پردیس
عنوان:
پردیس
کد کالا:
و بعد دستش رو روی نبضم گذاشت. با لمس کردن دستم احساس خوبی بهم دست داد. ولی وقتی مهسا که گوشه ای ایستاده بود و داشت به ما نگاه می کرد رو دیدم از ترس اینکه این دست های گرم رو ازم بگیره، حالم بدتر شد. خیلی طول نکشید که آقا عبدالله با یه لیوان شیرموز برگشت، به اجبار تمام لیوان رو سر کشیدم راستش حق داشت و خیلی طول نکشید که خودم هم فهمیدم حالم بهتر شده. امیرحسین لبخندی به وسعت صورتش به من زد و گفت:
نویسنده:شابک:9789641932093
نوبت چاپ:اول
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:890
تیراژ:500