قلب آیینه شکست
عنوان:
قلب آیینه شکست
کد کالا:
آینه قلب دارد، میدانی؟ ماهچهره هر بار که روبرویش ایستاد سرش را پایین انداخت چون کسی بود که هر روز در گوشش فریاد بزند، عروسک زشت.
شهیاد و شهباز پشت پدرشان پنهان شدند و هیچ وقت قلب آینه آنها را ندید و سرنوشتشان را ماهچهره بر آینه نوشت.
لعیا به آهو و غزال گفت رو نکنید به آینه، سرنوشتتان به دست من نوشته میشود.
مهناز دست سامان را گرفت و سر خم کرد روبروی آینه.
هر کسی که یک ریسه از زندگیاش به مخبر کبیری کشیده شده بود، روبروی آینه ایستاد و زندگیاش روی آن واژه شد.
دستی بالا رفت، پوزخند زد به زندگی و هر کس که به سرنوشت دلبسته بود و سنگی پرتاب شد، قلب آینه شکست
نویسنده:ويراستار:شابک:9789641938026
نوبت چاپ:اول
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:658
تیراژ:250