همراز
عنوان:
همراز
کد کالا:
من ظاهرآ خودم را مشغول شنیدن شیرین زبانیهای مولودنشان میدادم، اما در وجودم غوغایی بود. با همان حال متوجه نگاه پر تمسخر و زیرچشمی مادر شوهرم بهروی خودم بودم که ادامه داد.
ــ خاله میگفت مادر شوهر آذر هم که مثل من قدیمیه میگفته عروسم گوهر شِکمه. هرچی بزاد پسر میشه.
خواهر شوهرهایم که تازه پی بهکنایههای مادرشان برده بودند نگاه سریعی بهمن انداختند. فکر کردند من توجهی بهآنها و صحبتهایشان ندارم. هما با اشاره از مادرش خواست که بحث را عوض کند. ولی او مصرانه قصد آزار مرا داشت از این رو مرا مخاطب قرار داد و پرسید :
ــ مژگان خانم. شما ایشااللّه کی میخواهید چشم ما را بهدیدن نوهمون روشن کنید.
نویسنده:ويراستار:شابک:9789647543921
نوبت چاپ:پنجم
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:504
تیراژ:700