جاده مه گرفته
عنوان:
جاده مه گرفته
کد کالا:
جاده چشمانش را طی می کردم و در پیچ و خم آن ها خودم را می دیدم؛ شعله ی سوزانی که از چشم هایش به چشمانم ساطع می شد می سوزاندم؛ نمی دانم کافر شده بودم یا که مسلمان؛ اما به او ایمان می آوردم؛ به حرف هایش؛ به تمام حسی که در بند بند کلماتش بود؛ مرا واله و شیدا کرده بود و آیه هایی که از چشمانش نازل می شد برایم همانند معجزه با دست مسیحایی بود که مرا سِحر می کرد و آتش سوزان دستانش؛ قندیل های دست های یخ کرده ام را ذوب می کرد؛ حیران مانده بودم و دمی صاف و دمی بارانی و در دو هوا نفس می کشیدم؛ عاجز در پیش بینی حال خودم مانده بودم و توفان نگاهش و جملاتش دهکده وجودم را ویران می کرد و منی مانده بودم که حاصل طغیانی تکرار نشدنی بودم در جاده مه گرفته زندگیام!
نویسنده:نوبت چاپ:اول
ناشر:آرینا
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:524
تیراژ:230