غروب ندیده اند
شب راتوی جنگل راه نرفته اند
وسحر از قله ی کوه پایین نیامده اند
توخنده ی دیگران را از شوق اشک ریخته ای
تو را تازه ایمان یافتم
در همین اول روزی که دیگر نیستی...صفحه 220
عاشق تمام عشق های واقعی!