یکه سوار
عنوان:
یکه سوار
کد کالا:
یه شب سرد تو چلهی زمستون، وقتی که به قصد شب نشینی به منزل آقا خدا بیامرزش رفته بودیم، چشمهای خمار و پیچ و تاپ موهاش دل و دینم رو با هم برد... .
رفته بودم رخت و لباس عوض کنم. در چهارم دالون رو که باز کردم دخترک میون اتاق بود و
لچک سرخش روی زمین افتاده بود. موج موهاش تا زیر کمر رسیده بود و چشمای وحشت زدهش میخ من بود!
یه دل سیر که نگاهش کردم، زدم بیرون اما، هنوز... هنوز اون خرمن موها و چشمهای مخمور دست از سرم برنداشته که نداشته! یه جوری... یه جوری چنبره زده رو روزها و شبهام که خلاص شدن از دستش خیال خامه!
نویسنده:ويراستار:شابک:9786227671100
نوبت چاپ:دوم
ناشر:آرینا
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:379
تیراژ:250